قصه ما راست بود
سال نشر : 1398
تعداد صفحات : 136
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 78420
10003022
گلوله ای که شکم جمال را پاره کرد سهم من بود. اصلاً قرار بود که من بیرون از تانک باشم و گلوله ها را به داخل بدهم؛ اما ناگهان جمال بااصرار گفت: «محسن، بیا جامون رو عوض کنیم. »
گفت: «درد دست راست من میذاره که گلوله های سنگین رو داخل تانک بدم.» قبول کردم؛ البته شاید یکی از دلایل این بود که داخل تانک امن تر از خارج آن بود. وقتی بیست سانتی متر چدن سپر دفاعی بدنت باشد، دیگر ترسی نداری. جمال رفت بالای تانک. کنار برجک ایستاده بود که تانک عراقی به ما شلیک کرد. از پریسکوپ داخل تانک دیدم که اولین گلوله داخل جاده، سمت چپ ما نشست. یک دقیقه بعد، گلولة دوم از بالای سر ما رد شد. گلولة سوم سمت راست ما منفجر شد؛ اما چون ما تقریباً پشت یک تپه مستقر بودیم، اتفاقی نیفتاد. تا اینکه گلوله چهارم...
گفت: «درد دست راست من میذاره که گلوله های سنگین رو داخل تانک بدم.» قبول کردم؛ البته شاید یکی از دلایل این بود که داخل تانک امن تر از خارج آن بود. وقتی بیست سانتی متر چدن سپر دفاعی بدنت باشد، دیگر ترسی نداری. جمال رفت بالای تانک. کنار برجک ایستاده بود که تانک عراقی به ما شلیک کرد. از پریسکوپ داخل تانک دیدم که اولین گلوله داخل جاده، سمت چپ ما نشست. یک دقیقه بعد، گلولة دوم از بالای سر ما رد شد. گلولة سوم سمت راست ما منفجر شد؛ اما چون ما تقریباً پشت یک تپه مستقر بودیم، اتفاقی نیفتاد. تا اینکه گلوله چهارم...
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1398
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1398
-
شمارگان1250
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات136
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن163
-
تاریخ ثبت اطلاعاتچهارشنبه 25 دی 1398
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتسهشنبه 13 خرداد 1399
-
شناسه78420
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط