کتاب مردم شیلدا، نوشته اریش کستنر است و با ترجمه سپیده خلیلی در انتشارات محراب قلم منتشر شده است. آدم باید خیلی احمق باشد که ساختمان شهرداری را بی پنجره بسازد و بخواهد نور را در کیسه بریزد. یا خرچنگی را که انگشتش را گاز گرفته. جلوی صورتش بگیرد.
مردم شیلدا از این کارها می کنند و همه به آن هامی خندند. ولی آیا آن ها واقعاً این قدر احمق اند ؟ یا کاسه ای زیر نیم کاسه شان است؟