loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

پیامبری که در گهواره حرف می زد (داستان های پیامبران خدا)

ناشر شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

نویسنده ناصر نادری

سال نشر : 1397

تعداد صفحات : 36

موجودی تمام شده ؛ درصورت شارژ مجدد به من اطلاع بده notify_me

معرفی کتاب

کتاب پیامبری که در گهواره حرف می زد: داستان زندگی حضرت عیسی (ع)، اثر ناصر نادری با تصویرگری آیدین سلسبیلی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.

بهار بود و آواز پرنده ها لابه لای درختان شهر ناصره پیچیده بود. چشمه ای با آب زلال، زیر درخت کهنسال چناری قرار داشت. «حنا» کوزه اش را پر از آب کرد. بازی آفتاب و سایه روی آب، دیدنی بود. صدای پرنده ها نگاهش را به شاخه های سبز درخت کشید. پرنده ای را دید که به جوجه اش آب و غذا می داد. نوکش را به نوک مادرش گذاشته بود و پی در پی آن را تکان می داد. جوجه جیک جیک می کرد و بال بال می زد. حنا دلش شکست. آرزو کرد «ای کاش نوزادی داشتم و او را در آغوش می گرفتم» سال ها بود که او و همسرش «عمران» منتظر نوزادی بودند. قطره اشکی از چشمانش چکید. در دلش نذر کرد:«اگر خدا به من فرزندی بدهد او را برای خدمتگزاری به معبد بیت المقدس خواهم سپرد.» چیزی نگذشت که حنا باردار شد و شادی در وجودش موج برداشت. این خبر را به پیامبر خدا عمران رساند. عمران بسیار خوشحال شد و اشک روی محاسن سفیدش جاری شد. ماهها گذشت عمران بیمار شد و یک روز قلبش از تپش ایستاد.حنا با کودکی در شکم تنها ماند. او در خواب و رویا دیده بود که نوزادش پسر است، اما وقتی نوزاد به دنیا آمد، بر خلاف انتظار دختر بود. او نامش را «مریم» گذاشت. مریم یعنی زن عبادت کننده و خدمتگزار معبد. زمان مانند ابرهای پرشتاب بهاری گذشت. مریم به سن دوازده سالگی رسید؛ دختری زیبا و پاکیزه و مهربان …
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما