loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

سلسله مباحث اخلاقی و حوزوی - جلد اول: آداب الطلاب

ناشر لاهوت

نویسنده شاکر برخوردار فرید

سخنران احمد مجتهدی تهرانی

سال نشر : 1393

تعداد صفحات : 672

هم اکنون غیرقابل سفارش!

معرفی کتاب

مطالب این کتاب در مدت پنج سال به همت یکی از شاگردان این عالم ربانی، حجت الاسلام شاکر برخوردار فرید جمع آوری و تنظیم گردیده است. آداب و رسوم مطرح شده در این کتاب، از حالت دستورات خشک و آئین نامه ای خارج، و به صورت حکایات شیرین، و با زبانی ساده و بدون به کار بردن کلمات مشکل و سخت آورده شده است و در کنار آن بیش از ششصد حدیث با ذکر منابع و با اعراب گذاری و ترجمه آن به مناسبت های مختلف گنجانیده شده است.

برای این که این کتاب، بیشتر مورد استفاده و اطمینان خوانندگان محترم قرار گیرد، اسناد و مدارک آن اعم از احادیث و روایات و غیره، پس از تفحص و جستجو در میان کتب مختلف، در پاورقی ذکر شده است. در این کتاب اگر چه به بیان آداب و آفات طلبگی پرداخته شده است اما به جهت بیان روان و شیوای آن و نیز حکایات آموزنده می تواند مورد استفاده علاقمندان نیز قرار گیرد.

یکی از آداب مطرح شده در این کتاب که در بیان اهمیت نماز اول وقت می باشد از صفحه 379 جلد اول کتاب (آداب الطلاب) مرور می کنیم:

می گویند چرا شیعه نماز اول وقت نمی خواند.

برادران عزیز، اول اذان همه کارها را تعطیل کنید. اگر بازاری هستید، نمی خواهید مغازه را ببندید، داخل مغازه نماز بخوانید، یکی از بازاری ها، یک روز خودش در مغازه نماز می خواند و شاگردش را به جماعت می فرستاد و یک روز برعکس، اگر نمازت را اول وقت بخوانی خدا همه کارهایت را سر و سامان می دهد و در ضمن خواندن، حضور قلب را هم رعایت کن. باید حضور قلب را از خدا بخواهی. آیت الله سید عبد الهادی شیرازی قبل از تکبیره الاحرام، عرضه می داشتند: السلام علیک یا ابا عبد الله، این هم در حضور قلب موثر است. مطلب دیگر اینکه فکر کن آخرین نمازی است که می خوانی، آن وقت شروع به نماز کن و این خیلی تأثیر دارد.

گویند شخصی که اهل روستا بود سه کار داشت یکی اینکه گندمش را به آسیاب داده بود برای آرد کردن، و باید زود می گرفت، دوم اینکه الاغش گم شده بود و باید دنبال آن می رفت و سوم اینکه نوبت آب دادن زمینش بود و باید باغش را آب می داد، و در همان حال دید وقت اذان است، گفت حالا نماز را بخوانیم، خدا بزرگ است و توکل بر خدا کرد. نماز را که خواند شخصی آمد و گفت: فلانی گندم شما را آسیابان، اشتباها زودتر آرد کرده و من برایت آورده ام. چون مشغول تعقیبات نماز شد، شخصی سرش را داخل مسجد کرد و گفت باباجان چرا نیامدی باغت را آب بدهی، ما باغت را آب دادیم، نماز دوم را که خواند خواست برود شخصی دیگر آمد و گفت: این الاغ را دیدم که دارد می رود فهمیدم مال شما است، گرفتم و آوردم.

اگر سر ظهر پدرت تو را صدا بزند و تو همان موقع بگویی بله، می گوید: بیا پدر جان کارت دارم، ولی اگر بعد از ظهر بروی بگوئی: پدر جان ظهر مرا صدا زدید، چکار داشتید؟ پدر می گوید: الان جواب می دهی؟ من ظهر تو را صدا زدم. نماز هم چنین است یعنی خداوند اول ظهر صدا می زند قد قامت الصلوة ولی تو بعد بروی و بگوئی الله اکبر...
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما