loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

گمشده مزار شریف

خاطرات سردار شهید محمدناصر ناصری

3 (2)

ناشر ملک اعظم | نشر ستاره ها

نویسنده سعید عاکف

سال نشر : 1396

تعداد صفحات : 514

موجودی تمام شده ؛ درصورت شارژ مجدد به من اطلاع بده notify_me

معرفی کتاب

این کتاب روایت هایی از زندگی شهید محمد ناصری است که به قلم سعید عاکف به نگارش درآمده است. کتاب حامل جزئیات اتفاقات و روایت هایی مهیج از سرگذشت رشادت های این شهید بزرگوار است.

زندگی نامه شهید ناصری به تفصیل در خطوط زیر آمده است:

در یکی از روزهای بهاری در شهرستان بیرجند در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود.از دوران دبیرستان،در زمره نیروهای موثر انقلاب قرار می گیردو به زودی سر منشاءاقدامات جمعی زیادی ،مثل تظاهرات و یا حمله به یگان های نظامی می گردد.
یکی از خصوصیات بارز او در ایام مبارزه این است که با به خرج دادن همتی بالا،درعین انجام فعالیت های چشمگیر انقلابی ، هرگز از درس خواندن باز نمی ماند و هرسال تحصیلی را با نمرات خوب و معدل بالا پشت سر می گذارد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، در تاسیس کمیته انقلاب اسلامی (سابق)و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیرجند نقشی کلیدی ایفاء می نماید و در حالی که به عضویت سپاه در می آید، موفق به اخذ دیپلم نیز می گردد.
سخن گفتن از سردار شهید، محمد ناصر ناصری ، بدون پرداختن به ارتباطات و تعلقات خاطر آن بزگوار به افغانستان و افغانی ها ،قطعا کاری ناقص خواهد بود.اوکه از دوران کودکی با زندگی در نوار مرزی ایران و افغانستان، کم و بیش با مردمان آن سامان برخورد هایی داشته، همزمان با تجاوز شوروی سابق به آن کشور، در جبهه خدمت به مردم محروم و مجاهدین افغانی نیز فعال می گرددو به شکل گسترده ای اقدام به حمایت از نهضت جهادی آنان می کند.در عین حال، از انجام وظیفه در حراست از دستاورد های انقلاب اسلامی نیز باز نمی ماند.
در همین راستا می توان به نقش درخشان او در خاتمه دادن به شورشهای منافقین در شهر های بیرجند و قائن و نواحی اطراف آنها اشاره نمود. سال های پنجاه و نه و شصت ،ضمن قبول مسئولیت سپاه زیرکوه و حل و فصل نمودن مشکلات حاد آن، سفری به دو شهر«شیندند»و «فراه» می کندو ضمن گفت وگوبا مسئولین جهادی افغانستان، راهکارهای کمک به آنها را بیشتر و بهتر بررسی می نماید. در همان ایام که فرماندهی سپاه زیرکوه را به عهده داشته، با دختری از خانواده مذهبی ازدواج می نماید.پس از شروع جنگ تحمیلی،با تمام مشغله ای که داشته انجام وظایف سنگین دیگری را هم بردوش خود احساس می کند. با اینکه به خاطر وجود مسائل خاص در بیرجند و اطراف آن و نیاز ضروری به حضور فیزیکی او در آن جا، مسئولین مانع رفتنش به خط مقدم می شده اند، ولی در عین حال به صورت پراکنده و کوتاه چند باری عازم مناطق جنگی می شود، و از طرفی هم ضمن پشتیبانی های تدارکاتی، در شهر های بیرجند، قائن و گناباد، نقش بسیار مهمی را در بسیج نیروهای مردمی و اعزام آنها به جبهه ایفا می کند.
سال 1363 ، با حفظ سمت قبلی ، فرماندهی سپاه بیرجند را نیز می پذیرد و همچنان از حضور در جبهه های جنگ باز نمی ماند که در همین سال ، ضمن عهده دار شدن مسؤلیت یکی از محورهای اطلاعات و عملیات تیپ بیست و یک امام رضا (سلام الله علیه ) در عملیات عاشورا (میمک ) هم شرکت می کند که به سختی از ناحیه کتف و پا مجروح می شود.
سال 1364 ، سردار پر آوازه دفاع مقدس ، شهیدمحمود کاوه وقتی اوصاف ناصری را از دوستانش می شنود و استعداد بالای او را شناسایی می کند ، برای جذب وی به تیپ ویژه شهدا تلاش می نماید .نهایتا موفق می شود او را به تیپ ویژه بیاورد و ریاست ستاد را بر عهده اش بگذارد.
بنا به شهادت همرزمان و اسناد به جای مانده از آن دوران ، هرگز نقش شهید ناصری را در هر چه شکوفاتر شدن تیپ ویژه شهدا نمی توان نادیده گرفت .البته ارتباط عرفانی و معنوی او با محمود کاوه ،در تحقق یافتن این مهم بی تاثیر نیست.حجت الاسلام ابراهیمی در این باره می گوید: ارتباط بسیار زیبایی بین او و شهید کاوه بود.شاید بتوان گفت در یک آن ، شهید کاوه مراد بود و شهید ناصری مرید، و در لحظه ی دیگر ناصری مراد می شد و کاوه مرید .هر دو به یکدیگر عشق می ورزیدند و حال و هوای زیبایی در میدان نبرد و مبارزه داشتند.
او تا پایان جنگ، چهار بار گرفتار مجروحیت های سخت می گردد که برخی ترکش های آن دوران در بدنش به یادگارمی ماند و نهایتا در حالی دعوت حق را لبیک می گوید که هنوز از مجروحیت پا و کمر رنج می برده است.
پس از پایان جنگ ، همچنان با روحیه ای خستگی ناپذیر، در سنگرهای مختلفی مشغول خدمت به نظام و انقلاب می شود. در این میان با استفاده از اوقات اندکی که برای استراحتش باقی می ماند، مشغول ادامه تحصیل نیز می شود که حاصل آن ، اخذ مدرک لیسانس در رشته مدیریت است.
اما در نگارش زندگی نامه شهید ناصری ، نکته ای که هیچ گاه نمی شود از آن غفلت نمود، فداکاری و ایثار همسر اوست که چون خود آن بزرگوار می تواند برای تمام زنانی که شوهران شان به نوعی در حال خدمت به اسلام و انقلاب هستند، اسوه و الگو باشد.
اجر و پاداش این زن فداکار، اگر بیشتر از اجر و پاداش شهید ناصری نباشد، قطعا کمتر هم نخواهد بود.در این باره حجت الاسلام سالک می گوید: اگر مرحوم شهید ناصری در ابعاد معنوی به مقامات عالیه رسید، این را مرهون ایثار و قدرت ایمانی همسرش است.
در واقع این زن ، هم مادر بود و هم پدر بود برای بچه ها ، و با آگاهی و سازگاری اش چنان روحیه و آرامشی به شوهرش می داد که او با خاطر جمع می توانست در راه قدم بزند و مشغول کسب توفیقات باشد.
سرانجام این انسان خستگی ناپذیر در روز هفدهم مرداد 1377 ، توفیق این را یافت تا در شهر مزار شریف ، به نحوی بسیار مظلومانه و به دست نیروهای طالبان که افرادی شقی و بی منطق هستند،شهد شیرین شهادت را بنوشد.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما