loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

پژواک زندان

ناشر کتاب نیستان

نویسنده مرتضی بهشتی

سال نشر : 1393

تعداد صفحات : 285

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 27786 10003022
16,000 15,200 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

از سال ها پیش ذهنم درگیر مقوله زندان و زندانی بود. داشتن شغل وکالت نیز مزید برعلت شد تا با پدیده زندان بیشتر درگیر شوم هرچند به استثنای مواردی برای دیدن موکلانم به زندان نرفتم و از زندان و زندانی شدن و زندگی کردن در زندان متنفر بودم. به دلیل علاقه روحی و روانی ام همیشه از مفهوم آزادی و آرزوی سربلندی یاد می کنم و آن را اوج زیبایی در زندگی بشری می دانم و از همین روست که در مکالمات و ارتباطات اجتماعی و خانوادگی ام از عبارت متداول شرمنده ام استفاده نمی کنم و دیگران را نیز از استفاده آن برحذر می دارم. به همان میزان که مشتاق سربلندی خویش و همنوعانم هستم، آرزو می کنم که شرمساری کسی را نبینم.

زندان را ازاین باب دوست نمی دارم که نماد تمام و کمال شرمساری است و شرمندگی مهمترین محصول زندانی شدن است و فرد شرمسار و شرمگین اگر معنا و کارکرد شرمساری را بداند هیچوقت آن حالت را برای خویش و سایرین تصور نمی کند؛ زیرا شرمساری فقط کارکرد فردی ندارد و تنها فرد شرمنده را به مخاطره نمی اندازد؛ بلکه شرمندگی چون عمق فلاکت است و فرد چیزی برای از دست دادن ندارد، در همه زمانها و مکانها به خطری بالقوه بدل می شود که امنیت و اعتبار جامعه را تهدید می کند؛ چنانکه معروف است «سر که رفت زیر آب، چه یک وجب چه صد وجب».

کتاب پژواک زندان را از این رو نوشتم که تبعات و هزینه های غیرمادی زندان و زندانی شدن را به جامعه و مخاطبانم بازگو کنم و با نشان دادن خطرات زندانی شدن انسان ها، به دولت و مردم هشداری داده باشم که بهتر است زیر ساخت های جامعه عاری از زندان را فراهم کنیم و یا اینکه زندان را مدفن زندگی انسان ها نکنیم؛ زیرا حکمت زندان تربیت زندانی و مصون کردن جامعه بیرونی از رفتارهای مجرمانه تبهکاران است؛ نه اینکه زندان و زندانی را به گونه ای ذلیل کنیم که گویی می خواهیم زندگی و زنده بودن را از زندانی بگیریم.

زندگی سرمایه ای نیست که کسی بتواند از دیگری سلب کند و نبایستی مجازات را مساوی سلب حیات بدانیم و نظامنامه ها مراقبت از زندان را به گونه ای بنویسیم که برخواری زندانی بیفزاید و حیا و ترس و سرمایه معنوی او را بگیرد و پس از زندان مرده متحرکی بیش نباشد؛ زیرا مقرر است زندانی پس از پایان مجازات به زندگی برگردد و بسان فردی صاحب اختیار و آزاد زندگی خود و خانواده اش را مدیریت کند. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه حیات و توان مجرم صرفا ً متعلق به خود نیست بلکه او به خانواده خویش نیز متعلق است و محکومیت او نبایستی به گونه ای محدودیت ساز باشد که برای مدت غیرمنطقی از دیدن خانواده اش محروم باشد و خانواده وی نیز نتوانند از نعمت وجود پدر یا مادر و... بی بهره شوند و ضروری است بدون هیچگونه پیش شرطی، مرخصی و ملاقات با خانواده را حق مسلم زندانی و خانواده وی بدانیم و اینکه گفته می شود مرخصی حق نیست بلکه لطف حاکمیت می باشد را کنار بگذاریم تا از اثرات زیانبار دوری از خانواده را بکاهیم زیرا زندان به خودی خود شخص را تهی از اراده و اختیار کرده است، لازم نیست آئین نامه ها و مقررات را به گونه ای بنویسیم که ته مانده سرمایه انسانیزندانی هم از او گرفته شود و در مجموع باید توجه داشته باشیم که زندان را قبرستان زندانیان نکنیم.

کتاب پژواک زندان که به همت انتشارات نیستان و توسط این قلم منتشر شده، تلاشی ست برای آنکه با کم کردن عناوین مجرمانه و کاستن از بایدها و نبایدهای قانونی و ضمن توجه به تبعات جرم، بیاموزیم که باید از گسست روحی، رفتاری و عاطفی زندانی با خانواده و جامعه جلوگیری کرده و اراده ما بر آن باشد که زندانی تا حد ممکن با شرایطی روبرو نگردد که زندان برای او حکم قبرستان را پیدا کرده و زندانی شدن چیزی شبیه مردن باشد. چرا که در این صورت در دادگاه ها حکم زندانی شدن به محکومان نمی دادند و آنها رااز همان ابتدا به مرگ محکوم می کردند!
منبع: الف کتاب (alef.ir/book)
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما