loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

پا به پای آفتاب: گفته ها و ناگفته ها از زندگی امام خمینی (س) - جلد چهارم

ناشر موسسه نشر پنجره

نویسنده امیررضا ستوده

سال نشر : 1386

تعداد صفحات : 400

چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده notify me

معرفی کتاب

ویرایش اول "پا به پای آفتاب" در سال 1373 و در قالب چهار جلد منتشر شد. ویرایش دوم این مجموعه نیز با 6 مجلد در سال 1381 به چاپ رسید. مجموعه 6 جلدی "پا به پای آفتاب"، با محوریت بررسی سیره نظری و علمی امام خمینی(ره) از دیدگاه نزدیکان و یاران ایشان تدوین و منتشر شده است.
قسمتی از این مجموعه، شامل خاطرات خانواده امام خمینی(ره) از کودکی تا رحلت ایشان است. "خاطرات اعضای دفتر امام در قم، نجف، پاریس و جماران"، "خاطرات یاران، دوستان و شاگردان امام" و "خاطرات تیم پزشکی امام از زمان ورود ایشان به تهران در سال 1357 تا رحلت" از موضوعات مهم مطرح شده در مجموعه 6 جلدی "پا به پای آفتاب" هستند.
اطلاعات و خاطرات مندرج در این مجموعه از آرشیو صداوسیما، روزنامه های کثیرالانتشار و مصاحبه های اختصاصی با نزدیکان و دوستان امام خمینی(ره) گردآوری شده اند.
مجموعه خاطراتی که در پا به پای آفتاب می خوانید به شش فصل تقسیم شده است:
1. به روایت اهل بیت و بستگان
2. به روایت اعضای دفتر و کارکنان بیت
3. به روایت یاران، شاگردان و دوستان
4. خاطرات پراکنده
5. به روایت گروه پزشکی
6. و ... حکایت همچنان باقیست.

در ماه محرم 57 که در نوفل لوشاتو بودم، یکی از آقایان پیشنهاد کردند که به مناسبت ایام عاشورا، گوسفندی تهیه و ذبح و آبگوشتی فراهم کنیم تا کسانی که به مناسبت ایام شهادت امام حسین (ع) می آیند، از آن استفاده کنند. این پیشنهاد در حالی مطرح می شد که در نوفل لوشاتو نهار و شام هر کدام از ما یک عدد تخم مرغ، یک نصفه نان فرانسوی و نیمی از گوجه فرنگی و گاهی اوقات هم اشکنه بود ... گوسفند خریداری شده را به باغ خانه ای بردند که امام برای ادای نماز به آنجا می رفتند. حاج احمد آقا ایراد گرفته و گفتند: «ذبح گوسفند در اینجا صورت نگیرد.» آقایان با خودشان قرار گذاشتند که در غیاب حاج احمد آقا گودال کوچکی حفر کنند و سر گوسفند را ببرند.قانونی در فرانسه وجود دارد که بخاطر رعایت مسائل بهداشتی، ذبح هر حیوانی در خارج از کشتارگاه، ممنوع است. با این زمینه های قبلی، می دانستم که امام ناراحت می شوند ... وقتی گوسفند را سر بریدند، همسایه ها دیدند و به شهردار شکایت کردند که در اینجا کار خلاف قانون صورت گرفته است. شهردار نیز برای امام نامه نوشت. امام همه آقایان را که درآنجا کار می کردند، احضار فرمودند. وقتی همه جمع شدند، امام نامه را به یکی از حاضران که با زبان فرانوسوی آشنا بودند، دادند و ایشان هم نامه را خواندند. حضرت امام فرمودند: «می دانید خلاف قانون مملکتی کار کردید که دارند از شما به عنوان میهمان پذیرایی می کنند؟ جون تخلف از قاون حکومت شده است، از این گوشت نمی خورم.»
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط
بازدیدهای اخیر شما