loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

لوح فشرده تبیین سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی

دانشگاه علوم اقتصادی 1393/9/15

مجموعه پیش رو سخنرانی جناب آقای «دکتر مسعود درخشان» با موضوع تبیین سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی است؛ که به همت مؤسسۀ علمی- فرهنگی سدید پس از پیاده سازی و ویرایش در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد. این نشست چهارمین جلسه از سلسله نشست های اقتصاد اسلامی «صدر» با موضوع « اقتصاد مقاومتی » می باشد که در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۹۳ در محل دانشگاه علوم اقتصادی برگزار شده است.

ابلاغیه سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی سند بسیار خوبی است تا بر اساس آن بتوان در مورد اقتصاد مقاومتی صحبت کرد. پیش نیاز دیگری برای صحبت در مورد الگوی اقتصاد مقاومتی وجود دارد و آن داشتن الگوی فکری مناسب است.

الگویی که من مطرح می کنم دارای سه محور است:

ابعاد فرهنگی و ایدئولوژیک مسأله
مبانی و ساختار اقتصاد مقاومتی
ظهور مبانی و ساختارها در طراحی سیاست های اقتصادی متناسب با ویژگی های اقتصاد مقاومتی

جریان اقتصاد مقاومتی یک جریان فرهنگی و در بستر انقلاب اسلامی است. در حقیقت اقتصاد مقاومتی الگویی الهام بخش از اقتصاد اسلامی را عینیت می بخشد. پس حتماً باید دید ایدئولوژیک و فرهنگی نسبت به آن داشت چرا که برگشت آن به اسلام است. محور سوم موضوعی است که تا حدی مغفول مانده است و کمتر به آن پرداخته شده است. اقتصاد مقاومتی جنبه بومی دارد و برآمده از فرهنگ بومی و اسلامی و انقلابی است اما مبتنی بر دلایل علمی.

راجع به الگوی بومی می توان بحث های مفصلی انجام داد. در ممقدمۀ ابلاغیه آمده است که در جهانی که مخاطرات و بی اطمینانی های ناشی از تحولات خارج از اختیار در حال افزایش است باید به این مسأله توجه نمود. به لسان اقتصاددانان risk و uncertainty است. به خارج از اختیار بودن توجه کنید. ریسک و نااطمینانی های خارج از اختیار؛ به این موضوع فکر کنید. از نظر من خارج از اختیار ویژگی ذاتی نظام سرمایه داری و نظام غرب است، تقصیر کسی نیست بلکه ویژگی ذاتی این نظام است. نظامی است که بیمار است و این آثار بیماری است. حال ما که می خواهیم با الگوی اقتصاد مقاومتی به مسائل بنگریم باید به این موضوع توجه داشته باشیم. حال این نظام بیمار بر مقدرات اقتصادی ما و کشورهای اسلامی مسلط است؛ پس سختی کار دوچندان می شود.

در مقدمۀ سیاست ها، رهبر انقلاب بر رویکرد جهادی تأکید دارند و این رویکرد جهادی به بعد فرهنگی و ایدئولوژیک اشاره دارد و در بند ۲۰ نیز به آن اشاره شده است و به تقویت فرهنگ جهادی اشاره می کند. در بند ۲۲ نیز به رصد برنامه های تحریم اشاره می کند این مسأله به معنی دائمی بودن پدیده تحریم است، در قالب های مختلف می رود و اشکال مختلف به خود می گیرد زیرا میان نظام اسلامی و غرب آشتی ناپذیری وجود دارد. در اقتصاد مقاومتی اصل مقاومت است و باید به تقویت آن پرداخت.

بحث دیگری که باید به آن توجه شود اتکای این اقتصاد بر دانش و فناوری است. بحثی که در بند اول این ابلاغیه آمده است. حال سؤال پیش می آید که چکونه می توان به مرزهای دانش رسید و در آن مرزها باقی ماند و آن ها را پیش برد؟ شاید در پاسخ عده ای بگویند عمر محدود است و کفایت نمی کند. اما جواب این سوال در این است که نباید این مسأله را فردی دید و باید آن را در قالب امت اسلامی دید. شما در این مسیر با کارایی بیشتری باید ادامه دهید. جریان فکر باقی است؛ عمر برای تولید فکر و خدمت و اعتلای جامعه اسلامی است.

اقتصاد مقاومتی اقتصادی متکی بر علم و دانش است. اولین مقدمه در اقتصاد متکی بر دانش و فناوری انتقال دانش و فناوری است. اما خود آن نیازمند ظرفیت جذب است، چیزی که انگلیسی ها به آن absorption capacity می گویند. پس گام اول ایجاد قابلیت جذب است. این قابلیت جذب در محیط های آموزشی به وجود می آید. کودکان مان باید در کودکستان فکر کردن یاد بگیرند. صرف تکرار و واگویه حرف های معلم قدرت جذب نمی آورد. بهترین دانش آموز کسی است که بیشترین اختلاف فکری را با معلم داشته باشد. این تفاوت های فکری است که رشد را به وجود می آورد و هر کدام نشان دهندۀ یک خلأ است. اگر هرچه من بگویم شما تکرار کنید رشدی به وجود نخواهد آمد. قدرت جذب از نقادی و تفکر به وجود می آید. ما یکی از نمونه های ضعیف انتقال دانش فناوری در دنیا هستیم در یک مورد در وزارت نفت ۳۴ مرتبه یک فناوری را خریده ایم اما چین تنها یک مرتبه یک فناوری را می خرد و بعد خود تولیدکننده آن می شود.

ویژگی دوم عدالت بنیان بودن است. ویژگی بعدی درون زا و برون نگر بودن است. یعنی فکر باید تولید شود اما نباید در خلأ و انزوا باشد. طوری در اقتصاد ملی حرکت کنیم که توازن قدرت در سیاست های اقتصادی داشته باشیم و بتوانیم از فرصت های پیش آمده در اقتصاد جهانی استفاده کنیم. پویا و پیشرو از ویژگی های این اقتصاد است. یعنی درک درست گذشته و حرکت و تصمیم درست بر اساس نیازهای آینده. آنچه در اقتصاد به عنوان تحلیل دینامیک می گویند. بر اساس اتفاقاتی که در داخل و خارج اقتصاد افتاده است باید مختصات اقتصاد ملی را شناخت. تا مختصات فعلی را ندانیم، نمی توانیم تصمیم درست بگیریم. باید گذشته اقتصاد را دید و پس از آن توصیه سیاستی داد. به این اقتصاد پویا می گوییم. ما هنوز گذشته خود را به درستی نمی دانیم و آن ها در حال ساختن آینده ما هستند. تفاوت بسیار است و این وظیفه ما را دوچندان می کند.

اکثر اقتصاددانان فکر می کنند همۀ مسائل با سرمایه گذاری خارجی حل می شود، حال آن که اقتصاد نیاز به برنامه ریزی دارد. اکنون در میادین مشترک نفت و گاز وضعیت خوبی نداریم. عده ای فکر می کنند باید خارجی ها بیایند و سرمایه گذاری کنند اما واقعیت این گونه نیست. مانند اینکه کودکی در رختخواب بخوابد و مادرش برای او آب پرتقال ببرد. این شرم آور نیست که بعد از ۱۱۰ سال نفت داشتن هنوز در مورد قراردادها وابسته به طرف خارجی هستیم. ترکیه، ژاپن و مالزی که نفتی ندارند اکنون صادرکننده تجهیزات نفتی هستند.

در بند ۵ این ابلاغیه آمده است اولویت دادن به محصولات راهبردی. اقتصاد مقاومتی به هر تولیدی بها نمی دهد، بلکه توجه به تولید خدمات و محصولات راهبردی را سرلوحه کار خود قرار داده است. این محصولات و خدمات باید احصا شوند. بند ۱۳ کاهش وابستگی به نفت است. از ۱۹۰۷ استخراج نفت را شروع کردیم. یک قرن نفت فروشی و از آن هیچ درسی یاد نگرفته ایم؛ می خواهیم قرن ۲۱ را قرن گازفروشی قرار دهیم.

این حرف ها چه کمکی به قوۀ مجریه می تواند بکند؟ قسمت سوم، ظهور فرهنگ و ایدئولوژی مذکور در سیاست ها است. بودجه و برنامۀ توسعه چگونه نوشته شود؟ یکی از تفاوت های ما با کشورهای غربی عدم توانایی ورود مسائل فلسفی در سیاست گذاری ها است، حال آن که غربی ها این کار را انجام داده اند. سؤالی از دانشجویان خود پرسیدم که اگر ملاصدرا با تمام عظمتش نبود چه اتفاقی رخ می داد؟ اگر در زندگی ما تأثیری نگذارد، فایده ای ندارد. اگر فلسفه و حکمت اسلامی در اقتصاد اسلامی و سیاست و اخلاق اسلامی تأثیری نداشته باشد، بود و نبود آن تفاوتی نمی کند.

در اقتصاد کینز می گوید ما لباس کلاسیک ها و نئوکلاسیک ها را از تن درآوردیم. اما اندیشمندان بعدی تفاوت جدی بین آنها نمی بینند. ساختارهای فکری بر هم بنا شده اند. ما در ظاهر کردن اندیشه های فلسفی خود ضعیف هستیم و این رابطه منقطع می شود. در نظام مارکسیستی شاخص های خاصی تعریف شد و آمریکایی ها آن ها را ترجمه کردند. من مطمئنم که در نظام اسلامی ما شاخص های خاص خودمان را داریم.

من مقاله ای در حوزۀ نفت نوشتم و در آن سعی کردم مبانی را در روبناها ظاهر کنم. البته امیدوارم توانسته باشم این کار را انجام دهم. این مقاله در فصلنامه مطالعات دانشگاه امام صادق (ع) چاپ شده است.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی