loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

جنایت و مکافات (خوارزمی)

ناشر خوارزمی

نویسنده فئودور داستایفسکی

مترجم مهری آهی

سال نشر : 1399

تعداد صفحات : 778

هم اکنون غیرقابل سفارش!

معرفی کتاب

جنایات و مکافات بی شک یکی از برترین آثار تاریخ ادبیات جهان به شمار می آید و یکی از پر مخاطب ترین کتاب های جهان بوده است . جنایت و مکافات داستان دانشجویی به نام راسکولنیکف را روایت می کند که مرتکب قتل می شود . به دلیل انگیزه های پیچیده ای که حتی خود او از علت وجود آنها نا آگاه است، زن رباخواری را همراه با خواهرش که غیر منتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر می شوند، می کشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته می بیند و آنها را پنهان می کند . بعد از چند روز بیماری و انزوا در خانه، راسکولنیکف این تصور را دارد که هر کس را که می بیند به او مظنون است و از جنایت وی آگاهی دارد و با این افکار کارش به جنون می رسد …در این بین او با دختری به نام سونیا آشنا می شود. سونیا سعی می کند راسکولنیکف را به اقرار تشویق کند. داستایفسکی از رابطه او با سونیا به عنوان نشانه مهر خداوندی به انسان خطاکار استفاده کرده است و البته راسکولنیکف بعد از اقرار به گناه و زندانی شدن در سیبری به این حقیقت می رسد.

گزیده 1:
این نکات کوچک از همه مهم ترند، همین امور کوچک است که همیشه همه چیز را خراب می کند.
گزیده 2:
هر کس باید بتواند به جایی پناه آورد، چون مواردی پیش می آید که حتماً لازم است انسان بتواند به یک جا، به هر کجا که باشد، برود...
گزیده 3:
آدم نجیب و حساس روراست درد دل می کند و آدم زرنگ گوش می دهد و غذایش را می خورد و بعد هم انسان را درسته می بلعد.
گزیده 4:
زامیوتف هنوز پسر بچه است، او را باید به سوی خود کشید، نه آنکه از خود راند. از اینکه کسی را از خود برانی او را اصلاح نمی کنی، به خصوص پسر بچه ای را. با پسر بچه باید دو چندان محتاط بود.
گزیده 5:
همه ی شما بدون استثنا پرچانه و مزخرف گویید. همین که رنجی در خود بیابید، چون مرغی که در حال تخم کردن قدقد کند، شما هم گوش همه را با رنج خود می برید!
گزیده 6:
تمام سعی شان در این است که انسان شبیه به خودش نباشد، که کمتر از هر چیز به حقیقت خودش شباهت داشته باشد! و این به نظر آنان بزرگترین پیشرفت شناخته می شود.
گزیده 7:
آن کسی که وجدان دارد اگر به اشتباه خود پی برد، رنج می کشد. این خود بیش از اعمال شاقه برایش مجازات است.
گزیده 8:
مردم واقعاً بزرگ، به نظر من باید در دنیا غم را بزرگ احساس کنند.
گزیده 9:
سَرِ مطالب کوچک اشخاص زیرک زودتر اشتباه می کنند. هر قدر انسان زیرک تر باشد، همان قدر کمتر فکر می کند که او را سر هیچ گیر می اندازند. و اتفاقاً زیرک ترین اشخاص را باید سر آسان ترین چیزها گیر انداخت.
گزیده 10:
توهین هایی وجود دارد که با تمام حسن نیت نمی شود آن را فراموش کرد.
گزیده 11:
هر امری حدی دارد که گذشتن از آن خطرناک است زیرا یک بار که قدم از آن فراتر نهاده شد، بازگشت غیر ممکن می شود.
گزیده 12:
هرگز نه از صد خرگوش اسبی درست می شود و نه از صد سوء ظن شاهدی واقعی.
گزیده 13:
می دانید من شما را چگونه آدمی می شناسم؟ یکی از آن هایی می دانم که اگر به خدا یا چیزی ایمان یابید، حتی اگر جگرتان را درآورند، باز خواهید ایستاد و با تبسم به زجر دهندگان خود نگاه خواهید کرد. خوب، پس آن ایمان را بیابید تا زندگی کنید.
گزیده 14:
غریق به کاهی هم چنگ می زند.
گزیده 15:
آیا می دانید که زنان ممکن است تا چه پایه نادانسته کسی را دوست بدارند؟
گزیده 16:
چون قلب دختر جوانی احساس دلسوزی کند، معلوم است که خطر بزرگی متوجه اوست. آن وقت حتماً خواهد کوشید غرقه را نجات دهد و سر عقل آورد، که احیایش کند و در او هدف های شریف تر به وجود آورد و برای زندگی و فعالیت تازه جانی به او ببخش.
گزیده 17:
هیچ چیز در دنیا دشوارتر از صمیمیت و صراحت واقعی نیست و هیچ چیز هم آسان تر از تملق بیجا وجود ندارد. اگر در صراحت و صمیمیت فقط جزو صدمین آن نادرست باشد، فوراً ناموزونی مخصوصی به گوش می خورد و غوغایی به پا می شود. و اما اگر در تملق تمام اجزایش نادرست باشد، باز هم مطبوع است و نسبتاً با لذت شنیده می شود. هر چند که لذتی خشن ایجاد کند، اما به هر حال با لذت شنیده می شود. و هر قدر که تملق نتراشیده و نخراشیده باشد، حتماً لااقل نیمی از آن درست به نظر می آید.
گزیده 18:
نمی دانید که خشم ممکن است انسان را به چه حدی از نفهمی برساند!
گزیده 19:
هرگز در اموری که بین زن و شوهر یا عاشق و معشوق پیش می آید، یقین نکنید. در این امور همیشه نکته ای هست که برای تمام عالم نامعلوم است و فقط آن دو از آن اطلاع دارند.
گزیده 20:
خجالتش نه به خاطر سر تراشیده و زنجیر بود، بلکه غرورش سخت مجروح بود و از این جراحت بیمار گشت. واقعاً چه خوشبخت می شد، اگر می توانست خود را مقصر بشمارد! آن وقت تحمل همه چیز، حتی خجالت و فضاحت را می کرد.
گزیده 21:
حکم نهایی درباره جنایت، بیش از آنه انتظار می رفت سبک بود، شاید به دلیل آنکه خود محکوم نه تنها نمی خواست خود را تبرئه کند، بلکه مالی بود خویشتن را هر چه ممکن است، بیشتر مقصر جلوه دهد.
گزیده 22:
زیر بالشش انجیلی بود که سونیا از آن برایش رستاخیز لعازر را خوانده بود. در آغاز تبعید و زندان راسکلنیکف تصور می کرد که سونیا با مذهب خود موجب دردسر او خواهد شد، از انجیل بحث خواهد کرد. اما شگفت آنکه سونیا حتی یک بار هم سخنی از این مقوله به میان نیاورده بود و حتی یک دفعه هم خواندن انجیل را پیشنهاد نکرده بود. او خود کمی پیش از بیماری، این کتاب را از سونیا خواسته و سونیا هم بی صدا ان را برایش آورده بود.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما