علی (ع) دومین شخصیت اسلام: مروری بر حیات با عظمت امیرالمومنین (ع)

ای مالک، قسمتی از اوقات خود را برای نیازمندان و ستمدیدگان قرار ده که شخصا دادرسی آنها نمایی.
یک مجلس عمومی برای آنها تشکیل بده و در آن برای خداوندی که تو را آفریده تواضع و فروتنی کن و از حضور مامورین و نگهبانان در آن مجلس جلوگیری کن تا هرکس می خواهد سخنی گوید بدون ترس و واهمه حرفش را بزند، زیرا من بارها از پیامبر صلوات الله علیه و آله شنیدم که می فرمودند ، هرگز امتی به بزرگی و نیکویی نمی رسد، مگر اینکه در آنها حق ضعیف از قوی بدون هیچ ترسی گرفته شود. همچنین اخلاق بد و کند زبانی آنها را تحمل کن و با آنها بد اخلاقی و تکبر نکن تا خداوند به این وسیله انواع رحمت خود را بر تو بگستراند و پاداش طاعتش را بر تو لازم سازد. اگر چیزی به آنها می‌دهی، با اخلاق خوش و صورتی بشاش بده و اگر هم چیزی را از آنها دریغ میداری با روی نیکو و همراه پوزش و عذر خواهی باشد...

ص 24 کتاب
روزی پیرمرد نابینایی در حالی که گدایی می‌کرد از کنار ایشان عبور کرد، حضرت علی علیه السلام فرمودند، این کیست؟ گفتند: ای امیر مؤمنان، مردی مسیحی است.
حضرت فرمودند: از او کار کشیدید و اینک که پیر شده و از پا افتاده است کمک خود را از او دریغ می دارید؟!
سپس دستور دادند خرجی او را از بیت المال بدهند.
وسائل الشیعه ج 26 ص 36 و ج 15 ص 66

صفحه 21
امیر المومنین علی علیه السلام با مرد مشرکی در حال جنگ کردن بودند، ناگهان شمشیر مشرک از دستش افتاد، او در همان موقع گفت: ای علی شمشیرت را به من بده و آن را به من ببخش؟!
حضرت فورا شمشیرش را به سوی او پرتاب نمود. شخص مشرک با کمال تعجب پرسید: واقعا عجیب است، آیا در چنین لحظه ای شمشیر را به من بخشیدی؟!
حضرت فرمودند: تو از من درخواست نمودی و از کرم و بزرگواری به دور است که درخواست شخصی محتاج رد شود.
مشرک خود را از اسب به زمین انداخت و به سمت پاهای حضرت امیر المؤمنین علیه السلام آمد و آنها را بوسید و مسلمان شد.

ص 18 کتاب
پسرم، وقتی دیدم که در حال بزرگ شدن هستی و من رو به سوی پیری هستم، خواستم تو را سفارش به اموری کنم قبل اینکه از دنیا بروم، زیرا قلب جوان چونان زمین خالی است، هرچه به او بگویند و در قلبش کاشته شود، قبول می کند، پس پیشی گرفتم در ادب کردن تو قبل از اینکه دلت سخت شود و فکر تو مشغول امور دنیا شود، تا از تجربه های دیگران به خوبی استفاده کرده باشی و از درخواست آن از دیگران یا تجربه کردن آنها بی نیاز شوی.
پسرم، من عمر پیشینیان را نکرده ام ولی در امور و سرگذشت آنها دقت کرده ام و در آثارشان تفحص کردم و تجربه کسب کردم بطوری که گویا از آنها گشته ام و از اول تا آخر با آنها زندگی کرده ام...
تحف العقول صفحه‌ 65

صفحه 14 کتاب
پیامبر ص فرمودند:
هر کس می خواهد به آدم در مدارایش، به نوح در خدا ترسی اش، به ابراهیم در دوستی اش با خدا، به یعقوب در اندوهگینی و غمش، به یوسف در زیبا رویی و جمالش، به موسی در مناجات با پروردگارش، به ایوب در صبرش، به یحی در زهدش، به یونس در سنت او، به عیسی در ورع و تقوای او و به محمد در رفتار و خلق نیکویش بنگرد، به علی نگاه کند که در او اوصاف نود نفر از انبیاء است، که خداوند آنها را در او جمع کرده و به احدی جز او عطا نکرده است.
امالی شیخ مفید ص 14 و امالی شیخ طوسی ص 417