راز یک لبخند (مجموعه غزل)
سال نشر : 1385
تعداد صفحات : 191
معرفی کتاب
کتاب حاضر، مجموعه غزل محمدخلیل جمالی غزلسرای معاصر است که در فرم و قالب کهن و نوکلاسیک سروده شده است.عبدالرضا لطف الهی دبیر انجمن شاعران اتقلاب اسلامی در پاییز 75 مقدمه ای بلند بر کتاب نوشته که ارادت وی را به شاعر مجموعه می رساند، اگر چند مقدمة کتاب در فهم و نقد شعر شاعر برای مخاطب کمک نمی کند و چیزی از شاعر هم نمی گوید، اما می توان از لابه لای آن خط مشی فکری و گفتمان ادبی شاعر را از زبان دوستش یافت که می گوید: «حالا باران و حیاط پر از نوای دف می شود» مجموعه حاضر، دارای 49 قطعه غزل است که در آن ردپای کلاسیک سرایان ادبیات گرانسنگ فارسی و نوپردازان غزلسرا دیده می شود. در غزل تقدیمی برای خوب خوبان عبدالرضا لطف الهی به «دیدة شاعر» چنین آورده است: آبشار از کمر کوه فرو می ریزد یا که از سر به سر دوش تو مو می ریزد طرح دیوانگی ام دوش به دوش تو نسیم با دو صد واسطه حادثه جو می ریزد و پایان غزل اینکه تا جمالی غزل زلف تو آشفته سرود دل پریشانی ام از دیده فرو می ریزد خواننده را به حال و هوای شاعران و مداحان کهن می برد که در پایان شعر جهت درخواست صله گاهی با امضاء شاعرانه نام ممدوح را می آورد. در غزل دیگری که باز تقدیم به آقای لطف الهی است به نام «سیب این باغ» به سراغ وزن و قافیه غزل ترانه ای معروف جاده و اسب مهیا است بیا تا برویم کربلا منتظر ماست بیا تا برویم رفته است، همسفر این چه درنگ است بیا تا برویم فکر پرواز قشنگ است بیا تا برویم که گویا از غزلهای معروف معاصر که به آهنگ و ترانه ای شور عاشورایی نیز درآمده غافل نبوده است.
جمالی شاعر غزلسرا است که در غزل دست بالایی دارد. بسیاری از غزلهایش با بهترین های معاصر غزلسرا پهلو می زند. این غزل عاشقانه از وی گویای این مدعاست: امشب لب و لبخند شکوفایی خویشم بیدارتر از چشم تماشایی خویشم هرگز نخورم غصه روزی که دیگر نیست تا منتظر دولت فردایی خویشم و ... بی دغدغه دور از همه نزدیک دل خویش در خلوت شب همدم تنهایی خویشم عشق، شب، آیینه، غربت، آفتاب، باغ، آفتاب، جنون و... از واژگان است که شاعر جهان بینی اش را با آنها متبلور ساخته است. استفاده از عناصر شاعرانه «استعاره، کنایه، تشبیه» و ... در شعر جمالی جای خوبی دارد و توانمندی وی را در سرایش شعر و استفاده از عناصر شعری نشان می دهد. غزل زیبایی از وی پایان بخش این نوشته می شود: ای شده کاشف راز از لب من در مصلی نماز از لب من قصه عاشق و معشوقی خویش گفته با سوز و گداز از لب من ای مرا روح روان فاش بگو سخن روح نواز از لب من من خود ساخته با نی بنواز گوش کن شور حجاز از لب من
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1385
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1385
-
شمارگان1100
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات191
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن244
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 9 خرداد 1394
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتپنجشنبه 2 دی 1400
-
شناسه27058
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط