قصه های شیرین جهان 43: بند انگشتی
3 (2)
سال نشر : 1395
تعداد صفحات : 16
معرفی کتاب
سال ها پیش دختر زیبایی که به اندازه ی یک بند انگشت بود، زندگی می کرد و او را بندانگشتی می نامیدند.اما یک شب وزغی بندانگشتی را دزدید و او را بر روی یک برگ مرداب زندانی کرد.
وزغ گفت: تو باید با پسر من ازدواج کنی. بندانگشتی زیبا گریه می کرد، چون پسر وزغ بسیار زشت بود.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1395
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1395
-
شمارگان2200
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعخشتی کوچک
-
تعداد صفحات16
-
ناشر
-
نویسنده
-
مترجم
-
وزن47
-
تاریخ ثبت اطلاعاتیکشنبه 11 تیر 1396
-
شناسه55552
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط