loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

عشق کبریت نیست که بی خطرش را بسازند

هم اکنون غیرقابل سفارش!

معرفی کتاب

«عشق کبریت نیست که بی خطرش را بسازند» مجموعه ی 186 شعر می باشد که گزیده ای از اشعار «ابوالقاسم حسینجانی» است. این شعر ها در چند قالب غزل، دوبیتی، رباعی و مثنوی سروده شده است. برخی اشعار هم نو سروده ها یا همان شعر نو هستند و نام کتاب هم بر گرفته شده از یکی از همین نو سرده ها است که برای بلال حبشی سروده شده است. پاره ای از اشعار این مجموعه، دارای مضمون مذهبی اند.

غزل با عنوان «خونخواهی آب» را از نظر می گذرانید:

جاده و اسب، مهیاست؛ بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست؛ بیا تا برویم

ایستاده ست، به تفسیر قیامت، زینب
آن سوی واقعه پیداست، بیا تا برویم

خاک - در خون خدا - می شکفد، می بالد:
آسمان غرق تماشاست؛ بیا تا برویم

تیغ - در معرکه - می افتد و بر می خیزد:
رقص شمشیر، چه زیباست؛ بیا تا برویم!

از سراشیبی تردید، اگر برگردیم
عرش، زیر قدم ماست؛ بیا تا برویم

دست عباس، به خون خواهی آب آمده است:
آتش معرکه بر پاست؛ بیا تا برویم

زره از موج بپوشیم و، ردا از طوفان
راه ما، از دل دریاست؛ بیا تا برویم

کاش، ای کاش!
که دنیای عطش می فهمید:
آب، مهریه ی زهراست؛ بیا تا برویم!

چیزی از راه، نمانده ست؛
چرا بر گردیم؟
آخر راه، همین جاست؛ بیا تا برویم!

فرصتی باشد اگر
- باز، در این آمد و رفت -
تا همین امشب و فرداست؛
بیا تا برویم.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما