1. خانه
  2. مطالب
  3. عاشورا
  4. بیگانگان آشنا | نقدی بر کتاب «تراژدی جهان اسلام» اثر محسن حسام مظاهری
بیگانگان آشنا | نقدی بر کتاب «تراژدی جهان اسلام» اثر محسن حسام مظاهری

بیگانگان آشنا | نقدی بر کتاب «تراژدی جهان اسلام» اثر محسن حسام مظاهری

نقدی بر کتاب «تراژدی جهان اسلام» اثر محسن حسام مظاهری
عاشورا 1398/7/24 9 دقیقه زمان مطالعه 0

اگر موفقیت یک نمایش، به میزان تأثیراتی باشد که بر خوانندگان یا تماشاگران خود می گذارد، هیچ نمایشی تاکنون موفق تر از تراژدی جهان اسلام، یعنی تراژدی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نبوده است.

 کتاب «تراژدی جهان اسلام» با این جمله سر لوئیس پلی1 آغاز می شود. مجموعه ای پربرگ ـ بیش از 1700 صفحه ـ که به کوشش محسن حسام مظاهری به سامان رسیده است. این مجموعه سه جلدی که به گفته نویسندۀ آن، حاصل ده سال تحقیق و پژوهش است، عزاداری شیعیان ایران را به روایت سفرنامه نویسان، مستشرقان و ایران شناسان از صفویه تا جمهوری اسلامی مرور می کند. بخش اول کتاب، که دو جلد کتاب را در بر می گیرد، مربوط به سفرنامه ها و جلد سوم شامل تحلیل های مربوط به عزاداری می شود. مظاهری که پیش از این با کتاب «رسانه شیعه» به بررسی جامعه شناختی آیین ها و مجالس عزاداری در ایران پرداخته بود، این بار به دنبال «شناخت و فهم جامع و دقیق از روند پیدایش و تحلیل عزاداری در ایران پس از صفوی» دست به تألیف «تراژدی جهان اسلام» زده است. در حقیقت کتاب اخیر به دنبال اثبات فرضیه ای است که مؤلف در رسانه شیعه جرقه آن را زده است. فرضیه ای که عزاداری را به عنوان مهم ترین و فراگیرترین نمود بُعد مناسکیِ شیعه از بدو تأسیس تا به امروز همواره در حال تغییر ارزیابی می کند. مظاهری معتقد است برای سنجش این فرضیه، نیازمند ترسیم خط سیر تاریخیِ واحدی از این روند هستیم و این خط سیر به کمک سفرنامه ها که شامل انبوهی از داده های تاریخی و مهم ترین منبع توصیف حیات اجتماعی جامعۀ ایران در دوره صفویه و قاجاریه به حساب می آید، امکان پذیر خواهد بود. به عقیدۀ مظاهری جایگاه راویِ بیگانه که هم غیرباورمند و هم غیربومی است، موقعیت ممتازی برای پدیدآورندگان این آثار فراهم کرده است تا به دور از سه حجاب عادت، تکرار و تعلق، ایران شیعی آن روزگار را برای ما توصیف کنند. توصیفی که به دلیل وجود تنوع نگاه و بازه زمانی گسترده می تواند تصویر روشنی از عزاداری در ایران را در مقابل ما قرار دهد.

مسیر طولانی تألیف این کتاب چنان که در مقدمه توضیح داده شده، در قدم اول با انتخاب و بررسی 455 منبع از 340 نفر سفرنامه نویس غیرایرانی و غیرمسلمان برداشته شده است. نتیجه این بررسی، انتخاب 182 قطعه از 212 منبع است که وضعیت عزاداری در دوره های مختلف تاریخی از دوره صفویه تا جمهوری اسلامی را نشان می دهد. اولین سفرنامه این مجموعه از میکله ممبره، فرستاده حاکم ونیز به دربار شاه تهماسب در سال 1539 میلادی مربوط به عزاداری در تبریز و آخرین آن، کار مشترک پائولو وودز و سِرژ میشل از عزاداری در قم در سال 2009 است.

از ویژگی های کار مظاهری که لطف این مجموعه را دوچندان کرده است، جداول و نمودارهایی است که با مشاهده آن ها می توان به جزئیات بیشتری از سفرنامه نویسان و موضوعات مرتبط به گزارش های آن ها دست پیدا کرد. برای نمونه جدول مربوط به ملیّت نویسندگان نشان می دهد که بیشترین گزارش ها مربوط به انگلیسی ها و پس از آن فرانسوی ها و روس ها (مظاهری، ص53) و بیشترین گزارش های عزاداری مربوط به شهر تهران و پس از آن اصفهان بوده است (مظاهری، ص50).

سه گانه «تراژدی جهان اسلام» نشان دهنده تلاش و کوشش مداوم و فوق العاده نویسنده برای به ثمر رسیدن این مجموعه است، اما علی رغم این تلاش ها نکاتی نیازمند دقت و تأمل است:
چنان که از عنوان کتاب پیداست، موضوع آن، عزاداری شیعیان ایران به روایت سفرنامه نویسان، مستشرقان و ایران شناسان است و همان طور که مؤلف در مقدمه کتاب توضیح داده است: «تا پیش از صفویه و استقرار دولت مقتدرِ صفوی جهان گردان و غیرمسلمان معدودی، گذارشان به ایران افتاده بود که آنها هم در سفرنامۀ خود سخنی از مراسم عزاداری شیعیان به میان نیاورده اند» و در پایان نتیجه می گیرد که «گزارشی در دست نداریم که که نشان دهد گرامی داشت واقعۀ عاشورا در ایران پیش از صفوی از منقبت خوانی و مجالس ذکر مصیبت فراتر می رفته و به صورت برگزاری آیین و مراسم بوده باشد.»

اگر آیین را آن طور که جان راسل هینلز2 تعریف کرده، فعالیت های دینیِ رسمی ای بدانیم که صورت آداب و مراسم دارد، با قطعیت می توان گفت که آیین سوگواری عقبۀ کهن تری از دوران صفویه دارد؛ چراکه با رسمیت یافتن سوگواری در دورۀ آل بویه در بغداد که بخشی از حوزه فرهنگی ایران به حساب می آمده و افزایش آزادی عمل شیعیان، عزاداری ساختار آیینی پیدا کرده، به شکلی که گزارش های متعددی از دسته روی ها و حرکات نمادینی چون بستن مغازه ها و آویختن پلاس در مقابل دکّان ها، برداشتن تابوت واره و حتی تصویرسازی وقایع تاریخی در این دوره وجود دارد.3 گزارش های تاریخی نشان می دهد که از همان دوران برداشتن تابوت واره (منجنیق) یا نخل در عزاداری های شیعه و حتی اهل سنّت وجود داشته است. ابن جوزی در «المنتظم» ضمن نقل وقایع سال 449 هنگامی که از حمله به محل درس و سوزاندن منبر و کتاب های شیخ طوسی سخن به میان می آورد، از سوزانده شدن سه منجنیق سفید که در میان وسایل بوده است، یاد می کند. این منجنیق ها به عنوان نماد شیعیان به حساب می آمده که هنگام تشرّف به زیارت مرقد امام علی(ع) و امام حسین(ع) با خود حمل می کرده اند. این آزادی عمل در دوره های پس از آل بویه چون دوره ایلخانیان و تیموریان ادامه داشته و در دوره صفویه به اوج خود رسیده است.4 بنابراین، احتمالاً مؤلف با تعریف متفاوتی از ایران و آیین به این نتیجه رسیده است که عزاداری در ایران از دورۀ صفویه به عنوان یک آیین و مراسم به وجود آمده است و به همین دلیل است که در فصل بندی کتاب خود نیز از دوره صفویه به عنوان دورۀ پیدایش و تکوین عزاداری در ایران یاد کرده است. اگر این احتمال درست باشد، بدیهی است که مؤلف باید پیش از آغاز بحث به تعریف مفاهیم مورد نظر می پرداخت تا مخاطب به درستی متوجه ادعا و دلیل او شود.5

فارغ از این که حتی بر فرض قبول این ادعا که «گزارشی از عزاداری به عنوان یک آیین در دورۀ پیش از صفویه در دست نیست» نمی تواند به این نتیجه منتهی شود که صفویه مبدع چنین آیینی در ایران بوده اند، چراکه برگزاری عزاداری به عنوان یک آیین در بسیاری از شهرهای بزرگ چون مدینه، قاهره، حلب و دمشق6 می تواند نشان دهنده سبقه و سابقه این آیین در ایران نیز باشد. تا جایی که به استناد برخی گزارش ها می توان وجود آن در دورۀ ائمه را نیز محتمل دانست؛ برای نمونه، در روایتی از امام ششم از گروهی از مردم اطراف کوفه یاد شده است که در روز نیمه شعبان در قالب دسته های عزاداری و سوگواری با قرائت قرآن، نوحه سرایی، مرثیه خوانی و نقل وقایع شهادت سیدالشهداء به سوگواری می پرداختند.7 

نکته پایانی در این بخش آن که برخلاف تصوری که نخستین مراسم رسمیِ عزاداری عاشورا را مربوط به سال 352 و به دستور احمد معزالدوله می داند، برخی گزارش ها نشان می دهد این مراسم حتی پیش از دورۀ آل بویه و فاطمیان در دورۀ بنی اخشید (323-358ق) در مصر برگزار می شده است. بر اساس گزارش مقریزی، مردم مصر در روز عاشورا با اجتماع در دو زیارتگاه نفیسه، بنت حسن بن زید بن امام حسن(ع)، همسر اسحاق بن امام جعفر صادق(ع)، که تا به امروز از زیارتگاه های برجسته و مشهور اهل بیت در مصر به شمار می آید، و نیز در مزار کلثم یا کلثوم دختر قاسم بن محمد بن امام جعفر صادق (ع)، به سوگواری می پرداختند.8

 نکتۀ دیگر لزوم اصلاح بعضی از عناوین و اطلاعات مربوطه است؛ برای نمونه، در سی و ششمین قطعه از سفرنامه ها و در معرفی سفرنامه ساموئل گرین بنجامین آمده است: «وقتی با استقبال مخاطبین مواجه شد تصمیم گرفت آن ها را با تفصیل و نظم بیشتر و در قالب کتابی با عنوان داستان ایران منتشر سازد. این کتاب با عنوان «THE STORY OF PERSIA» در سال 1888م در نیویورک منتشر شد و محمدحسین کُردبچه آن را با عنوان ایران و ایرانیان به فارسی ترجمه کرده است».(ص624)

به نظر می رسد مؤلف میان دو کتاب بنجامین خلط کرده است. کتابی که توسط آقای کُردبچه ترجمه شده مربوط به سفرنامه بنجامین با عنوان «PERSIA AND THE PERSIAN» است که در سال 1886م در لندن منتشر شده است و کتاب دیگر این نویسنده با عنوان «THE STORY OF PERSIA» مروری بر تاریخ ایران است.

و یا در توضیح قطعه بیست و سوم و در مورد سفرنامۀ آرمینیوس وامبری آمده است «گزارش این مشاهدات را او [ظاهراً] در کتاب سیر و سفر در کشور ایران آورده است. این کتاب را محمدحسین آریانا با نام به فارسی ترجمه کرده است»، که به نظر می رسد منظور کتاب زندگی و سفرهای وامبری به قلم محمدحسین آریانا باشد. علاوه بر این که به ترجمه دیگر سفرنامۀ او یعنی «درویش دروغین» به قلم فتحعلی خواجه نوریان نیز اشاره نشده است.
 


     1Sir lewis pelly

جان راسل هینلز، فرهنگ و ادیان جهان، ذیل واژه آیین. 
علی اصغر فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، ص466ـ468.
حسین بن علی کاشفی، روضه الشهدا، به تصحیح ابوالحسن شعرانی، ص12ـ14.
این مهم در کتاب دیگری از نشر آرما با عنوان تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا اثر محمد مشهدی نوش آبادی به درستی رعایت شده است.

احمد خامه یار، إطلالة تاریخیة عامة علی مراسم إحیاء ذکری عاشوراء فی أهم المدن العربیة، ahmad.kateban.com/post/2957.

ا، جعفر بن محمد بن قولویه، کامل الزیارات، 1جلد، دار المرتضویة - نجف اشرف، چاپ: اول، 1356ش: بَلَغَنِی أَنَّ قَوْماً یَأْتُونَهُ مِنْ نَوَاحِی الْکُوفَة وَ نَاساً [أُنَاساً] مِنْ غَیْرِهِمْ وَ نِسَاءً یَنْدُبْنَهُ وَ ذَلِکَ فِی النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَمِنْ بَیْنِ قَارِئٍ یَقْرَأُ وَ قَاصٍّ یَقُصُّ وَ نَادِبٍ یَنْدُبُ وَ قَائِلٍ یَقُولُ الْمَرَاثِی.

مقریزی، الخطط المقریزیة، ج2، ص212؛ اتعاظ الحنفاء بأخبار الائمة الفاطمیّین الخلفاء، ج1، ص146: وکانت مصر لا تخلو من الفتن فی یوم عاشوراء عند قبر کلثم وقبر نفیسة بنت الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن أبی طالب فی الأیام الإخشیدیة والکافوریة، وکان سودان کافور یتعصبون علی الشیعة، ویتعلّق السودان فی الطرق بالناس، ویقولون للرجل: مَن خالک؟ فإن قال معاویة أکرموه، وإن سکت لقی المکروه، وأُخذت ثیابه وما معه، حتی کان کافور یوکل بأبواب الصحراء، ویمنع الناس من الخروج» به نقل از یادداشت احمد خامه یار.
 

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved