loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

سقای دیگر

ادبیات برتر؛ نمایشنامه 23

5 (1)

ناشر کتاب نیستان

نویسنده صادق عاشورپور

سال نشر : 1392

تعداد صفحات : 82

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 35300 10003022
4,500 4,300 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

نمایشنامه سقای دیگر از چند منظر اثری قابل توجه و با اهمیت است. نخست بیان روایت ها و داستان هایی از حادثه عاشورا مانند نبرد مارد و حضرت عباس(ع) در قالب داستان که تا پیش از این در کمتر اثر داستانی و نمایشنامه ای مورد توجه و بازنویسی قرار گرفته است.

نکته دوم اما در توانایی نویسنده در تصویر سازی به واسطه متن نهفته است. عاشورپور در این نمایشنامه توانسته با توانی مثال زدنی و با وجود حفظ ساختار نمایشنامه، به توصیفی زنده و قابل رؤیت از صحنه هایی مانند رزم های تن به تن در روز عاشورا در متن خود برآید و دیالوگ هایی را خلق کند که به شدت تصویری و حس برانگیز است. فلاش بک های نویسنده از درون کاخ یزید به صحرای کربلا و بازخوانی برخی از حوادث کربلا از زبان شمر در کاخ یزد نیز از جمله دیگر نقاط قوت این اثر به شمار می روند.

از سوی دیگر عاشور پور در این اثر به عنوان مولف، درام را جایگزین فضای اندوه و تاثرانگیز رایج در توصیف ماجرای کربلا کرده است که حاصل آن ایجاد حس رشک بری در مخاطب نسبت به شخصیت اصلی داستان توام با ایجاد تاثر از واقعه رخ داده است.
از سوی دیگر خلق دقیق و هوشمندانه عاشور پور از جزئیات ایجاد صحنه نمایش و توصیف آن که از اجزاء نمایشنامه به شمار می رود، نیز بسیار کامل، دقیق و هوشمندانه است و بر قوت این متن و اثر گذاری آن بر مخاطب می افزاید.

بخشی از این نمایشنامه به شرح زیر است:
یزید: ای شمر!
شمر: امیر معظم.
یزید: تو یکی از سرداران حاضر در غائله کربلا بودی که سر از تن جسد حسین جدا کرده برای من به ارمغان آورده ای.
شمر: باشد که رضایت خاطر امیر معظم را فراهم کرده باشم.
یزید: هوم… اینک برای من بگو، شجاع ترین و جنگی ترین آن یک تن و هفتاد و دو تن کدامینشان بودند؟
شمر: این امیر معظم، حسین
یزید: بعد از حسین؟
شمر: عباس، برادر حسین.
یزید: این وجه شجاعت در او چه بود؟
شمر: در وفاداری.
یزید: دگر؟
شمر: زیرک در نبرد.
یزید: دگر؟
شمر: جسور در مقابل خصم.
یزید: دگر؟
شمر: در رشادت رشید.
یزید: دگر؟
شمر: در دلیری دلاور.
یزید: دگر؟
شمر: در شمشیرزنی بی همتا.
یزید: دگر؟
شمر: در سقایی جان به کف.
یزید: دگر؟
شمر: در علمداری بی باک.
یزید: این همه خصائل نیکو در او وجود داشته؟
شمر: ای امیر معظم، به طامات بافی متهم نشوم، باید بگویم بیش از اینها…
یزید: هان؟
از این سخن شمر، سکوتی بر کاخ بال می گسترد، چشم های حضر به لب های یزید دوخته می شود انگار به این وسیله می کوشند خود را برای آنچه درباره حضرت عباس گفته خواهد شد آماده کنند.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما