loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

ترجمه کامل رساله لقاء الله بانضمام بخش هایی از سه اثر ماندگار منهاج النجاة ملا محسن فیض کاشانی(ره)، رساله لقاء الله امام خمینی(ره) و رساله لقاء الله علامه حسن زاده آملی

5 (1)

ناشر مستجار

نویسنده جواد ملکی تبریزی

مترجم محمدحسین محمودی گلپایگانی

سال نشر : 1393

تعداد صفحات : 285

هم اکنون غیرقابل سفارش!

معرفی کتاب

1- در این ترجمه در حد امکان متن کامل عربی احادیث که در ترجمه های دیگر به جهت اختصار حذف و یا به کتابهای دیگر ارجاع شده، به طور کامل آورده شده است.
2- با توجه به اینکه متن کتاب شامل مباحث مختلف می باشد، هر کدام از این مباحث تحت عنوان یک بخش دسته بندی و عنوان گذاری شده است.
3- نحوه ترجمه به صورتی است که ضمن حفظ زبان فاخر اثر مخاطب عام بتواند به راحتی با آن ارتباط برقرار کرده و مطالب به صورت قابل فهم در اختیارش قرار گیرد.
4- در این کتاب سعی شده منابع تمامی احادیث به صورت کامل ذکر شود و اگر حدیثی دارای چندین منبع معتبر می باشد، آن منابع نیز همگی ذکر شود.
5- برای استفاده هرچه بیشتر شما خواننده عزیز و کامل تر شدن این کتاب بخش هایی از سه اثر ماندگار منهاج النجاه ملامحسن فیض کاشانی، رساله لقاءالله امام خمینی و رساله لقاءالله علامه حسن زاده آملی ضمیمه این کتاب گردیده است.

خدای تعالی میفرماید:
به عزت و جلال و بزرگواری و جایگاه مرتفع عرشم سوگند،
امید هر کس را که به جز به من امیدوار باشد حتماً و حتماً به وسیله ی نومیدی، خواهم برید و لباس مذلت و خواری در نزد مردم را حتماً حتماً به او خواهم پوشانید و او را از نزدیک شدن به بارگاهم حتماً حتماً دور خواهم ساخت!
آیا در سختی ها جز مرا آرزو میکند؟ و حال آنکه سختی ها همه بدست من است و به کسی به جز من امید بسته است؟
و با حلقه ی فکر، درِ خانه ی غیر مرا میزند؟
و حال آنکه کلید در های بسته بدست من است و درِ خانه ی من به روی هر کسی که مرا بخواند باز است
و کیست آنکه در مصیبت هایش مرا آرزو کرد و من رشته ی اتصال او را با خودم در آن مصیبت بریدم؟
و کیست آنکه در مقصودی که داشت امید به من بست و من امیدش را قطع کردم؟
نگهداری آرزهای بندگانم را خودم به عهده گرفتم ولی آنها به نگهداری من راضی نشدند و آسمان هایم را از فرشتگانی که از تسبیح خوانی من ملالتی به خود راه نمیدهند پر کردم و به ایشان دستور دادم که درهای میان من و بندگانم را نبندند ولی بندگانم به گفته ی من اعتماد نکردند.
آنکس که مصیبتی از مصیبتها، شب هنگام به سراغش میاید مگر نمیداند که به جز من هیچ کس بر برطرف نمودن آن مصیبت مالک نیست؟
آیا بنده ی من مرا چنین می بیند که منی که پیش از سوال کردن و درخواست، عطا میکنم، پس از آنکه درخواست کند و از من سوال کند اجابتش نمیکنم؟؟؟
مگر من بخیلم که بنده ی من مرا به بخل نسبت میدهد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
مگر بخشایش و کرم از آن من نیست؟
مگر گذشت و رحمت بدست من نیست؟
مگر من محل آرزوها نیستم؟
پس چه کسی رشته ی آرزوها را به جز من میتواند قطع کند؟
آنان که آرزومندند مگر نمیترسند از اینکه به جز من بر کسی امید میبندند؟؟؟
اگر همه ی اهل آسمانها و زمینم همگی آرزوها داشته باشندو آنگاه من به هر یک از آنان به اندازه ی همه یآنچه همگی آرزو دارند بدهم به قدر ذره ای از ملک من کم نمیشود و چگونه ممکن است کم شود ملکی که من خودم قیم و برپا دارنده ی آن هستم؟
ای بدا به حال آنان که از رحمت من ناامیداند
و ای بدا به حال آنکه معصیت مرا بکند و احترام مرا نگاه ندارد ص 113
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما