loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

داستان های کوتاه جهان 7: خیابانگرد

موجودی تمام شده ؛ درصورت شارژ مجدد به من اطلاع بده notify_me

به نظر من لحنش به نوعی دسیسه آمیز و راز گونه و پر از زیر و بم بود. گفت: «من مردی رو می شناختم که یه بار با یه روح مواجه شده بود.» من کماکان روی صندلی لم داده بودم، اما بقیه به طرف او برگشتند.
گفت: « بعضی از افراد ارواح رو می بینن و بعضی هم نمی بینن، اما اون ها همیشه دوروبر ما هستن.» حالا توجه من هم به حرف های او جلب شده بود.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما