loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

قصه های خیلی قشنگ 7: شب بارانی و شش قصه ی دیگر

صدقه

ناشر موسسه فرهنگی و انتشاراتی محراب قلم

نویسنده محمود پوروهاب

ویراستار شهرام رجب زاده

تصویرگر حمیدرضا بیدقی

سال نشر : 1396

تعداد صفحات : 24

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 87309 10003022
30,000 28,500 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

قصه های خیلی قشنگ 7: شب بارانی، نوشته محمود پوروهاب است و با تصویرگری حمیدرضا بیدقی در انتشارات محراب قلم منتشر شده است.

رعد و برق شد و ناگهان شرشر باران بارید. از جایم بلند شدم و کنار پنجره رفتم. هوا تاریک تاریک بود. بیرون، باد و باران غوغا می‌کرد. یک دفعه دیدم در حیاط باز شد. آسمان دوباره برقی زد. امام صادق را دیدم که داشت بیرون می‌رفت. انگار چیزی بر دوشش بود. با خودم گفتم دنبال آقا بروم، اگر کمک خواست به او کمک کنم. فوری لباس گرم پوشیدم و دنبالش راه افتادم.
.
خنده از لب های مرد مسیحی جدا نمی‌شد. از هر روز خوشحال‌تر بود. اصلاً با روز‌های گذشته فرق می‌کرد. همسرش پرسید: چه شده؟ امروز خیلی خوشحالی! مرد از روی طاقچه یک تکه نان برداشت و در دهان گذاشت و بعد آمد پیش زنش نشست و گفت: چیز خیلی عجیبی اتفاق افتاد، خیلی عجیب!
-مثلا چه‌چیزی؟ تو را به خدا بگو!
-دیروز وقتی کوله‌بار هیزمم را به بازار بردم تا بفروشم، محمد، پیامبر مسلمانان را دیدم. او به من نگاه کرد و بعد به چند نفری که همراهش بودند آهسته چیزی گفت. فهمیدم که درباره‌ی من حرف می‌زند. از کنارشان رد شدم و به انتهای بازار رفتم و هیزمم را فروختم…
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما