من ادواردو نیستم!: 72 داستانک از زندگی ثروتمندترین شهید شیعه؛ مهدی (ادواردو) آنیلی
4.2 (5)
سال نشر : 1397
تعداد صفحات : 96
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 67020
10003022
معرفی کتاب
کتاب من ادواردو نیستم!، 72 داستانک از زندگی ثروتمندترین شهید شیعه؛ مهدی (ادواردو) آنیلی است. این کتاب نوشته گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است و در انتشارات شهید ابراهیم هادی به چاپ رسیده است.شهید ادواردو آنیلی فرزند جیانی آنیلی، سناتور و میلیاردر ایتالیایی، صاحب کارخانه ماشین سازی فیات، فراری، اوبکو، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، چندین کارخانه صنعتی، بانک های خصوصی، شرکت های طراحی مد و لباس، روزنامه های لاستامپا، کوریره، دلاسرا و باشگاه فوتبال یوونتوس، در 6 ژوئن 1954 در نیویورک به دنیا آمد.
او تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک انگلستان گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغ التحصیل شد. اجداد ادواردو با راه اندازی کارخانه فیات در ایتالیا این صنعت عظیم را در آن جا بنا گذاشتند که امروزه بستگانش سهامدار عمده شرکت فیات، صاحب بانک ها و بیمه ها، باشگاه یوونتوس و ... هستند. پدر ادواردو کاتولیک و مادرش یک پرنسس یهودی است.
ادواردو شرح مسلمان شدنش را چنین می گوید: «زمانی که در دانشگاه نیویورک درس می خواندم، یک روز در کتابخانه قدم می زدم و کتاب ها را نگاه می کردم چشمم افتاد به قرآن و کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است.
آن را برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم، احساس کردم این کلمات، کلمات نورانی است و نمی تواند گفته بشر باشد، این بود که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. این شد که آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را می فهمم و قبول دارم.»
کتاب من ادواردو نیستم! درباره زندگی شهید ادواردو آنیلی است، شهیدی که ثروت آنچنانی و موقعیت آنچنانی خود را رها کرده و عاشق دین مبین اسلام و مذهب شیعه میگردد و در نهایت در این راه به مقام شهادت می رسد.
حتماً در تاریخ خواندهاید. مشرکان مکه رفتند پیش پیامبر. به پیامبر گفتند: ای محمد (ص). ما هر چه بخواهی به تو میدهیم. هر چقدر پول و ثروت و مال و منال بخواهی به تو میدهیم. هر پست و مقامی هم بخواهی به تو میدهیم. اصلاً تو را میگذاریم رئیسمان. تو را میگذاریم سرورمان. فقط یک شرط دارد. آن هم اینکه دست از آیینت برداری.
پیامبر اخمهایش را توی هم کرد. همانجا آبِ پاکی را ریخت روی دست مشرکان. بهشان گفت: به خدا قسم اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارید که دینم و رسالتم را رها کنم، هرگز این کار را نخواهم کرد!
میبینی چه پیامبری داری؟ میبینی چه ولیّ و پیشوایی داری؟ با خودت میگویی ببین چه جور دل از دنیا کَنده که دنیا توی نگاهش شده هیچ. شده پوچ.
یک لحظه بایست. یک لحظه توقف کن! من کسی را میشناسم که یک قطره از اقیانوس بیپایان رسول الله (ص) در کام او ریخته شد و همچون پیامبر به دنیا و همهٔ مافیهایش پشت پا زد.
شهید ادواردو آنیلی را میگویم. کسی که پدرش صاحب کارخانجات عظیم ماشینسازی فیات بود و یکی از ثروتمندترین انسانهای دنیا. میدانی داستانش چیست؟ در چند خط. قرار بود ثروتی که تو توی خوابت هم نمیبینی، یکجا به او برسد. ثروتی معادلِ سه برابر درآمدِ نفتیِ ایران. میدانی یعنی چه؟! یعنی سه برابر پول کشور نفتخیزمان، ریخته شود توی جیب یک نفر. فقط و فقط توی جیب یک نفر!
اما... اما این شرط دارد. شرطش هم دست برداشتنِ ادواردو از ایمانش و اعتقادش بود. اما او از پیامبرش الگو گرفته بود و همچون رسول الله (ص) به مشرکان زمانهاش گفت: اگر صد برابرِ این ثروت را هم در دست من بگذارید دست از اسلامم و پیامبرم بر نمیدارم. او میدانست این کارها به ضررش تمام میشود و آخرش او را میکشند، اما بارها به دوستانش گفته بود: من خود را برای شهادت آماده کردهام و میدانم روزی من را خواهند کشت!
خلاصه کنم. این کتاب خاطرات کوتاه از مردی است که دین و ایمانش را به دنیا و مظاهرش نفروخت. مردی که ثابت کرد میشود در درّهٔ گناه بود، اما زنجیرهای شیطان را پاره کرد و تا اعلی علّیین بهشت پرواز کرد. مردی که بزرگترین آرزویش این بود که تا وقتی زنده است امام زمانش ظهور کند و از یارانش شود. این کتاب را تقدیم میکنم به مولای بینشانِ ادواردو، حضرت حجت (عج). همان کسی که فقط خوبان و مقرّبان، نشانش را دارند.
پیامبر اخمهایش را توی هم کرد. همانجا آبِ پاکی را ریخت روی دست مشرکان. بهشان گفت: به خدا قسم اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارید که دینم و رسالتم را رها کنم، هرگز این کار را نخواهم کرد!
میبینی چه پیامبری داری؟ میبینی چه ولیّ و پیشوایی داری؟ با خودت میگویی ببین چه جور دل از دنیا کَنده که دنیا توی نگاهش شده هیچ. شده پوچ.
یک لحظه بایست. یک لحظه توقف کن! من کسی را میشناسم که یک قطره از اقیانوس بیپایان رسول الله (ص) در کام او ریخته شد و همچون پیامبر به دنیا و همهٔ مافیهایش پشت پا زد.
شهید ادواردو آنیلی را میگویم. کسی که پدرش صاحب کارخانجات عظیم ماشینسازی فیات بود و یکی از ثروتمندترین انسانهای دنیا. میدانی داستانش چیست؟ در چند خط. قرار بود ثروتی که تو توی خوابت هم نمیبینی، یکجا به او برسد. ثروتی معادلِ سه برابر درآمدِ نفتیِ ایران. میدانی یعنی چه؟! یعنی سه برابر پول کشور نفتخیزمان، ریخته شود توی جیب یک نفر. فقط و فقط توی جیب یک نفر!
اما... اما این شرط دارد. شرطش هم دست برداشتنِ ادواردو از ایمانش و اعتقادش بود. اما او از پیامبرش الگو گرفته بود و همچون رسول الله (ص) به مشرکان زمانهاش گفت: اگر صد برابرِ این ثروت را هم در دست من بگذارید دست از اسلامم و پیامبرم بر نمیدارم. او میدانست این کارها به ضررش تمام میشود و آخرش او را میکشند، اما بارها به دوستانش گفته بود: من خود را برای شهادت آماده کردهام و میدانم روزی من را خواهند کشت!
خلاصه کنم. این کتاب خاطرات کوتاه از مردی است که دین و ایمانش را به دنیا و مظاهرش نفروخت. مردی که ثابت کرد میشود در درّهٔ گناه بود، اما زنجیرهای شیطان را پاره کرد و تا اعلی علّیین بهشت پرواز کرد. مردی که بزرگترین آرزویش این بود که تا وقتی زنده است امام زمانش ظهور کند و از یارانش شود. این کتاب را تقدیم میکنم به مولای بینشانِ ادواردو، حضرت حجت (عج). همان کسی که فقط خوبان و مقرّبان، نشانش را دارند.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1397
-
چاپ جاری3
-
تاریخ اولین چاپ1397
-
شمارگان2500
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعپالتویی
-
تعداد صفحات96
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن130
-
تاریخ ثبت اطلاعاتدوشنبه 11 تیر 1397
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتدوشنبه 25 دی 1402
-
شناسه67020
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط
سید علیرضا سیداحمدی
بسیار مفید و مختصر و تاثیرگذار
17 آذر 1399
کوثر مهروان دوست
کتاب فوق العاده است
از قشنگترین کتاب های زندگیم!
واقعا معجزه بود...
29 بهمن 1398
زهرا بگلر
این کتاب رو خوندم عالی بود, و برام جالبه که با وجود فشارهای ناشی از صهیونیستهای داخلی, زندگینامه ی این شهید بصورت مفصلتر و کاملتر و جذابتر به تازگی چاپ شده, اسم این کتاب جدید ادواردو هست, از دستش ندید دوستان
5 شهریور 1398
بانو
من عاشق شهید انیلی شدم.چقدر مظلومیت و چقدر شجاعت.خداوند بر درجاتش بی افزاید
9 آبان 1397
الیاس
خوش بحالتون شهدا
14 شهریور 1397