ترجمان اشک ها: مجموعه شعر آیینی
سال نشر : 1395
تعداد صفحات : 80
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 46998
10003022
معرفی کتاب
کتاب در دو بخش اشعار سپید آیینی و رباعی ها است. این کتاب با مقدمه آقای عبدالرحیم سعیدی راد می باشد.
* رباعی
هنگامه بغض و داغ هر سال رسید
دل میوه ناشکفته کال رسید
ای اشک بیا شبیه هر سال بیا
یکبار دگر روضه به گودال رسید* شعر سپید
طوفانی،
نه مثل باد صبا
که گیسوان نخل های پریشان را
نوازش میکند
طوفانی در دل ما
ای انقلاب عالم هستی
آغاز ماجرا اگر اینگونه باشد
حیران می شویم
در شرح حماسه روز دهم
غرق در
شور و شیدایی
اما
دستهایت را باز میکنی
در آغوشت
آرام می شویم
آزاد می شویم
آزاده می شویم
درست مثل روز آخر "حر"
از لبهایت هیچ گاه نام نبی نیافتاد
تو کشتی نجات امت محمد ص هستی
بر لبانت
شکوفه های سبز تکبیر
الله اکبر!
پژواک صدای تو
در دشت ارغوانی طف،هنوز طواف میکند
ای افتاب همیشه
دلهای ما چاه ویل تاریکی است
اندکی بتاب!
طلوع کن!
طلوع لبخند در عصر روز دهم
ان هنگام که بر نیزه ای تکیه دادی
و نام محبوب بر لبانت
الله اکبر
از تو که با حماسه سرخت
مهربانی را منتشر می کنی
خواستی
تا ماوارثان سرخ ترین روز عالم شویم
در رستخیزی که عاشوراست
در غوغای قیامت گودالی
که آفتاب را پنهان کرد
به اذن تو
یادگاری برداشتیم
-اشک و خون-
و زیر لوای سرخ تو
همراه منجی فصل ها و نسل ها
شدیم
همپیمان
سردار بی نظیر عشق و حماسه
منتظر
اسطوره ی شکوه و صلابت
تا
سپاه سیاهی را بشکنیم
میسره در میمنه
او
وارث میراث به غارت رفته توست
میراث دار غربت سبزت
ما
وارثان اشک توایم
وارثان شهامت شمشیرت
در شریانهای ما
فریاد یا محمد بریز
طوفان کن
هنگامه بغض و داغ هر سال رسید
دل میوه ناشکفته کال رسید
ای اشک بیا شبیه هر سال بیا
یکبار دگر روضه به گودال رسید* شعر سپید
طوفانی،
نه مثل باد صبا
که گیسوان نخل های پریشان را
نوازش میکند
طوفانی در دل ما
ای انقلاب عالم هستی
آغاز ماجرا اگر اینگونه باشد
حیران می شویم
در شرح حماسه روز دهم
غرق در
شور و شیدایی
اما
دستهایت را باز میکنی
در آغوشت
آرام می شویم
آزاد می شویم
آزاده می شویم
درست مثل روز آخر "حر"
از لبهایت هیچ گاه نام نبی نیافتاد
تو کشتی نجات امت محمد ص هستی
بر لبانت
شکوفه های سبز تکبیر
الله اکبر!
پژواک صدای تو
در دشت ارغوانی طف،هنوز طواف میکند
ای افتاب همیشه
دلهای ما چاه ویل تاریکی است
اندکی بتاب!
طلوع کن!
طلوع لبخند در عصر روز دهم
ان هنگام که بر نیزه ای تکیه دادی
و نام محبوب بر لبانت
الله اکبر
از تو که با حماسه سرخت
مهربانی را منتشر می کنی
خواستی
تا ماوارثان سرخ ترین روز عالم شویم
در رستخیزی که عاشوراست
در غوغای قیامت گودالی
که آفتاب را پنهان کرد
به اذن تو
یادگاری برداشتیم
-اشک و خون-
و زیر لوای سرخ تو
همراه منجی فصل ها و نسل ها
شدیم
همپیمان
سردار بی نظیر عشق و حماسه
منتظر
اسطوره ی شکوه و صلابت
تا
سپاه سیاهی را بشکنیم
میسره در میمنه
او
وارث میراث به غارت رفته توست
میراث دار غربت سبزت
ما
وارثان اشک توایم
وارثان شهامت شمشیرت
در شریانهای ما
فریاد یا محمد بریز
طوفان کن
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1395
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1395
-
شمارگان1100
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات80
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن132
-
تاریخ ثبت اطلاعاتچهارشنبه 26 آبان 1395
-
شناسه46998
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط