loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

فصل درو کردن خرمن: رمان نوجوانان

ناشر سوره مهر

نویسنده محمدرضا بایرامی

سال نشر : 1390

تعداد صفحات : 256

چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده notify me

معرفی کتاب

هوای روستا پر از دانه های ریز کاه است، خرمن کوبی دارد تمام می شود و گندم ها می روند برای آسیاب، اما زیر پوست روزهای سخت زراعت و شب های بلند خستگی، حادثه ای در جریان است. پسر یکی از اهالی روستا، از خدمت سربازی فرار کرده و به خانه برگشته و دژبان ها همه جا دنبال او می گردند. بخش بلندی از داستان به کشمکش اهالی روستا و ماموران پاسگاه برای جست وجوی سرباز فراری می پردازد؛ بخشی که از پرتعلیق ترین و جذاب ترین بخش های داستان است. جز اینها بایرامی نشان داده که دیالوگ نویس خوبی است.

شخصیت ها گزیده، بجا و بدون پراکنده گویی حرف می زنند و دیالوگ هایشان به خوبی معرف شخصیت روستایی و یا شهری آنهاست. ماجرای سرباز فراری با زندانی شدن پدرش و سفر برادر و مادرش به شهر برای پیدا کردن او در ادامه گره می خورد و نویسنده در توصیف درماندگی ها و ترس ها و شادی های کوچک این روستاییان که اندک اندک به جریان انقلاب می پیوندند، بسیار موفق عمل می کند. بایرامی نثری پاکیزه و صمیمی دارد و نگاهش به دنیای نوجوانانی که بخش مهمی از حرکت انقلاب اسلامی را شکل دادند، نو، بدون اغراق و شعارزدگی است. او در «فصل خرمن کوبی» توصیف دقیق و واقع گرایانه ای از روستا و روابط آدم هایش ارایه می دهد تا داستانش مثل یک اثر هنری خوش ساخت، در ذهن خواننده به یادگار بماند.

دژبان جا خورده بود. انگار انتظار نداشت کسی اینطور باهاش صحبت کند. داد زد: «با من یکی به دو نکن! برو کنار تا یک گلوله به شکمت خالی نکرده ام.» عموحیدر سینه اش را داد جلو. گفت: «اگه می تونی خالی کن! شما ما مردم را چی حساب کرده اید؟ آدم به طویله یکی هم می خواد وارد بشه، اول اجازه می گیره. صفحه ۸۶
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما