loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

لب لباب مثنوی

4 (1)

ناشر موسسه فرهنگی صراط

نویسنده حسین واعظ کاشفی

تصحیح و تعلیق عبدالکریم سروش

با همکاری محمد فدایی

سال نشر : 1386

تعداد صفحات : 618

هم اکنون غیرقابل سفارش!

معرفی کتاب

لب لباب مثنوی گزیده گزیده مثنوی حضرت مولانای بلخی است که ملاحسین واعظ هروی در طی دو فرایند گزیده نویسی آن را فراهم آورده است. در این فرایند او مثنوی را به نزدیک به پانصد موضوع تقسیم کرده و شعرهای مربوط به هر موضوع را زیر آن قرار داده است. مولانا حسین واعظ در شعری «لب لباب مثنوی» را اینگونه معرفی می کند:
نام او لب لباب معنوی است انتخاب انتخاب مثنوی است
واعظ هروی به دو دلیل اقدام به چنین گزینش کرد: یکی آنکه مثنوی بحر بی پایان است که استفاده از همة آن جز برای خواص و عرفای کامل الایمان میسور نیست، و دوم اینکه تعدادی از رفقای طریق از او تقاضای چنین انتخابی کرده بودند. و او هم به دلیل اینکه فواید مثنوی هم نسبت به مبتدیان طریق اتم و اکمل باشد و هم التماس و تقاضای رفقای طریق را لبیک گفته باشد، لب لباب مثنوی را پدید آورد. چنانکه خود در مقدمه آن گفته است:
«بعد از تقدیم حمد و ثنای حضرت واجب الوجود.. که وجود فایض الجود لب لباب معنوی را که مرآت الحضرتین است به شرف انتخاب از مثنوی عالمین غیب و عین مشرف گردانید... که سابقا فرمان غیبی و ایمان لاریبی به تحریر رساله ای در انتخاب مثنوی به حضرت مولوی صفوة الاولیاء العارفین، اسوة الاصفیاء المکاشفین... جلال الحق محمد بن الحسین البلخی ثم الرومی.. اتفاق افتاده بود... به واسطة آنکه جمایل عرایس نفایس آن دقایق جلیة الانوار جلیلة المقدار و کمال فوائد عوائد آن دقایق خفیة الاسرار بهیة الاثار جز به نظر عالی خواص در نمی آمد و نقاب خفا از وجوه معارف آن کلمات سامیة السمات، صافیة الصفات جز به مشاهدة تامه عرفای کامل الایمان.. مرتفع نمی گشت، ثانیا جمعی از رفقای طریق و اجلاء علی التحقیق.. از این فقیر حقیر کمترین کمتر از قطمیر حسین بن علی البیهقی الواعظ.. التماس انتخاب دیگر از آن نسخه که موسوم بود به لباب المعنوی فی انتخاب المثنوی نمودند بر وجهی که نسبت به مبتدیان طریق و سالکان مناهج حقیقت فوائد آن اعم و اشمل و عوائد آن اتم و اکمل باشد، بعد الاستخاره و الاستجازه به ایجاب این ملتمس اقدام رفت و بیتی چند از آن بر نسق خاص و طرزی بدیع رقم تسطیر یافت:
نام او لب لباب معنوی است انتخاب انتخاب مثنوی است
و این «انتخاب انتخاب» به سال 875 هجری قمری به کمال رسید و پایان یافت.
لب لباب از کتابهای گران سنگ و بسیار سودمند کاشفی به زبان فارسی است که تا کنون پنج قرن از عمر آن می گذرد و هنوز غبار کهنگی و ستار فراموشی بر سرو صورت سایه نگسترده است و تلخیص چنین نفیس و مطبوع جای آن را نگرفته است. این کتاب در ایران نخستین بار از روی نسخه خطی معتبری متعلق به کتابخانه حاج سید نصرالله تقوی به سال 1319 هجری شمسی در تهران به وسیله بنگاه افشاری چاپ و انتشار یافت. و پس از آن نیز بارها به دست چاپ و نشر سپرده شد، از جمله بنگاه انتشاراتی اساطیر آن را چاپ و منتشر کرده است و در سال 1383 انتشارات اساطیر برای دومین بار آن را تجدید چاپ کرد. و آخرین بار این کتاب به وسیلة مؤسسه فرهنگی صراط در خزان 1386 هجری شمسی در قطع وزیری، 618 صفحه، با جلد و طرح خط نستعلیق در کاغذ مرغوب با پیشگفتاری از عبدالکریم سروش در تهران به چاپ رسید. و همة اینها حکایت از اهمیت و ارزشمندی این کتاب دارد.
ساختار و اصول هندسی کتاب
مرحوم ملاحسین واعظ با ذوق و سلیقه و هنرنمایی که در نگارش و تألیف داشت، لب لباب را در ساختار بدیع پدید آورده و اصول هندسی آن را بر اساس سه عین استوار ساخته است. در حالی که هر عینی با چندین نهر (جمعا 16 نهر) و هر نهری با چندین رشحه (جمعا 78 رشحه) سامان یافته است، به این هدف که عین اول جامع اطوار شریعت باشد و عین دوم مخزن اسرار طریقت و عین سوم مطلع انوار حقیقت. این سه عین سه قاعدة کتاب است که هرکدام به سهم خویش اجزای اثر (نهرها و رشحه ها) را محکم و روان ساخته است، زیرا هر عینی چند نهر و هر نهری مشتمل بر رشحات مطهر و مظهر تفاصیل جمل است. و به مقتضای مقام هر کلامی به بهترین وجه بیان و بسط یافته است. چنانکه او خود در مقدمه کتاب چنین گفته است:
«... لاجرم جهت انفجار میاه این معانی سه عین متعین ساخت، که عین اول جامع اطوار شریعت باشد، و عین دوم مخزن اسرار طریقت و عین سوم مطلع انوار حقیقت. و باز اجراء زلال نوال، هر عینی را چند نهر (کلا 16 نهر) که مشتمل بر رشحات مطهر و مظهر تفاصیل جمل آن باشد مقرّر کرد. و در هر محل که سخن مستدعی بسطی یا مقتضی توضیحی خواهد بود فی الجمله به طریق خیر الکلام در آن باب شروعی خواهد رفت...».
کاشفی پیش از ورد به عیون و نهرهای کتاب، سه مناجات و چهار نعت به عنوان مقدمة کتاب دارد. مناجاتهای سه گانة کتاب با مصرع «کای کمینه بخششت ملک جهان/ من چه گویم چون تو می دانی نهان» آغاز می شود و با «از تو ای بی نقش با چندین صور/ هم مشبه هم موحد خیره سر» خاتمه می یابد.
مناجات نخست در بارة دریای بیکران فیض الهی است که سرگشتگان ساحل عدم را استحقاق وجود بخشید و بعد از فیض وجود قابلیت استفاضه عنایت کرد. و مناجات دوم در بیان اجابت دعای بنده به رحمت و میل به تضرع و... است و مناجات سوم در استدعای مدد به هنگام حیرت.
نعت نخست در وصف حضرت محمد(ص) مظهر اسم الاعظم است و نعت دوم در بیان معراج و عروج وصول به مرتبة اوادنی و مقام قاب قوسین و ادنی. و نعت سوم در بارة مرتبه شفاعت که عبارت از افاضة انوار ملکوتیه است. و بالاخره نعت چهارم در بیان قطبیت حضرت محمد(ص) و خلافت و ولایت ابن عم او حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام است. و سپس به بسط و بیان عینهای سه گانه و نهرها و رشحه های آن پرداخته است.
عین اول مشتمل بر هفت نهر و چندین رشحه است، حقایق اطوار شرع مبین و دین متین را بیان کرده است و صفت آن «یشرب بها المقربون» است. نهرها و رشحه های عین اول در بیان ایمان، شهادت، عبادت، طهارت، نماز، روزه، امساک، مفطرات، زکات، حج، جهاد، قضا و قدر، جبر و اختیار، علم، حسن، کمال، و عقل، رجاء، خوف، عدل، ظلم و مکافات، عرض اعمال، حشر و نشر خلایق، منازل اجتهاد، مرگ و حکمت های مرگ، تن و روح، بقای روح، حقیقت بهشت و دوزخ می پردازد.
عین دوّم در بیان دقایق اسرار طریقت است و این عین که بحر معانی را منبع همو تواند بود نکته «عینا فیها تسمی سلسبیلا» اشارت بدو دارد. و نهرها و رشحه های آن در بیان سلوک طریق تَنَبُّه و بیداری، توبه، صحبت و پیوستن به نیکان، طلب و توسل و اعتصام به حبل الله، رهبری و متابعت از او و مراعات ادب با او، و سیر و سلوک، حزم و احتیاط، جذبه، ریاضت و مجاهدت، ترک دنیا و هوای نفس، و طلب صفای دل، خلوت و عزلت، صمت و سهر وجوع، صبر، ترک تقلید، نیاز و دعا، حسن خلق، صدق و صفا، جود، شکر، رضا، قناعت، توکل، تفویض، تواضع، حلم، اخلاص وبیان صفات سالک و آنچه که او را به نهایت طریق طریقت می رساند و مراتب حقیقت را مطمح نظرش گرداند و نیز بیان سماع که آرام دل عاشقان است و سرور سینه صادقان و دوای درد دل سالکان و همچنین در بیان ذکر و یاد حق، و تفکر، یقین، معرفت روح و دل، و قرار با حق و فرار از خلق است.
عین سوم کتاب در لوامع انوار حقیقت است و نکات این عین به جهت نضارت بساتین قلوب عرفا در سه نهر جریان یافته است و این ماجرا صافی است از شوائب چون وچرا (عینا یشرب بها عبادالله یفجرونها تفجیرا).
نهرها و رشحه های عین سوّم در بیان عشق و عشّاق است و نیز در بیان فنای عاشق، عشق مجازی، تجرید عاشق، اتحاد عاشق و معشوق، و یک رنگ شدن در کارخانه صبغة الله و من احسن من الله صبغته؟ و بیان مشاهده و شهود، و قبض و بسط و خوف رجاء و بیان سکر عشق، قرب و وصلت که عبارت است از سبق رحمت به محبت. و بیان معرفت و درک حق و فناء شدن که عبارت است از عدم شعور به واسطه استیلای ظهور هستی حق بر باطن. و در نهایت بیان توحید که نهایات مقامات و غایت غایات است و مراد از توحید آن است که در کونین مشهود سالک نگردد الا حق تعالی. و بدینسان کتاب که با مناجات حضرت حق آغاز یافته با توحید و مقامات آن چنین پایان یافته است:
تیرگان عالم وهم و گمان

کی توانند از یقین دادن نشانچون که او در بی نشانی محو شد

محو شد در وی نشانیها که بدمثنوی از بهر او یک گوهر است

کز بیان و فکرها بالاتر استچون به یک گوهر چنین مفتون شدیم

بحر اگر موجی برآرد چون کنیمو در نتیجه لب لباب مثنوی با گزینش گزینش گوهرهای گرانبهای مثنوی برای تشنگان اندیشه و عرفان عارف دلسوختۀ رومی، کار سترگ و بزرگ از کاشفی هروی است به گونه ای که تا کنون در کنار مثنوی ماندگار مانده و به خوبی لب لباب مثنوی را از بحر عظیم و پهناور مثنوی آنچنان که در خور مثنوی است تقدیم تشنگان بحر مثنوی مولانای بلخ کرده است.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما