loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

نظریه عدالت: از دیدگاه ابونصرفارابی، امام خمینی (س) و شهید صدر

چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده notify me

معرفی کتاب

عدالت از شؤون و مقومات وجود و محور زندگانی انسان است.چه بدون آن نه دایره وجود به هم می رسید و نه آدمیان معنای زندگانی را درمی یابند.بیناد هستی و آدمی بر عدل سرشته شده است و راه یابی اسنان به سوی سعادت جز با انتخاب آگاهانه طریق عدل و قسط محقق نمی گردد.جامعه بشری نیز جز با قیام به قسط و بسط عدل قوام نمی یابد.در راه تبیین عدالت در طول تاریخ نظریه های متعددی ارائه شده که اغلب آنها به دلایلی چون تک بعدی، اعتباریت، نسبیت گروی، کثرت گرایی اخلاقی، برخورداری از مبانی ضعیف یا فقدان مبنا و...عملا تبدیل به ابزار ایدئولوژیک نظامهای حاکن گشته اند.در اسلام، نیز، هر چند این مساله به وضوح در کتاب و سنت طرح شده است ولی در طول تاریخ با ورود به حوزه منازعات کلامی و فقهی و... به تدریج ابزار سلطه دستگاههای حاکم گردیده و همین امر باعث ایجاد رکود و انحراف در نگرش غالب مسلمانان به عدالت شده است.البته در نگرش شیعی، عدل به عنوان یکی از اصول دین و مرتبط با امامت و رهبری جامعه و عصمت امام باعث خودانگیختگی و ظلم ستیزی شیعیان گردید ولی در این حوزه نیز بستری که توانست زمینه های لازم برای نظریه پردازی در باب عدالت را در درون خود فراهم آورد، حکمت سیاسی اسلام است که با ابونصر فارابی تأسیس شد و بویژه در حکمت صدرایی جایگاه حقیقی خود را بازیافت و اندیشمندانی چون امام خمینی و شهیدصدر در جهت شکوفایی آن همت گماشتند.

حکمت سیاسی ما که در بنیان،، ماهیت و محتوا اسلامی است با هدف قرار دادن سعادت حقیقی انسان و عبور او از مدینه برای رسیدن به سعادت می باشد.در این پژوهش با توجه به دیدگاههای اندیشمندان مورد بحث به ارایه نظریه ای در باب عدالت پرداخته شده است که براساس مفاهیمی چون فطرت، حکمت (بیان) و عدل وجودی شکل می گیرد.در این نگاه عدالت امری فطری-مدنی و در عین حال عینی -انسانی است که بر سه اصل اساسی(وجدان)،(عقل) و (آزادی) ابتناء می یابد.بر اساس این نظریه، عدالت به مفهوم اعتدال، تناسب، توازن، وسطیت حقیقی، طریقه مستقیم و استقامت بر آن است و مساوات، قانونی بودن، احقاق حقوق، رعایت شایستگی ها و ...از مصادیق آن تلقی می شوند.به علاوه در قالب چنین نظریه ای عدالت دارای مفهومی مطلق و غیرنسبی، ذاتی، غیرتاریخی، عقلانی و منطقی، غیرعقلایی، عام و فراگیر، واقع گرایانه، آرمان جویانه و قابل اجراست.عدالت صفت حقتعالی( ذات و فعل )، مقوم کائنات، خصوصیت انسان، خصلت و ویژگی جامعه و نهادهای اجتماعی، قانون، اخلاق، مدنیت، تعلیم و تربیت، قضاء و ...بوده، به علاوه امری طبیعی، تک بعدی، تک گفتاری، تک موضوعی، قراردادی نسبی گرایانه نمی باشد.همچنین عدالت معیار و ملاک اولیه دین، شریعت، قانون، فقه، حکومت و تمام اعتباریات زندگانی انسان است.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما