و توی دروازه
سال نشر : 1402
تعداد صفحات : 180
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 73889
10003022
معرفی کتاب
«و توی دروازه» رمان نوجوان و درباره برشی از دفاع مقدس با زبان طنز به قلم «عباس سعیدی» است. هر چقدر نام «و توی دروازه» برای یک رمان غیرمنتظره است، آنچه در متنش می خوانید غیرمنتظره تر و شگفت آورتر است.داستانی صمیمی و خواندنی از ماجراهای پسری عزیزدردانه که به جبهه می رود و نه تنها شیطنت نمی کند که فرصت شیطنت هم پیدا نمی کند. از همان لحظه های اول ورود شخصیت اول به جبهه، جنگ روی اصلی خود را نشان می دهد. جنگی نابرابر بین اهالی یک روستا با سربازان تا بن دندان مسلح بعثی. و توی دروازه پر از هیجان و تلخی و گلوله و تعقیب و گریز است.
ترکیب تلخی صحنه های دردناک جنگ با روایت شیرین تجربه ای جدید از داستان های دفاع مقدس را پیش رویتان قرار می دهد. هر چقدر آنچه در داستان رخ می دهد تلخ و تحمل ناپذیر است نثر و لحن داستان شیرین و خوش و خواندنی است. و توی دروازه همانقدر که مناسب نوجوانانی است که فکر می کنند جنگ شوخی بوده، مناسب کسانی است که دوست دارند داستان طنز و خوشمزه بخوانند.
کریم بغض ناخوانده اش را قورت داد، یقۀ دشداشه اش را مرتب کرد، آستین هایش را پایین آورد، صدایش را صاف کرد و در نهایت گفت: «من کریمم. من خلیلم. من غلامم. من عدنانم. من عبدالزهرام. من زائرم. من رمضانم. من خلفم. من عیسام. من حبیبم. من جمعه ام. من جلیلم. من سمیره ام. من سعیده ام. من ناصرم. من علی ام. من نظامم. من قاسمم. من فوزیه ام. من عباسم. من عزیزم. من دینارم. من کاظمم. من یاراللّه ام. من موسام. آقا! من همۀ جوون های ابوحمیظه هستم…»
یوسف کریم را بغل کرد. جای خالی گوشش در چند سانتی متری چشم خلیل بود…
یوسف کریم را بغل کرد. جای خالی گوشش در چند سانتی متری چشم خلیل بود…
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1402
-
چاپ جاری10
-
شمارگان1000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات180
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن250
-
تاریخ ثبت اطلاعاتسهشنبه 23 بهمن 1397
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتسهشنبه 6 تیر 1402
-
شناسه73889
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط