اسکار و خانم صورتی
سال نشر : 1396
تعداد صفحات : 80
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 62201
10003022
معرفی کتاب
داستان اسکار و بانوی صورتی پوش در مورد پسربچه ی ده ساله ی مبتلا به سرطانی به نام اسکار است که طبق پیش بینی پزشک تنها دوازده روز دیگر زنده است و در بیمارستان سر می کند. شخصی به نام مامی رز با لباس صورتی هر روز در بیمارستان با اسکار ملاقات می کند. او معتقد است اسکار می تواند این دوازده روز را مانند صد و بیست سال زندگی کند.و به این ترتیب داستان اسکار و بانوی صورتی پوش آغاز می شود و اسکار هر روز را مانند ده سال از عمرش سپری می کند. او هر روز نامه ای به خدا می نویسد و خواسته هایش را با خدا در میان می گذارد. در ابتدا این درخواست ها بچه گانه و ساده هستند ولی اسکار کم کم می آموزد طلب های معنوی و ذهنی خود را روی کاغذ بیاورد. این بازی هم موجب تعالی شخصیت اسکار و هم رشد فکری مامی رز می شود.
آموزش و فهماندن مسائل پیچیده ی فلسفی به حدی در این کتاب اسکار و بانوی صورتی پوش ساده توصیف شده است که این کتاب هم برای نوجوانان و هم برای والدین آنها قابل پیشنهاد است. اشمیت فیلمی را نیز بر مبنای این کتاب و به همین نام کارگردانی کرده که در سال 2009 در فرانسه اکران شده است.
کتاب «اسکار و خانم صورتی» نوشته اریک امانوئل اشمیت است و با ترجمه معصومه صفایی راد در انتشارات کتابستان معرفت منتشر شده است.
خداجونی!
من اسکارم، ده سالمه، تو خونه گربه و سگ رو آتیش زدم (فکر کنم حتی ماهی گلی هم کباب کرده باشم!) اولینباره که برات نامه مینویسم چون تا حالا بهخاطر درسهام وقت نداشتم.
باید همین اول بهت بگم که من حالم از نوشتن به هم میخوره، وقتی که دیگه واقعاً مجبور باشم مینویسم؛ چون نوشتن یه چیز الکیه، یه چیز تزئینی. مثل لبخند زورکی، حلقهی گل و روبان و منگوله و این چیزها؛ نوشتن یه دروغه که همهچیزو خوب نشون میده؛ یه کلک آدم بزرگونهس، مدرکش؟ بفرما، اول نامهم رو دوباره بخون:
«من اسکارم، ده سالمه، تو خونه گربه و سگ رو آتیش زدم (فکر کنم حتی ماهی گلی هم کباب کرده باشم!) اولینباره که برات نامه مینویسم چون تا حالا بهخاطر درسهام وقت نداشتم.»
میتونستم خیلی راحت بهجای اینها بنویسم:
«بهم میگن کلهتخممرغی، هفتساله به نظر میرسم، بهخاطر سرطانم تو بیمارستان زندگی میکنم و هیچوقت نوشتهای برات نفرستادم چون فکر نمیکنم حتی وجود داشته باشی!»
من اسکارم، ده سالمه، تو خونه گربه و سگ رو آتیش زدم (فکر کنم حتی ماهی گلی هم کباب کرده باشم!) اولینباره که برات نامه مینویسم چون تا حالا بهخاطر درسهام وقت نداشتم.
باید همین اول بهت بگم که من حالم از نوشتن به هم میخوره، وقتی که دیگه واقعاً مجبور باشم مینویسم؛ چون نوشتن یه چیز الکیه، یه چیز تزئینی. مثل لبخند زورکی، حلقهی گل و روبان و منگوله و این چیزها؛ نوشتن یه دروغه که همهچیزو خوب نشون میده؛ یه کلک آدم بزرگونهس، مدرکش؟ بفرما، اول نامهم رو دوباره بخون:
«من اسکارم، ده سالمه، تو خونه گربه و سگ رو آتیش زدم (فکر کنم حتی ماهی گلی هم کباب کرده باشم!) اولینباره که برات نامه مینویسم چون تا حالا بهخاطر درسهام وقت نداشتم.»
میتونستم خیلی راحت بهجای اینها بنویسم:
«بهم میگن کلهتخممرغی، هفتساله به نظر میرسم، بهخاطر سرطانم تو بیمارستان زندگی میکنم و هیچوقت نوشتهای برات نفرستادم چون فکر نمیکنم حتی وجود داشته باشی!»
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1396
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1396
-
شمارگان1200
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات80
-
ناشر
-
نویسنده
-
مترجم
-
وزن111
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 30 دی 1396
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتشنبه 4 آذر 1402
-
شناسه62201
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط
احمد کفیل الناس
اسکار و خانم صورتیهیچ کس مانع رنج کشیدن نمیشه... نه خدا نه تو نه مامان بابات نه من...
25 مهر 1400