loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

نقل قرائات قرآن (مسئله تواتر و پیدایی قرائت های شاذ)

ناشر کرگدن

نویسنده شادی حکمت ناصر

مترجم الهه شاه‌ پسند | ولی عبدی

سال نشر : 1398

تعداد صفحات : 309

چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده notify me

معرفی کتاب

از دیرباز، مطالعه و تدوین در علم قرائات بیشتر در بین اهل‌ سنت رواج داشته است.
نگارش آثار بزرگ و کوچک قرائات، احتجاج‌نویسی و پرداختن به قرائات شاذ زمینه‌های سنتی مطالعات آنان بوده است.
اوایل قرن چهارم هجری قمری و عالم بغدادی به نام ابوبکر احمد بن موسی معروف به ابن مجاهد کتابی نوشت به نام «السبعه فی القراءات» و در آن کتاب قرائات هفت قاری به نام‌های ابن کثیر از مکه، نافع از مدینه، ابوعمرو بن علاء از بصره، ابن عامر از دمشق، عاصم، کسائی و حمزه، هر سه از کوفه را به عنوان قرائات سبع جمع‌آوری و معتبر اعلام کرد.

چند قرن بعد و در اوایل قرن دهم هجری، عالمی شافعی مذهب اهل شام به نام شمس‌الدین ابوالخیر محمد بن محمد بن یوسف جزری معروف به ابن الجزری کتابی نوشت به نام «النشر فی القراءات العشر» و در آن سه قاری به نام‌های یزید بن قیقاع اهل مدینه، یعقوب بن اسحاق اهل بصره، و خلف بن هشام اهل بغداد را به فهرست ابن مجاهد اضافه کرد که مجموعا قراء ده‌گانه را تشکیل می‌دادند. هر کدام از این ده قرائت توسط راویانی روایت شدند که از هرکدام دو راوی معتبر شناخته شد و مجموعا بیست روایت از ده قرائت مورد اعتماد مسلمانان قرار گرفت و باقی قرائات و روایات به عنوان قرائات شاذّ شناخته شده و در حاشیه قرار گرفتند.

در دورۀ معاصر، پژوهش‌های اهل‌سنت علاوه بر تصحیح و بازنشر آثار کهن قرائی، به مطالعات زبان‌شناختی دربارۀ قرائات نیز متمایل شده است. اما شیعیان به دلیل اعتقاد به یگانگی قرائت منزّل، از همان دوران نخست، این رشته را چندان جدی نگرفته‌‌اند.
آثاری که در دورۀ معاصر به زبان‌های فارسی و عربی در باب تاریخ قرائات به نگارش درآمده‌اند، غالبا رویکردی سنتی دارند.

چنان‌که می‌دانیم در زمان خلافت عثمان بن عفان، نسخه‌های پراکنده و ناقص قرآن که بعضا بر روی پوست نخل یا استخوان کتف شتر نوشته شده بود یکجا مدون شد و قرآن با شکل و ترتیب کنونی تحت عنوان مصحف عثمانی به وجود آمد، البته پیش از آن برخی نسخ و مطاحف دیگر هم مانند مصحف ابن مسعود موجود بود اما به دلایل مختلف به مرور مصحف عثمانی به تنها مصحف رسمی عالم اسلام تبدیل شد و دیگر مصاحف از بین رفت. در آن زمان پنج نسخه از روی مصحف عثمانی رونوشت و به پنج شهر اصلی جهان اسلام یعنی مکه، مدینه، بصره، کوفه، و دمشق ارسال گردید. یکی از استدلال‌های مقبول و معروف برای توجیه وجود اختلاف قرائات به عدم وجود اعراب و نقطه در مصحف عثمانی باز می‌گردد که همین باعث اختلاف در خوانش متن قرآن و پیدایی اختلاف قرائات شده است.

اگر توجیه بالا را بپذیریم این سوال پیش می‌آید که کدام یک از این قرائات به این معنا که همان قرآنی است که بر پیامبر نازل شده، معتبر است و چگونه می‌توان به اعتبار آن پی برد؟. اینجاست که پای حدیث معروف «سبعه احرف» به میان کشیده می‌شود. حدیث سبعه احرف اجمالا به حدیثی منتسب به پیامبر اشاره می‌کند که بنا بر گفته پیامبر اسلام، قرآن بر هفت حرف نازل شده است. برخی با توجه به کتاب ابن مجاهد، گفته‌اند که قراء هفت‌گانه مذکور در آن کتاب نماینده همان هفت حرف مورد نظر آن حدیث‌اند. البته این قول طرفداران چندانی در بین علمای علم قرائت ندارد و بیشتر در بین عامه مردم مشهور است.

برخی سعی کرده‌اند تا بحث سلسله اسناد را به میان بکشند و سلسله اساتید قاریان سبعه یا عشره را با یک یا چند واسطه به تابعین و صحابه پیامبر برسانند. اما نکته این جاست که هیچ کدام از قراء هفت‌گانه یا ده‌گانه در کتب رجالی توثیق نشده و غالبا انسان‌هایی متوسط الحال توصیف شده‌اند. راه دیگر توسل به مفهوم تواتر است. در اصطلاح علم اصول هنگامی یک حدیث یا گزارش متواتر خوانده می‌شود که توسط انسان‌های مختلفی نقل شده باشد که از حال یکدیگر بی خبر بوده و احتمال تبانی آن‌ها در گزارش کذب محال به نظر برسد. اما آیا این قرائات هفت یا ده‌گانه طبق تعریف فوق متواترند؟ گرچه برخی سعی کرده‌اند تواتر را از طریق نشان دادن تعداد زیاد راویان این قراء نشان دهند، مثلا ابن الجزری برای نافع 34 راوی، برای ابن کثیر 30 راوی، و برای حمزه 56 راوی برشمرده اما واقعیت این است که در متون متقدم تعداد این راویان به مراتب کمتر بوده است به طوری که ابن مجاهد برای نافع 17، برای ابن کثیر 3، و برای حمزه تنها 2 راوی بدون واسطه ذکر می‌کند. از طرف دیگر حتی روایت این روایان نیز با هم یکسان نیست مثلا معروف است که دو راوی اصلی عاصم، یعنی حفص و ابوبکر شعبه هر کدام قرآن را بر اساس مصحفی جداگانه از عاصم روایت کرده‌اند: حفص قرآن را بر اساس مصحف عثمانی روایت کرده و شعبه قرآن را بر اساس مصحف ابن مسعود. بر همین اساس نمی‌توان هیچ کدام از قرائات هفت یا ده‌گانه موجود را متواتر خواند. پس عالمانی چون ابن مجاهد بر چه اساسی این قرائات را معتبر دانسته‌اند و اساسا چگونه می‌توان اعتبار این قرائات را نشان داد؟ و اگر نتوان این قرائات را معتبر دانست چگونه می‌توان به متن قرآن آن‌گونه که بر پیامبر نازل شده دست یافت با ذکر این نکته که قرآن فعلا موجود خارج از این قرائات سبعه یا عشره نیست.

آقای دکتر شادی حکمت ناصر، استادیار مطالعات عربی کلاسیک دانشگاه‌ هاروارد و پژوهشگر حوزه مطالعات قرآنی در کتاب «نقل قرائات قرآن: مسئله تواتر و پیدایی قرائت‌های شاذّ» که نخستین بار در سال 2013 توسط انتشارات بریل منتشر شده سعی می‌کند به سوالات فوق پاسخ دهد. او از روش‌های مدرن در پژوهش کتب مقدس، استفاده کرده و مثلا در تحلیل روایت سبعه احرف روش هارالد موتسکی، اسلام شناس معاصر آلمانی، را مدنظر قرار می‌دهد.

کتاب «نقل قرائات قرآن: مسئله تواتر و پیدایی قرائت‌های شاذّ» در پنج فصل تدوین شده است. فصل اول به اختلاف قرائات وحدیث سبعه احرف می‌پردازد. در فصل دوم درباره ابن مجاهد سخن می‌گوید، فصل سوم به مسئله تعریف قرآن و بحث تواتر اختصاص یافته است، فصل چهارم با عنوان «نقل قرائت‌های رسمی و پیدایش قرائت‌های شاذّ» به رشته‌نقل‌های منفرد (روایات آحاد) که به قرائت‌های شاذّ معروف شدند اختصاص یافته و در فصل آخر یعنی فصل پنجم نویسنده سعی می‌کند راهی جدید بگشاید و از طریق تحلیل برخی اختلاف قرائات وتحلیل شعر کهن عربی به واسطه مجموعه شعر مفضلیات متعلق به قرن دوم هجری، و مقایسه این دو با هم، پاسخی برای سوالات فوق بیابد.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما