نیمه ی پنهان ماه 31: داوودآبادی به روایت همسر شهید
سال نشر : 1396
تعداد صفحات : 72
معرفی کتاب
این کتاب خاطراتی را از زندگی شهید حسین علی داوودآبادی از زبان همسر ایشان خانم صدیقه داوودآبادی روایت می کند.
حسین که نبود، همه چیز زندگی با خودم بود. چه مریض می شد، خودم مریض می شدم، لازم می شد برای خانه چیزی تهیه کنم ولی هیچ کدام از این ها به نظرم سخت نمی آمد. وقتی می دیدم حسین دارد با دشمن می جنگد و این بار سنگین را به دوش می کشد، می گفتم این که من بخواهم یک بچه را دکتر ببرم که کار شاقی نکردم.
امروز نامه هایت را دادم آرزو برایم خواند. روزی هزار بار هم برایم بخواند، تکراری نمی شود. خندید گفت: «عمه، چه چیزهایی برای هم می نوشتید! مثل جوون های امروزی.» خواستم بگویم عاشق شدن و عاشقانه نوشتن که مخصوص جوان های امروزی نیست. نامه هایت که در خانه می آمدند، صبر نمی کردم. فوری چادرم را می انداختم روی سرم و می رفتم خانه اکرم خانم. چشم می دوختم به لب های عصمت و او آرام آرام نوشته هایت را برایم می خواند و من با هر کلمه اش لبریز از عشق می شدم و دلم پر می کشید سمت تو.
امروز نامه هایت را دادم آرزو برایم خواند. روزی هزار بار هم برایم بخواند، تکراری نمی شود. خندید گفت: «عمه، چه چیزهایی برای هم می نوشتید! مثل جوون های امروزی.» خواستم بگویم عاشق شدن و عاشقانه نوشتن که مخصوص جوان های امروزی نیست. نامه هایت که در خانه می آمدند، صبر نمی کردم. فوری چادرم را می انداختم روی سرم و می رفتم خانه اکرم خانم. چشم می دوختم به لب های عصمت و او آرام آرام نوشته هایت را برایم می خواند و من با هر کلمه اش لبریز از عشق می شدم و دلم پر می کشید سمت تو.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1396
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1396
-
شمارگان1100
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعپالتویی
-
تعداد صفحات72
-
ناشر
-
نویسنده
-
ویراستار
-
راوی کتاب
-
با همکاری
-
وزن110
-
تاریخ ثبت اطلاعاتدوشنبه 9 مرداد 1396
-
شناسه56856
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط