loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

هملت

ناشر شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

نویسنده ویلیام شکسپیر

مترجم مسعود فرزاد

سال نشر : 1401

تعداد صفحات : 272

موجودی تمام شده ؛ درصورت شارژ مجدد به من اطلاع بده notify_me

معرفی کتاب

«هملت» شاهکار بزرگ شکسپیر و از معروف ترین آثار ادبی جهان است. شکسپیر روح مردد و افسرده هملت جوان را استادانه مجسم می سازد، به طوری که قدرت بیان او در توصیف صحنه های هیجان انگیز و کم نظیر هملت، این نمایشنامه را در ردیف بزرگترین شاهکارهای ادبی جهان قرار داده است.

موضوع این نمایشنامه سرگذشت غم انگیز «هملت» شاهزاده جوان دانمارک است. پدرش پادشاه دانمارک به دست برادرش کلادیوس در نهان کشته می شود و کلادیوس با این جنایت، تاج و تخت و همسر برادر را غصب می کند. هملت از این راز آگاه می شود و به خونخواهی پدر کمر می بندد و در راه این انتقام نامزد عزیز خود را ترک می گوید و او از این غصه خود را غرق می کند. سرانجام بازی تقدیر هم او و هم جنایتکاران را به کام مرگ می افکند.

مسعود فرزاد در مقدمه این نمایشنامه، نوشته:
از این ترجمه راضی نیستم، زیرا اساسا ترجمه آثار شکسپیر به طوری که از حیث دقت تعبیر و حفظ لطایف لفظی و معنوی با اصل انگلیسی مطابقت کامل داشته باشد، ناممکن است. حتی بزرگترین مترجمین فرانسوی و آلمانی هم ( که زبانشان خیلی بیش از فارسی) به انگلیسی نزدیک است، بی استثنا به ناقص بودن ترجمه هایی که از شکسپیر کرده اند، اذعان نموده اند.

مسعود فرزاد در انتهای این کتاب بخشی با عنوان انتقادات مترجم درباره «هملت» گنجانده که در آن به نقد این نمایشنامه پرآوازه پرداخته و در ادامه و در بخشی دیگر نیز چند نکته از آرای شکسپیر شناسان درباره «هملت» را آورده که در آن به مواردی چون «تاریخ نگارش»، «دستورهای نمایشی»، «قیافه»، «جزئیات غیر دقیق»، «جنون هملت»، «درنگ هملت» و ... اشاره شده است.

مترجم درباره آرای شکسپیر شناسان درباره «درنگ هملت» نوشته است: «مهم ترین نکته ای که راز هملت را تشکیل می دهد و بیش از همه نکات دیگر جلب عقاید مخالف یا موافق را رد کرده است، تعللی است که وی ظاهرا در اجرای فرمان روح روا می دارد. دو علت برای این تعلل ذکر کرده اند، که یکی درونی و مربوط به ساختمان مزاجی هملت و دیگری برونی و مربوط به اوضاع دنیای اطراف هملت است.

گوته می گوید کلید رفتار هملت این جمله است: «روزگار، فاسد شده و تقدیر چنین رفته که من برای اصلاح آن از مادر بزایم. تفو بر این سرنوشت.» خلاصه نظر گوته این است که وظیفه ای عظیم، فراتر از توانایی هملت، بر دوش او گذاشته شده است. وی نه می تواند از عهده انجام آن برآید و نه قادر است که از زیر بار آن شانه خالی کند...
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما