رساله سه اصل
ویراست دوم
5 (1)
سال نشر : 1390
تعداد صفحات : 260
معرفی کتاب
از جمله بزرگانی که حکمت را بار دیگر احیاء نموده و آن را با عرفان و اصول دین اسلام مخصوصاً نظریه تشیع انطباق دادند، می توان به میرداماد، میرفندرسکی، شیخ بهایی، ملامحسن فیض، عبدالرزاق لاهیجی، قاضی سعید قمی و بسیاری دیگر از حکمای دوره صفویه اشاره کرد.لکن حکیمی که بیش از هرکس به احیاء حیات معنوی این عصر و ایجاد مکتب نوینی در حکمت که با عرفان و شرع آمیخته و هم آهنگ بود خدمت نمود و در واقع پایه گذار مکتب علوم عقلی در دوره اخیر می باشد صدرالدین شیرازی مشهور به «ملاصدرا» است. البته او در این راه بیش از همه در معرض حمله و خصومت علمی علمای ظاهربین و قشری زمان خود قرار گرفت و در واقع صراحت ملاصدرا در بیان حقائق و رموز عرفانی باعث شد که مورد طعن جماعتی قرار گیرد که تا به امروز خصومت خود را علیه وی فراموش ننموده و از مخالفت با افکارش دریغ نمی ورزند.
رساله سه اصل پاسخ حکیم صدرالمتألهین است به تمام کوته نظران و ظاهربینان و عالم نمایانی که بنام علم و دین با حکمت و عرفان که منشاء تفکرات دینی و حافظ نوامیس آسمانی است خصومت می ورزند. این رساله که درباره سیر و سلوک و تکامل اخلاقی و کشف علوم حقیقی و نیز موانعی که در نیل به وصال حقیقت در راه سالک نهاده شده است می باشد، به عوام خطاب نگردیده بلکه مستمعان و خوانندگانی که آخوند در نظر دارد علمای ظاهربین است که با آشنایی مختصری با ظواهر علوم و شرع، خود را در ردیف کاملین دانسته و سنگ راه ارباب حقیقت می گردند.
حکیم صدرالمتألهین اشخاص عالم نما و ظاهربین را از عوام خطرناکتر دانسته و آنان را بیش از عوام, دشمنان واقعی معرفت می داند. چنانکه خطاب به عالمان ظاهربین می نویسد: «اگر این را [یعنی حب دنیا را] نیز ندانی زهی غرور و جهالت که اکثر عوام و جهال دنیا برتو شرف خواهند داشت. زیرا که ایشان معترفند به مرض محبت دنیا و تو نیستی».
بنظر حکیم ملاصدرا موانع و حجابهایی که اکثر مردم را از ادراک و کسب این علم محروم می دارد مشتق از سه اصل می باشد که به مناسبت آن این رساله را نیز «سه اصل» نامیده است. بنا به قول حکیم این سه اصل بدین قرارند:
اصل اول ـ «جهل است به معرفت نفس که او حقیقت آدمیست».
اصل دوم ـ «حب جاه و مال و میل به شهوات و لذات و سایر تمتعات».
اصل سوم ـ «تسویلات نفس اماره است و تدلیسات شیطان مکار و لعین نابکار که بد را نیک و نیک را بد وا می نماید».
ملاصدرا رساله سه اصل را به چهارده فصل تقسیم کرده است. البته مصحح کتاب در مقدمه آورده چون شماره بعضی تکرار گردیده ما آن را به چهارده باب (بخش) و برای هر بابی شماره منظمی وضع نموده ایم. طبق نوشته مصحح سه باب اول در بیان سه اصل سابق الذکر است و سه باب دوم در بیان نتایج سه باب اول. در ابواب هفتم و هشتم آخوند طریق خطا و صواب را از یکدیگر مشخص ساخته و چگونگی یافتن صراط مستقیم و شاهراه حقیقت را روشن نموده است. باب نهم مربوط به علم حقیقی و امتیاز آن از علوم ظاهری و باب دهم و یازدهم درباره نور ایمان و لزوم تصفیه باطن و تزکیه نفس برای تجلی این نور.
در باب دوازدهم آخوند نتیجه کسب این معرفت را روشن می سازد و نشان می دهد چگونه سالک گاهی حق را مرآت خلق و گاهی خلق را مرآت حق می بیند و در آفاق؛ آیات او را مشاهده می نماید. باب سیزدهم شامل مباحثی است درباره امراض نفسانی مخصوصاً زور و کبر که نفس مرد عالم نما را مبتلی ساخته و او را از علم حقیقی باز می دارد. و بالاخره باب چهاردهم درباره عمل صالح و علم نافع یعنی رابطه بین علم و عمل است.
از ویژگی های منحصر به فرد این رساله گذشته از یکی دو نامه این است که این رساله تنها نوشته نثر ملاصدرا به زبان فارسی است.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1390
-
چاپ جاری2
-
تاریخ اولین چاپ1381
-
شمارگان2000
-
نوع جلدجلد سخت
-
قطعوزیری
-
تعداد صفحات260
-
ناشر
-
نویسنده
-
تحقیق و تنظیم کتاب
-
مستندساز
-
تصحیح و تعلیق
-
وزن602
-
تاریخ ثبت اطلاعاتچهارشنبه 27 مرداد 1395
-
شناسه45264
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط