ادیان الهی با تمامی تفاوت هایی که دارند، برای انسان و پاسخ گویی نیازهای واقعی او آمده اند و یکی از نیازهای انسان سیاست و حکومت است که باید توسط دین پاسخ داده شود و جایگاه و نقش حکومت دینی برای نیل بشریت به سعادت تبیین گردد و راه کارهای اجرایی کردن قوانین و دستورات الهی در جامعه مشخص شود.
این کتاب کوشیده است " حکومت دینی" را از منظر دو تن از عالمان بزرگ دینی بررسی کند. حکومت دینی از منظر یک عالم مسیحی و یک عالم اسلامی و شیعی.
مؤلف کوشیده است این پرسش را که " اساسی ترین نقطه اشتراک توماس آکویناس و امام خمینی، در باب حکومت دینی چیست؟ " را مورد بررسی قرار داده و در پاسخ فرضیه " حکومت دینی، در اندیشه سیاسی توماس آکویناس و امام خمینی، به معنی حاکمیت قانون دینی توسط فاضل ترین فرد جامعه می باشد."را مورد آزمون قرار دهد.
وی می نویسد: توماس آکویناس مسیحی، متعلق به قرن 13 میلادی و امام خمینی مسلمان، متعلق به قرن 14 هجری قمری، از اندیشمندانی میباشند که با قرائت جدید خود از مسیحیت و اسلام، فصل جدیدی را در عالم اندیشه گشودند. ولی با توجه به نقاط اشتراک و افتراق فکری و دینی، وجود اشتراک نظر آنان در یکی از مفاهیم کلامی اسلام و مسیحیت به نام "حکومت دینی"، چیزی نیست که از کنار آن به سادگی بتوان گذر کرد.
لازم به ذکر است، نویسنده در فصل اول این کتاب به زندگی و آثار سن توماس آکویناس و مبانی فکری و اندیشه سیاسی وی می پردازد. فصل دوم کتاب نیز به زندگی و آثار امام خمینی (س)، مبانی فکری و اندیشه سیاسی ایشان اختصاص یافته است. در فصل سوم و انتهایی کتاب نیز مؤلف به بررسی تطبیقی اندیشه ها و نقاط افتراق و اشتراک محوری اندیشه ایشان می پردازد.