loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

قصه های شیرین جهان 43: بند انگشتی

3 (2)

ناشر قدیانی

نویسنده شاگا هیراتا

مترجم بیژن نامجو

سال نشر : 1395

تعداد صفحات : 16

چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده notify me

معرفی کتاب

سال ها پیش دختر زیبایی که به اندازه ی یک بند انگشت بود، زندگی می کرد و او را بندانگشتی می نامیدند.
اما یک شب وزغی بندانگشتی را دزدید و او را بر روی یک برگ مرداب زندانی کرد.
وزغ گفت: تو باید با پسر من ازدواج کنی. بندانگشتی زیبا گریه می کرد، چون پسر وزغ بسیار زشت بود.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما