اثر حاضر، پژوهشی در زمینه مبانی اصول فقهی تفسیر قرآن و استفاده از قواعد اصولی در این زمینه است.
در این اثر ابتدا کلیاتی در زمینه دانش تفسیر و اصول فقه ارایه شده و سپس علوم مورد نیاز در تفسیر، از جمله ضرورت علم اصول فقه در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته است.
آنگاه نویسنده به نقش دانش اصول فقه در شناخت معنای واژگان و جملات قرآنی اشاره کرده و برخی از مهمترین کاربردهای قواعد اصولی در این زمینه را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
در همین راستا به قواعدی مانند: معنای هیات واژه و جمله، امر و نهی، مفهوم و مدلول جملات مانند: مدلول سیاقی، مفهوم وصف و شرط و سایر انواع مفاهیم، چگونگی فهم معنای حقیقی و مجازی واژگان قرآنی، افاده عموم دادن نکره در سیاق نفی، معانی مطلق واژگان و راه های تشخیص معنای حقیقی و مجازی در اصول فقه و کاربرد آنها در تفسیر قرآن اشاره کرده و نقش دانش اصول فقه در شناخت مراد خدای متعال از واژگان و جملات قرآنی را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
فصول چهارگانه کتاب عبارتند از:
فصل اول: کلیات پژوهش
فصل دوم: نقش دانش اصول فقه در شناخت معنای واژگان و جمله های قرآن کریم
فصل سوم: نقش دانش اصول فقه در شناخت مراد خدای متعال از واژگان و جمله های قرآن کریم
فصل چهارم: نقش دانش اوصل فقه در شناخت مستندهای معتبر تفسیر قرآن