خاخام شکست خورده

در بخشی از پیش گفتار این کتاب به قلم علامه جعفر مرتضی آمده است:
در کتاب "شبهات یهودی" گذشت که مردی که وانمود می کرد خاخامی به نام بنیامین زیاده درصدد است تا از طریق اینترنت با ما در ارتباط باشد و می خواهد بین مسلمین با روش هایی پلید و ناپاک فتنه انگیزی کند، ولی خدا دسیسه و تلاشش را بی اثر کرد. حق داریم این گونه بیندیشیم که این جریان اتفاقی بی پشتوانه و حرکتی فردی نبوده است، بلکه از تلاش این شخص بوی ناخوشایند توطئه به مشام می رسید که یهودیان و خاخام هایشان قصد دارند در پوشش بحث علمی به صورت فردی و ساختگی به آتش افروزی بپردازند و به تدریج بین مسلمان فتنه گری کنند و با روش های فریبکارانه و پست زمینه را برای این فتنه آماده سازند.

وقتی نقشه هایشان نقش بر آب شد و شکست شان آشکار شد و آتش پاسخ های ما که در نماینده ی یهودیان در گرفت، او را چنین سخت شکست داد و موجب چنین رسوایی آشکاری شد، خیال کردند که این اتفاق به جهت اشتباهی تاکتیکی بوده است، به همین سبب برای بار دوم شانس خود را امتحان کردند و دیگری را پیش فرستادند که خود را خاخام یعقوب موسی حنانیا می خواند و مدعی بود در دانشگاه آمریکایی ایالت کانزاس استاد است و به تدریس فرهنگ یهود و تاریخ جهانی یهودیان مشغول است.

این فرد ـ یعنی یعقوب ـ با ادعاهای بزرگ و بزرگ نمایی دروغین تلاش خود را شروع کرد و بنیامین زیاده نیز با ترساندن ما او را یاری می کرد و ما نیز به او فرصت دادیم که بخت خویش بیازماید، ولی طولی نکشید که او نیز بعد از اینکه با حق، ادعاهای باطلش را در هم کوبیدیم به برادرش و همکارش پیوست چنان که گویا دلیل های بُرّان و برهان های نورانی ما همچون سنگی راه گلوی او را گرفت و ساکتش کرد و دیگر سخنی نگفت.»

نویسنده در بخش دیگری از مقدمه می نویسد: «در این کتابما هر آنچه که بین ما و او اتفاق افتاد بدون کم و زیاد عرضه خواهیم کرد، شاید که خواننده ی گرامی مطالب مفیدی در آن برای خود توضیح مطالب مبهم بیابد و سپس از میان این مباحث نقشی درست از روش های یهودیان و ماهیت افکارشان و بی محتوایی معارف دینشان و سستی دلیل هایشان در خاطر خواننده شکل بگیرد و بالعیان ببیند که یهودیان تا چه حد متکبرند و از حق روی گردان و پاره ای از مغالطه ها و دروغ ها و فریب کاری شان را مشاهده کند تا هر کس که به خاطر پذیرش حق به زندگی خود ادامه می دهد از روی دلیل باشد و هر کس که به خاطر دوری از حق به هلاک می رسد نیز از روی دلیل باشد.