حسین پسر غلامحسین: زندگینامه و خاطراتی از شهید محمدحسین یوسف الهی
4.8 (5)
سال نشر : 1398
تعداد صفحات : 320
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 78939
10003022
احتمال تاخیر در تهیه
معرفی کتاب
کتاب حاضر، در پنج فصل با عناوین به روایت مادر، به روایت همرزمان، دوری و فراق تا آخرین دیدار به رویات مادر، شهادت به روایت همرزمان و خانواده شهید و عکس ها، یادداشت ها و مستندات توسط مرکز حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس سپاه ثارالله منتشر شده است.در فصل پایانی کتاب اطلاعاتی از روزنامه حدیث کرمان، مورخ 19 اسفند سال 64، 12 آبان 66، ویژه نامه فتح شماره 115، سخنان سردار سلیمانی در دیدار با هیئت شهدای بیت الله الحرام کرمان، وصیت نامه سردار شهید یوسف الهی، روزنامه اطلاعات به تاریخ 15 ـ 21 تیرماه سال 78، دست نوشته های محمدحسین، نامه شهید به یکی از دوستانش، شمه ای از ویژگی های امام، نامه پدر شهید از مدینه خطاب به فرزندانش، دل نوشته های محمدحسین بعد از شهادت دوستانش از جمله غلامرضا صانعی، علی رحیم آبادی، حمید مظهری صفات، محمد امیری، اسلاملو و صانعی و محمدعلی کازرونی آمده است.
مهری پورمنعمی در مقدمه کتاب حسین پسر غلامحسین آورده است، "نگارش واقعیات و ثبت خاطرات روزهای حماسه و خون، روزهای عطش و آتش و شمشیر و شهادت بسیار دشوار و جذاب است. بدون شک بیان حقایق دوران دفاع مقدس و حماسه حضور دلیرمردان مبارز و بی ادعا و آمیختگی آن با شعر و احساسات عارفانه بر تاثیرگذاری آن بر مخاطب با توجه به حجم خاطرات افزوده و فضا را متنوع و خستگی ناپذیر می کند. "
کتاب حسین پسر غلامحسین، زندگی ضمن معرفی شهید محمدحسین یوسف الهی به رابطه سردار حاج قاسم سلیمانی با وی می پردازد.
واژه "حسین پسر غلامحسین" برگرفته از سخن سردار حاج قاسم سلیمانی در مواقع حساس نبرد به این شهید بزرگوار بوده است.
دربار شهید:
شهید محمد حسین یوسف الهی سال 1340 در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد. محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می شدند.
علاقه زیاد و ارتباط عمیق محمد حسین با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد. در روزهای انقلاب محمد حسین دبیرستانی بود و حضوری فعال داشت و یکی از عاملان حرکتهای دانش آموزان در شهر کرمان بود.
آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر 41 ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال 1364 در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1398
-
چاپ جاری10
-
شمارگان100
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات320
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن343
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 5 بهمن 1398
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتشنبه 16 اسفند 1399
-
شناسه78939
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط
سید محمود شفیعی
بسم الله الرحمن الرحیم
محمدحسین توی این کتاب یه آدم معمولیه جوری که درک نمیکنی چرا بهش میگفتن عارف لشکر 41 با خودت میگی این که با بقیه شهدا یا حتی آدما فرقی نداره ولی یه جاهایی از کتاب برات یقین میشه که معمولی نبوده واتفاقا با همه تفاوت داشته واین شهید یه راز هایی داشته رازی که اصلا تو این کتاب بهش اشاره نشده و بعضی از همرزمانشتوی کتاب و جاهای دیگه بهش اشاره کردند نماز های شبش و خلوص اش ..(مثلا محمد حسینی که آدم معمولی به نظر می آد یهو یه جاهایی از بقیه متمایز میشه و کار هایی میکنه که کسایی مثل شهید سلیمانی هم توش میمونند و همه میگن از این کارها زیاد میکرده جوری که برا همه عادی شده بود و تو نمیفهمی چرا و چطور به اونجا رسیده )
با خوندن این کتاب فهمیدم شهدا توی همین خونه های زمینی آسمونی شدند با انجام واجبات و ترک محرمات
همون طور که کسی متوجه نیست اطرافش توی خاک چه خبره شاید یه دانه داره جونه میزنه تا درخت بشه یا یه درخت داره ریشه هاش پوسیده میشه و میمیره کسی از دل آدم ها هم با خبر نیست که در حال سقوطه یا سلوک فقط خدا میدونه چند نفر مثل محمدحسین چراغ خاموش با انجام واجبات و ترک محرمات معمولی و روزمره به صورت خالصانه مردان خدا شدند و چند نفره سبحه بر کف دل پر از شوق گناه به جهنم سقوط کردند
1 اردیبهشت 1400
جواد بیدخودی
کتاب آموزنده ای است
13 دی 1399