کمیک استریپ های شهاب
1 (1)
سال نشر : 1396
تعداد صفحات : 137
معرفی کتاب
شهاب، طلبه ای است که به اقتضای طلبگی و علاقه اش، باید برای تبلیغ دین، به منبر برود، اما هر وقت می خواهد برای جمعی صحبت کند دچار لکنت زبان شدید می شود و از ادامه سخنرانی باز می ماند.از سوی دیگر، پدر شهاب که با طلبه شدن پسرش مخالف بوده، با مشاهده ناتوانی او در منبر رفتن، طلبه شدن او را هم بی نتیجه یافته است و بهانه دیگری برای سرزنش کردن شهاب پیدا کرده است…
آن روز غروب دلم شکست. خورد شد.
لپ تاپ تمام غصه ام نبود.
تیر خلاصم بود. قبلش تیرهای زیادی خورده بودم و این آخری، کارم را تمام کرده بود.
نمازم را با هق هق گریه ای که شبیه سکسکه بود، خواندم.
دیگر از همه چیز خسته شده بودم. تصمیم خودم را گرفتم.
باید از این خانه می رفتم. هر گوری می رفتم، برایم بهتر از آنجا بود.
بیست سال تحمل این خانه برایم بس بود. تصمیم گرفتم که برای همیشه آنجا را ترک کنم.
یک مشت خرت و پرت و لباس و شانه و این جور چیزها را توی کیف لپ تاپم ریختم.
مقداری از شهریه ام که مانده بود را هم گذاشتم توی جیبم.
به لیلا فکر می کردم و اینکه الان دیگر همان خانوادۀ درب و داغونم را هم می خواهم رها کنم و تنها بروم سراغش.
آهسته درِ اتاق و بعد درِ هال را باز کردم. کفشم را پوشیدم و با قدم هایی آرام به طرف در حیاط رفتم. به در که رسیدم، دیدم بابا لنگرش را انداخته و قفلی کتابی به آن زده است…
لپ تاپ تمام غصه ام نبود.
تیر خلاصم بود. قبلش تیرهای زیادی خورده بودم و این آخری، کارم را تمام کرده بود.
نمازم را با هق هق گریه ای که شبیه سکسکه بود، خواندم.
دیگر از همه چیز خسته شده بودم. تصمیم خودم را گرفتم.
باید از این خانه می رفتم. هر گوری می رفتم، برایم بهتر از آنجا بود.
بیست سال تحمل این خانه برایم بس بود. تصمیم گرفتم که برای همیشه آنجا را ترک کنم.
یک مشت خرت و پرت و لباس و شانه و این جور چیزها را توی کیف لپ تاپم ریختم.
مقداری از شهریه ام که مانده بود را هم گذاشتم توی جیبم.
به لیلا فکر می کردم و اینکه الان دیگر همان خانوادۀ درب و داغونم را هم می خواهم رها کنم و تنها بروم سراغش.
آهسته درِ اتاق و بعد درِ هال را باز کردم. کفشم را پوشیدم و با قدم هایی آرام به طرف در حیاط رفتم. به در که رسیدم، دیدم بابا لنگرش را انداخته و قفلی کتابی به آن زده است…
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1396
-
چاپ جاری2
-
شمارگان1000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات137
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن153
-
تاریخ ثبت اطلاعاتپنجشنبه 27 مهر 1396
-
شناسه58797
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط