دکتر فاستوس (تراژدی در ده صحنه)
ادبیات نمایشی جهان - 34 / نمایش نامه - 29
5 (1)
سال نشر : 1392
تعداد صفحات : 114
معرفی کتاب
دکتر فاستوس Doctor Faustus نمایشنامه ای تراژدی نوشته کریستوفر مارلو Christopher Marlow است. این نمایشنامه در سال 1604 یازده سال یعد از مرگ مارلو و دوازده سال بعد از اولین اجرای آن، منتشر شد.دکتر فاستوس بر اساس یک داستان قدیمی به نام فاوست Faust نوشته شده و اعتقاد بر این است که اولین نمایشنامهسازی از افسانه فاوست است.بیشتر محققین بر این عقیدهاند که مارلو داستان را از ترجمه کتاب انگلیسی فاوست در سال 1592 گرفته است. این داستان نسخه قدیمیتر آلمانی هم دارد که خود از نسخه قدیمیتری نیز اقتباس شده است. به هر حال با هر اقتباسی نسخه مارلو به متن وفادارتر است به خصوص مواردی که کمدی و تراژدی را با هم میآمیزد.
یکی از تمهای بارز نمایشنامه جدال خیر و شر است. فاستوس معنی و عواقب هر یک را میداند اما اشتیاق او برای لذات دنیوی بر او غلبه میکند.
به عنوان مقدمه گروه کر به ما میگوید که داستان دکتر فاوست چگونه داستانی است. فاوستوس اظهار میدارد که به غایت هر موضوعی که مطالعه کرده رسیده است. او علم منطق را به عنوان ابزاری در مباحثه میستاید و پزشکی را تا زمانی که مردگان را زنده نکند و فناناپذیری را در بر نداشته باشد، بیاعتبار میداند، حقوق را در رده بالا جای میدهد و الهیات را بیفایده میداند چراکه همه انسانها گناه میکنند و بنابراین داشتن گناهانی که تنبیه مرگ برای آنها در نظر گرفته میشود ارتباط منطق و الهیات را پیچیده میکند.
فاستوس شیطانی را فرامی خواند، در حضور لوسیفر و دیگر شیاطین. فاستوس شیطانی به نام مفیستوفیلیس Mephistophilis را می بیند که پشت سر او ظاهر می شود. اوسعی می کند شیطان را به خدمت خود درآورد اما نمی تواند چراکه مفیستوفیلیس خود در خدمت لوسیفر شاهزاده شیاطین است. مفیستوفیلیس می گوید که فاستوس قدرتی ندارد و هرکس متونی را بخواند نتیجه همان خواهد شد.
مفیستوفیلیس به فاوست تاریحچه لوسیفر و دیگر شیاطین را میگوید و به طور غیرمستقیم به فاوست میگوید که جهنم محدودهای ندارد و بیشتر ذهنی است.
با استفاده از مفیستوفیلیس به عنوان یک پیغامآور فاوستوس با لوسیفر پیمان میبندد. به فاوست مهلت بیست و چهار ساله زندگی در زمین داده میشود و مفیستوفیلیس به خدمت او درمیآید. در پایان این مهلت او باید روح خود را به لوسیفر بدهد و در خدمت جهنم باشد. پیمان با خون فاوستوس مهر میشود.
فاستوس مرتباً از مفیستوفیلیس پرسشهای علمی میپرسد و هر بار مفیستوفیلیس پاسخی بیربط میدهد. دو فرشته، یکی خوب و یکی بد بر فاوستوس ظاهر میشوند. فرشته خوب به او اصرار میکند که توبه کند و پیمان با لوسیفر را پس بگیرد. این بزرگترین اشتباه فاستوس است: او رستگاری خود را نمیبیند. مفیستوفیلیس به او گفته که خواهشهای احمقانه را کنار بگذارد.
لوسیفر هفت گناه کبیره را در شمایل انسانی نزد فاستوس میفرستد و فاستوس با این انگیزه که قادر به انجام هر کاری باشد استوارتر بر سر پیمان میماند. مفیستوفیلیس برای بردن روح او میآید و فاستوس با او به جهنم میرود.
در طول نمایشنامه فاستوس انتخابهای اشتباهی را به خصوص در شیوه زندگی مرتکب میشود. اولین گناه او حرص است. او با شیطان پیمان میبندد. فاستوس یک محقق آلمانی و مشهور برای آنچه انجام داده است، میباشد که از محدودیتهای دانش بشری متنفر است و علاقه وی به جادو از اینجا آغاز میشود. فاستوس بیست و چهار سال را با طبیعتی گناهکار میگذراند. او گناه را با نیاز به قدرت، تحسین و دوز و کلک میپرورد. فاستوس پشیمان میشود و از اعمال گذشته خود میترسد اما دیر شده است. شاگردانش او را مثله شده پیدا میکنند در حالی که روحش به جهنم رفته است.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1392
-
چاپ جاری2
-
شمارگان1100
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعپالتویی
-
تعداد صفحات114
-
ناشر
-
نویسنده
-
مترجم
-
وزن142
-
تاریخ ثبت اطلاعاتیکشنبه 3 بهمن 1395
-
شناسه49170
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط