loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران در دهه 1340

ناشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی

نویسنده محمدحسن طباطبایی

سال نشر : 1384

تعداد صفحات : 286

چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده notify me

معرفی کتاب

کتاب نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران در دهه 1340، نوشته محمدحسن طباطبایی است و در انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است. این اثر به انضمام اسناد و تصاویر با یک مقدمه از ناشر و پیشگفتار مؤلف در نه فصل نوشته شده است.

نویسنده محمدحسن طباطبایی در کتاب خود سعی کرده است با تشریح اهداف واقعی فراماسونری و با استناد به مدارک موجود یکی از علتهای اساسی ضعف نظام مدیریتی (اعم از علم مدیریت به معنای عام و مدیرت آموزش و فرهنگی و فرهنگ به معنای خاص) و در نتیجه عقب ماندگی کشور را تبیین نماید.

مطابق دیدگاه نویسنده باید گفت که انتخاب حساس نهاد فرهنگ و عامل نیروی انسانی متخصص توسط فراماسونری، این نظام را به مثابه ی جنبش نرم افزاری تقویت کرده تا ابتدا در راستای اهداف اقتصادی و سپس سیاسی زمینه ی وابستگی هر چه بیشتر کشورهای پیرامون فراهم آید و در نتیجه با جابجایی اهداف صوری فراماسونری در انواع قالب های نوع دوستی و انسان دوستی با اهداف اصلی آن، خواستها، نیاز و آرزوهای دینی و ملی از حرکت بازایستد.

به این ترتیب نویسنده ابتدا برای فهم محتوا ابتدا به سراغ تاریخچه ی فراماسونری در جهان رفته و در ایران نقطه ی عزیمت آن را با سفر غیر رسمی سر هاردفورد جونز در سال 1804 به ایران همزمان دانسته است. عسگرخان افشار، نماینده فتحعلی شاه نیز نخستین ایرانی ابود که به یکی از لژهای وابسته به انگلیس پیوست. و به تبع پیوستن دیگران به این جریان، نقش فراماسونری در وقوع انقلاب مشروطه نیز رقم زده شد.

در فصل دوم کتاب با مرور قسمت هایی از متن سخنرانی دو تن از اساتید دانشگاه به نامه ای: دکتر هومن و دکتر سیامک فرزاد و تعدادی اسناد دیگر با تفکرات فراماسونری آشنا می شویم و علاوه بر آن در 12 بند، ویژگی های آن را میخوانیم.
صهیونیسم از جمله ی این 12 ویژگی ست که به عنوان ایدئولوژی حاکم بر تمام لژهای فراماسونری جهان شناخته شده است. این اصل بیان می دارد که صهیونیسم بین المللی با فراماسونری بین المللی یکی گردیده و از آن به منزله ی بازرسی سیاسی و فرهنگی استفاده می شود.

در فصل سوم سازمان جهانی روتاری و باشگاه های را نیز به عنوان سازمان های وابسته به فراماسونری شناخته می شوند. در فصل چهارم، طباطبایی ضمن ارائه تعریف از علم "مدیریت" با مقایسه ی نظام مدیریت نهادهای آموزشی – فرهنگی ژاپن نتیجه می گیرد، مدیرانی که در رأس دانشگاه های ایرانی قرار گرفته بودند هدفشان در ابتدا برآوردن اهداف سازمان فراماسونری بود.
یعنی وابسته کردن هر چه بیشتر کشور به غرب و انقلاب آموزشی سال 46 نیز هیچ تغییری بوجود نیاورد بلکه جالب تر آن که گردانندگی آموزشی عالی ایران بعد از انقلاب آموزشی هم در دست فراماسونرها و روتارین ها باقی ماند و افرادی مانند دکتر فرهنگ مهر؛ رئیس دانشگاه شیراز و عضو لژ فراماسونری حافظ و دکتر جهانشاه صالح؛ رئیس دانشگاه تهران و عضو کلوپ روتاری مأمور شدند تا کیفیت آموزشی را بالا ببرند و برنامه ریزی دانشگاه ها را در خدمت توسعه کشور قرار دهند.

در فصل پنجم طباطبایی الگوهای پیشنهادی مدیریت فراماسونری را بر اساس جهان بینی و ایدئولوژی فراماسونری کاملا اقتضایی عنوان می کند. مدیریت در نظم فراماسونری کاملا ذاتی و فطری مغایر با علم مدیریت است. طباطبایی در فصل ششم پس از تشریح تاریخچه ی تأسیس دانشگاه تهران ، نام 40 تن از اعضای شورای سیاستگذاری دانشگاه تهران در دهه ی 40 را عنوان می کند.

در فصل هفتم نیز نویسنده به طور مختصر تاریخچه ی تأسیس دانشگاه شیراز را بدین ترتیب مطرح می کند: دانشگاه شیراز بر اساس اصل 4 ترومن در سال 1330 با نظام آموزشی آمریکایی به ریاست دکتر ذبیح الله قربان عضو لژ فراماسونری حافظ، تأسیس شد و فراماسونرهای و اعضای این سازمان ها بودند.

در فصل هشتم با مروری بر تاریخچه ی نظام آموزش و پرورش در ایران، به عملکرد آن اشاره می شود. طباطبایی در فصل نهم با استفاده از گزارشات ساواک سعی کرده است تا نقاط مبهم دیگری از فعالیت ماسون ها را روشن نماید. بر اساس نظر ساواک، فراماسونری بعد از آنکه در سال 1717 میلادی با تشکیل اولین اثر سیاسی و فلسفی در انگلستان از حالت تشکیلات صنفی بنایان آزاد به یک مکتب سیاسی و فلسفی تبدیل شد خیلی زود به صورت منشأ قدرت فوق العاده و مرکز اجتماع شخصیت های درجه اول درآمد و تشکیلات خاص فراماسونری و لژها و محافل وابسته به آن در کلیه ی شئون اجتماعی کشورها به طوری رخنه نموده و مؤثر واقع شدند که اجتماعات سری لژها سرنوشت حکومت ها و رژیم ها و افراد به دست گرفته و بر حوادث و سیر تاریخ مسلط شدند.

طباطبایی بعد از فصل نهایی کتاب نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران در دهه 1340 با یک نتیجه گیری به نگارش خود خاتمه داده است.

روش و سیاست لژهای فراماسونری در کشورهای جهان سوم از جمله ایران مبتنی بر شکار نخبگان سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی و علمی می باشد. آن ها تلاش می کنند که با استحاله ی فرهنگ مذهبی که به عنوان فرهنگ جهانی و بین المللی معرفی می شد گام به گام کشور را وابسته کنند و در قالب نظام آموشی و مواد درسی نسل را تربیت کنند که از هویت خود دور شود.
.

سازمانی که با قدرت متمرکز مشارکت مردم و گروههای اجتماعی را به حداقل میرساند در نظام انتقال معلومات یکطرفه ، جلوی خلاقیت فکری را میگیرد امکانات آن به طور ناموزون میان شهر و روستا توزیع می شود. با نیازهای عمومی اقتصاد کشور هیچ هماهنگی ندارد و در امر تربیت معلم و بکارگیری روش های جدید آموزشی هم هیچ اهتمامی ندارد.


بر اساس نظر ساواک: فراماسونرها اکثرا از طبقه ی مرفه و مؤثر و رجال و سیاستمداران مملکت می باشند و در مواقع خاص و حساس غالبا این امکان را دارند که منشأ حوادث و دگرگونی های سیاسی در کشور شوند، در حالی که علی الظاهر هیچ ردپایی از دخالت آنان در این گونه حوادث به جای نمی ماند.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط
بازدیدهای اخیر شما