قصه های شیرین ایرانی 2: جوامع الحکایات
سال نشر : 1399
تعداد صفحات : 282
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 26259
10003022
معرفی کتاب
قصه های جوامع الحکایات و لوامع الروایات، داستان ها و حکایت هایی کوتاه، آمیخته به طنز و بسیار ژرف نگرانه هستند و حکمت هایی از زندگی بشر در آنها نهفته است. با اینکه این اثر گرانسنگ، قرن ها پیش قلمی شده، اما انتخاب های مهری ماهوتی از قصه های تمثیلی این کتاب ارزشمند، آن را برای مخاطب امروزی نیز قابل مطالعه می کند. یکی دیگر از مزیت های داستان های انتخاب شده این کتاب، توجه به نیازهای فکری و انتقال تجربه به انسان های روزگار ماست. هریک از ما بارها و بارها از زشتی و پلیدی تقلب شنیده ایم، اما بزرگ ترهای ما برای آنکه به ما بفهمانند که «غش در معامله» چقدر بد است، حکایت گله داری را تعریف می کردند که با اضافه کردن آب به شیر گوسفندانش، صاحب مال و منال زیادی شد و بر شمار گله اش افزود، اما روزی سیلی آمد و همه گوسفندان را با خود برد. چوپان او گفت که تمام آبی را که در شیر کرده و به مردم فروخته، به یکباره سیلی شده و گوسفندان را برده است. این حکایت، یکی از 45 قصه کوتاه کتابی است که پیش روی شماست. فخامت طنز کتاب جوامع الحکایات نیز در این بازنویسی، به خوبی حفظ شده است. از طرف دیگر، ماهوتی تلاش کرده تا از میان قصه های این اثر، برخی از آنها که جنبه آئینی دارد و مخاطب را با پیامبران الهی آشنا می کند، برگزیند.جوامع الحکایات و لوامع الرویات یا همان «داستان های جامع و روایات درخشان» نوشته سدیدالدین محمد عوفی نیمه اول قرن هفتم هجری تألیف شده است. عوفی در این کتاب از سبک خاصی پیروی نکرده، بلکه سبک آن وابسته به منابعی بوده که داستان از آنجا آورده شده است.
این کتاب متشکل از مجموعه ای از داستان های تاریخی، اخلاقی و مذهبی و سرشار از لطیفه های پارسی است که گوشه ای از تاریخ تمدن و ادبیات جهان اسلام و ایران را در بر می گیرد و یکی از بزرگ ترین مجموعه های داستانی قرن هفتم هجری قمری به شمار می رود.
این کتاب، مرجعی برای دانشمندان و نویسندگان بعدی مورد استفاده قرار گرفته و علاوه بر توجه به جایگاه حکایت و قصه در تاریخ ادبیات فارسی، مطالب تاریخی را در قالب حکایات بیان می کند. حدود یک ششم کتاب نیز به بیان وقایع تاریخی اختصاص دارد.
انوشیروان حال خوشی نداشت. چین های در هم صورتش، نگاه تند و غضب آلود و کلمه های درشتی که به زبان می آورد، همه نشان از این داشت که پادشاه ناراحت است. بزرگمهر، وزیر دانایی بود. فکر کرد بهتر است این ساعت از خدمت مرخص شود. اجازه گرفت و از خدمت شاه بیرون آمد؛ ولی هنوز از قصر خارج نشده بود که مأموران جلو او را گرفتند. چند دقیقه ی بعد، بزرگمهر وزیر، به علت تهمتی دروغ، دست بسته در زندان بود.صفحه 215
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1399
-
چاپ جاری2
-
تاریخ اولین چاپ1391
-
شمارگان2500
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات282
-
ناشر
-
گردآورنده کتاب
-
photographer
-
وزن245
-
تاریخ ثبت اطلاعاتپنجشنبه 17 اردیبهشت 1394
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتشنبه 28 تیر 1399
-
شناسه26259
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط