loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

دوشکاچی: خاطرات علی حسن ‌احمدی

ناشر سوره مهر

نویسنده علیرضا کسرایی

سال نشر : 1398

تعداد صفحات : 884

چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده notify me

معرفی کتاب

«دوشکاچی»، نوشته علیرضا کسرایی، دربردارنده خاطرات علی حسن احمدی، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است که به تازگی روانه کتابفروشی‌ها شده و در دسترس علاقه‌مندان به خاطرات دفاع مقدس قرار گرفته است.

این اثر حاصل 50 ساعت مصاحبه با احمدی به عنوان صاحب خاطرات و 10 ساعت گفت‌وگو با همرزمان و همراهان او در جنگ برای تکمیل بخش‌هایی از خاطرات است.

راوی «دوشکاچی» صاحب عکسی معروف و قابل تأمل در جنگ است که همین موضوع، جرقه نوشتن خاطرات او را رقم زده است. علی‌حسن احمدی که در زمان جنگ در آستانه ورود به دوران جوانی زندگی‌اش بود، در عملیات عاشورا، زمانی که متوجه می‌شود نیروهای خودی در کمین و محاصره نیروهای بعثی قرار گرفته‌اند، پای خود را با سیم تلفن صحرایی به پایه قبضه دوشکا می‌بندد تا یا کشته شود یا آتش دشمن را خاموش کند. از او عکسی در این لحظه، زمانی که او تنها 21 سال داشت و به تازگی ازدواج کرده بود، در تاریخ ثبت شده است.

ظهر شده بود. با اینکه دو تکه پنبه در گوش‌هایم گذاشته بودم، ولی از آن‌ها خون جاری بود. لباس هایم خیس عرق شده بودند. بعد از سه چهار ساعت تیراندازی، به بچه‌ها گفتم: «برام نوار بیارید بالا. » اما بچه‌ها گفتند: «دیگه فشنگ نداریم، تمام شد! » با ناراحتی به جعبه‌هایی که پایین تر از سنگر بودند، اشاره کردم و گفتم: «پس اون همه فشنگ چیه؟ » گفتند: «تمام شدند، چیزی نداریم! »

حرف آنها را باور نکردم. با خودم گفتم که شاید می خواهند سربه‌سرم بگذارند. سیم تلفن را از پایم جدا کردم و به سمت بچه ها رفتم که جعبه های مهمات را نشانشان بدهم؛ اما ناگهان سرم گیج رفت و روی زمین افتادم. دوباره بلند شدم و چند قدم دیگر برداشتم، ولی این بار هم افتادم. نمی‌توانستم سر پا بایستم؛ تعادلم به هم می‌خورد. مدت کوتاهی به حالت غش کرده کنار دیوارۀ جاده دراز کشیدم.

کمی که حالم خوب شد، از جایم بلند شدم و با ناراحتی به طرف جعبه های مهمات رفتم و به یکی از جعبه‌ها لگد محکمی زدم و گفتم: «پس این چیه؟
  • زبان کتاب
    فارسی
  • سال نشر
    1398
  • چاپ جاری
    1
  • تاریخ اولین چاپ
    1398
  • شمارگان
    1250
  • نوع جلد
    جلد سخت
  • قطع
    رقعی
  • تعداد صفحات
    884
  • ناشر
  • نویسنده
  • وزن
    955
  • تاریخ ثبت اطلاعات
    جمعه 30 خرداد 1399
  • تاریخ ویرایش اطلاعات
    پنجشنبه 12 تیر 1399
  • شناسه
    80775
  • دسته بندی :
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
نظرات

سحر

سلام
من سعادت شنیدن این 50 ساعت مصاحبه و تبدیل اون به نوشتار رو داشتم.
من صدای آقای احمدی رو توی اون لحظات درک میکردم انگار من توی اون لحظات بودم.
کتاب ایشون واقعا نمونه نداره بی تهایت توصیه میکنم این کتاب رو.
خوشحالم که سهم کوچکی داشتن.

12 مهر 1400

فاطمی نسب

به همه دوستان توصیه می‌کنم این کتاب را مطالعه کنند. برادر احمدی اهل سنقر، روستا زاده ساده‌ای که خاطرات بسیار زیبا و شنیدنی دارد. این نوع کتاب‌ها را بخرید و وقف در گردش کنید تا ذخیره‌ای برای آخرت هم باشد. آقای احمدی را از مقطعی به این طرف می‌شناسم اما خاطرات کردستانش برایم فوق‌العاده جالب بود و از اینکه این همشهری و دوست عزیزم این خاطرات زیبا را روایت کرده افتخار کردم. خدا می‌داند چقدر از این آدم‌ها خاطراتشان در سینه‌ها ماند و ثبت و ضبط نشد! شجاعتش را از نزدیک دیده‌ام. عالی و کم‌نظیره.

10 شهریور 1400

کتابخون

چرا موجودی کتاب تموم شده؟ براتون میاد؟ از این کتاب که تعریف میکنن، آدم مشتاق میشه بخوندش.

9 مرداد 1400

سلام دوست عزیز

در صورت تجدید چاپ از طرف ناشر این کتاب قابل سفارش میشه

اهل کتاب

سلام. بهتر بود سوره مهر از تصویر آقای احمدی که پشت دوشکا نشسته، روی جلد کتاب طرح می‌زد. طرح جلد فعلی اصلاً جذابیت نداره. حیف نباشه از عکس اصلی استفاده نشه؟ به نظرم در چاپ های بعدی کتاب دوشکاچی تجدید نظر کنید.

23 مهر 1399

mohsen

روایت علی حسن احمدی بی پیراهه است؛ مسائل را آنطور که بوده‌اند بیان کرده و اصلاً تلاش نکرده که خودستایی کند و یا فضایی تخیلی برای خواننده ایجاد نمایند. مصداق آن هم به رفتار اهالی روستای «لیلمانج» پیش از انقلاب و حمایت‌های از روی ترس آنان از محمدرضا پهلوی تا حضور جدی همان اهالی در عملیات‌های دفاع مقدس است.
از سوی دیگر شوخی‌ها گاه و بی‌گاه روای باعث قهقهه خواننده خواهد شد و جای دیگر از بعضی از کارهای رزمندگان هم متعجب می‌شود. او صادقانه از اشتباهات تاکتیکی خودش و یا فرماندهان، مقاومت نیروهای دشمن و البته سنگ اندازی برخی مسئولین داخلی در ایام جنگ صحبت می‌کند و همین باعث شده که خواننده از فضای اسطوره‌ای و تخیلی فاصله گرفته و با ابعاد واقعی جنگ بیشتر آشنا شود.

22 مهر 1399

فارس

نکته متمایز این کتاب زندگی روای آن است، بدواً کمتر رزمنده‌ای است که هم تجربه جدی چندین عملیات علیه ضد انقلاب را داشته باشد و هم در ادامه کارش به خاکریزهای گرم و خشک جنوب بکشد و در آخر هم سری به جزایر مجنون و مینو بزند. از طرفی حضور ذهن روای کتاب کم نظیر است، با وجود تعدد عملیات‌ها و حضور جدی او در آن‌ها اسامی شهدا، فرمانده‌هان و بسیاری از از اطلاعات ریز و درشت دیگر را به خوبی بیان کرده است و همین باعث شده که خواننده را تا دل ماجرا ببرد؛ توصیفات آنقدر دقیق است که خواننده، هم سرمای قله‌های برف گیر کرمانشاه و کردستان را درک می‌کند و گاهی هم باید گرد و خاک‌های جنوب را از لباس‌هایش بتکاند.

22 مهر 1399

H

سلام. کتاب دوشکاچی رو حتماً بخونید. بسیار جذاب و خواندنی.

19 مهر 1399

شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما