loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

زیباشناسی هگل: هنر، اسطوره و جامعه

ناشر نقش جهان

نویسنده دیوید جیمز

مترجم عبدالله سالاروند

سال نشر : 1395

تعداد صفحات : 224

هم اکنون غیرقابل سفارش!

معرفی کتاب

گئورک ویلهلم فریدریش هگل در نکته های مقدماتی بر یکی از درس گفتارهای زیباشناسی خود، زیبایی هنری را برتر از زیبایی طبیعی می داند زیرا «آفریدۀ روح است». در نکته های مقدماتی بر یکی دیگر از درس گفتارهای زیباشناسی این عقیده را نقد می کند که هنر باید تقلید طبیعت باشد، به این دلیل که معنای تقلید از طبیعت آن است که هنر در سطح طبیعت صرف بماند حال آنکه محتوای هنر باید محتوایی روحی ـ معنوی باشد. این نکته نشانگر آن است که برتری زیبایی هنری بر زیبایی طبیعی به همان اندازه که از محتوای هنر ریشه می گیرد، از شیوۀ آفرینش هم ریشه می گیرد؛ یعنی باید آفریدۀ اندیشه و کنش انسانی باشد. بنابراین وقتی هگل می گوید روح یک عنصر مطلقاً ضروری در اثر هنری است، منظور هم این است که اثر هنری آفریدۀ اندیشه و کنش انسانی است و هم اینکه محتوای اثر هنری چیزی جز روح نیست. بنابراین پیش فرض هر تفسیری از درس گفتارها این است که هنر را به همین ترتیب بفهمیم و نه به گونه ای دیگر.
دست نوشته های دانشجویان نشان می دهد که هگل از آغاز دغدغۀ فهم هنر چون پدیده ای تاریخی را داشت و بدین ترتیب می توان از زیباشناسی او در برابر بعضی انتقادها دفاع کرد. یک مثال این است که ادعا می شود هگل کلاسیک باور بود، یعنی فلسفۀ هنر خود را بر این فرض مبتنی کرد که هنر یونان کلاسیک بازنمایندۀ برترین صورت هنر و معیاری است برای ارزیابی همۀ آثار سپسین هنری. این فرض را می توان به این دلیل کنار گذاشت که گونه ای پیش داوری را به هگل نسبت می دهد؛ هرچند بسیاری از متفکران معاصر او به چنین پیش داوری مبتلا بوده باشند.
نویسنده می گوید: «گرچه استدلال من این است که درس گفتارهای زیباشناسی هگل به مسائل مهمی دربارۀ گذار از هنر به دین در نظریۀ روح مطلق اشاراتی دارند و این عقیده را موجب می شوند که محتوای هنر و دین یکسان است؛ ولی صوری که هنر و دین به این محتوای یکسان می دهند و آن را به آگاهی می آورند اختلاف ذاتی دارند؛ من تفسیر دیگری از این گذار را پیشنهاد می دهم و معتقدم با دیگر جنبه های اندیشۀ هگل همخوان تر و سازگارتر است. استدلال من این است که اگر هگل گذار از هنر به دین را درست وارونه تصور می کرد، بهتر بود؛ یعنی هنر را که در اینجا همان دین هنری در یونان باستان است و دین را که همان دین وحیانی مسیحیت است دارای صورت یکسان می گرفت با محتوای متفاوت، تا آنجا که خصلت اخلاقی این محتوا مطرح است».
می توان گفت هگل نظریۀ «پایان اسطوره شناسی» را بسط داده که با اندیشه های او دربارۀ بسط هنر رمانتیک گره می خورد و اندیشۀ «پایان هنر» نیز با همین هنر مرتبط است. وانگهی در پرتو این فهم متفاوت از گذار هنر به دین است که به نگرش های هگل دربارۀ دلالت هنر در جهان مدرن پرداخته شده است.
درس گفتارهای هگل را می توان تکیه گاهی دانست برای این عقیده که او نظریۀ «پایان اسطوره شناسی» را صورت بندی کرده است؛ بدین دلیل در فصل پایانی کتاب این نکته بررسی شده که چنین نظریه ای تا چه اندازه موجه است. بدین منظور تبیین هگل دربارۀ نقش اخلاقی اسطوره در جهان باستان با برداشت سکولار و مدرن از اسطوره که در تأملاتی دربارۀ خشونت نوشتۀ ژرژ سورل یافت می شود، مقایسه شده است. در دو فصل قبل تر از فصل پایانی این مطلب بررسی شده که ایدۀ «پایان هنر» تا چه اندازه موجه است و تا کجا باید نگاه داشته شود، البته اگر چنین ایده ای را بتوان به هگل نسبت داد. در آنجا هم ایدۀ «پایان هنر» با نظریه های پس از هگل دربارۀ دلالت هنر در جهان مدرن که توسط کی یرکگور و گئورک لوکاچ مطرح شدند، مقایسه شده و جهت این نظریه بررسی شده است.
فهرست مطالب کتاب:
دربارۀ نویسنده و مترجم
سپاسگزاری
درآمد
فصل اول: هنر نمادین
فصل دوم: هنر کلاسیک
فصل سوم: گذار به دین وحیانی و هنر رمانتیک
فصل چهارم: دلالت تفسیر کی یرکگور از دون ژوان در رابطه با نظریۀ «پایان هنر»
فصل پنجم: اندیشۀ هگل و لوکاچ دربارۀ امکان یک حماسۀ مدرن
فصل ششم: اسطوره و جامعه: موضوعی مشترک در اندیشۀ هگل و سورل
کوته نوشت آثار هگل
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما