استاد مطهری از نگاه خانواده

کتاب استاد مطهری از نگاه خانواده مجموعه ای است مشتمل بر مصاحبه هایی با چند تن از اعضای بیت معظم شهید آیت الله مطهری که حاوی نکاتی بدیع و سازنده است و گوشه ای از شخصیت جامع الاطراف آن متفکر شهید را به تصویر می کشد. در این مجموعه با همسر و چهار نفر از فرزندان آن شهید بزرگوار مصاحبه صورت گرفته است.
اولین بخش گفتگو با دکتر مجتبی مطهری درباره زندگی شخصی شهید مطهری و برخوردشان با فرزندان می باشد. دکتر مطهری درباره رفتار پدر با فرزندان می گوید: پدر پیوسته بیان طریقت و راه می کردند و راه خدا، راه انبیا، راه انسانیت و راه سعادت را بیشتر به صورت ایجاز و کنایه و در پرده موعظه و حکمت بیان می کردند. بسیار مختصر سخن می گفتند و کمتر مسائل را توضیح می دادند. از تطویل کلام به شدت پرهیز داشتند و پیوسته به نکات اساسی اشاره داشتند و درک معانی جزئی را به عهده مخاطب می گذاشتند.
دومین بخش، گفتگو با دکتر علی مطهری می باشد درباره مواجهه شهید مطهری با التقاط. گفتن از رویارویی شهید مطهری با التقاط در اشکال گوناگون آن حداقل از آن روی درخور اهمیت است که این مصاف به شهادت آن حکیم فرزانه منتهی شد. راهبرد شهید مطهری در برابر حاملان و مروجان اندیشه التقاطی، سرشار از ظرایف و دقت هایی است که از قضای روزگار، امروزه فراوان به کار می آید.
بخش سوم مقاله ایست به قلم حجت الاسلام دکتر محمد مطهری که سه سال پس از شهادت استاد به نگارش درآمده است. در این مقاله با ذکر مختصری از زندگی نامه استاد از توجه ایشان به معنویات، عشق و ارادت به امام خمینی(ره)، کارهای علمی، اخلاص، مبارزات استاد شهید و نیز شهادت ایشان بحث می شود.
بخش چهارم گفتگو با خانم عالیه روحانی همسر شهید مطهری است که شهید مطهری را در قامت یک همسر به تصویر می کشد. همسر ایشان از ماجرای ازدواج با شهید مطهری و زندگی با ایشان و سختی ها و شیرینی های این زندگی می گوید و در پایان از شهادت آن بزرگوار و زندگی پس از ایشان.
پنجمین بخش، گفتگویی است که با خانم سعیده مطهری، دختر شهید مطهری صورت گرفته است و ایشان شهید مطهری را درقامت یک پدر به تصویر می کشد. خانم مطهری درباره انتظار پدر از ایشان می گوید: پدرم رعایت و انجام مسائل عبادی از جمله نماز اول وقت و حفظ کامل حجاب و داشتن وقار لازم را که شایسته یک دختر مسلمان است، متذکر می شدند. در مورد درس خواندن و فراگیری علوم مختلف، بسیار تأکید داشتند و البته رعایت کامل موازین شرعی را لازمه اصلی کار می دانستند. بعد از ازدواج من، انجام وظایف خطیر همسری و مسئولیت مادری را به من گوشزد می کردند. پس از پایان مراسم عقد و عروسی، در آخرین لحظات خداحافظی من از ایشان، به من گفتند: «دخترم تو به مثابه سفیر من در زندگی آینده ات خواهی بود. سعی کن چنان عمل کنی که خداوند و همسرت کاملاً از تو راضی باشند. امیدوارم در آینده مادری نمونه برای فرزندانت باشی.»