1. خانه
  2. مطالب
  3. پایداری
  4. و تو چه می دانی جنگ چیست! | «داس و شمشیر» اثر محمدعلی صمدی
و تو چه می دانی جنگ چیست! | «داس و شمشیر» اثر محمدعلی صمدی

و تو چه می دانی جنگ چیست! | «داس و شمشیر» اثر محمدعلی صمدی

«داس و شمشیر» اثر محمدعلی صمدی
پایداری 1398/8/15 4 دقیقه زمان مطالعه 1

همیشه اسم دفاع مقدس که می آید، اول از همه ذهنم می رود به سمت صدای گرفته و جدیِ غم دار سیدمرتضی آوینی در حال خواندن متن های روایت فتح. اصلاً انگار جنگ تحمیلی بدون صدای سیدمرتضی برایم مفهومی ندارد و ناشناخته است.

خیلی از ما که عقلمان به زمان جنگ نمی رسد، روایت فتح های آوینی با آن موسیقی عجیبش و زیر صدای توپ و تفنگ و حرف های ساده و صمیمی رزمنده هایش، یعنی همه چیز؛ یعنی مرجع و دایرۀالمعارف. سیدمرتضی و روایت فتحش، بی بدیل بودند و تکرارناشدنی و اصلاً به خاطر همین بی بدیل بودن است که در حافظه ما ماندگار شدند. روح سید شهیدان اهل قلم شاد!

اما در همین روزهای ابتدایی پاییز 98، در زیر آلودگی شدید شهرم و آسمان گرفته اش، چیزی به جز روایت فتح، روحم را در آسمان جبهه ها به پرواز درآورد و ناگفته هایی را برایم گفت که تا به حال مشابهاش را خیلی کم، جزئی و مختصر شنیده بودم.

من تا پیش از آن روزِ غبارگرفتۀ پاییزی فکر می کردم دربارۀ جنگ و جبهه و دفاع و دلاوری هایش، چیزهای زیادی می دانم، اما کمی که آرام گرفتم، دریافتم هیچ چیز از جنگ هشت ساله مان نمی دانم و آنچه که همه این سال ها در قالب فیلم، سریال، مستند، کتاب، مصاحبه و حتی روایت های آوینی ارائه شده است، در برابر حقایق و وقایع جنگ و آنچه که در آن سال ها گذشته است، قطره و حتی کم تر از قطره است از دریای باعظمت هشت سال جنگ تحمیلی.

و من، مسافری هستم که با «داس و شمشیر» در آسمان جبهه ها پرواز کردم و بخشی از روحم و تکه های وجودم را در میانۀ کوه های کردستان و دلاورمردانش، بر زین موتور شهید نظرنژاد، در جزایر مجنون، در آبادان زیبا و در بین شهیدان بی شمار کربلای پنج، جا گذاشتم.

"محمدعلی صمدی" نویسنده خوش ذوقی است که با شیوه ای مبتکرانه و خلاقانه، به بازگویی حقایق جنگ می پردازد و با تکیه بر مستندات موجود و بی طرفانه، سال های دفاع مقدس را یک به یک بررسی می کند و همۀ آنچه او ارائه می کند، در قالب مجموعه کتاب های از خوان اول تا خوان هشتم ـ به تفکیک سال های جنگ ـ به مخاطبین عرضه می کند.

«داس و شمشیر»، خوان ششم از این مجموعه کم نظیر است که به بررسی تاریخ و وقایع جنگ در سال 1365 می پردازد. در این سال اتفاقات مهمی در تاریخ هشت ساله جنگ افتاد که از میان آن، وقوع عملیات کربلای پنج است که از جهات مختلف قابل تحلیل و بررسی است. 

نویسنده با ریتمی نسبتاً تند و منظم، همانند شرایط جنگی، ما را با اطلاعات زیادش به نوعی بمباران می کند و در برابر حقایقی که می گوید و تحلیل های کوتاهی که ارائه می دهد، شگفت زده مان می کند.

قالب کتاب، مصاحبه و پرسش و پاسخ هایی نسبتاً کوتاه است که انتخاب این شیوه نیز از خلاقیت و هوش سرشار نویسنده ناشی می شود، چراکه علاوه بر کم کردن مقدمه چینی های بی مورد، باعث شده است تا پویایی و عدم یک نواختی در کل کتاب به چشم بیاید و همین مسئله از خسته شدن مخاطب جلوگیری می کند و البته آن قدر موضوعات مطرح شده در کتاب، جذاب است که در هر حال مخاطب دلش نیاید کتاب را بر زمین بگذارد.

محمدعلی صمدی در این مجموعه تلاش کرده است تا موضوعات پیچیده تاریخ جنگ را به ساده ترین شکل ممکن بیان کند و از اغراق و مغلق گویی در سراسر کتاب پرهیز کند و آنچه واقعیت و حقیقت دارد ـ فارغ از جهت گیری های سیاسی و این گونه محاسبات ـ به مخاطب ارائه دهد، و به قول خودش دستی بر شانه مخاطب بزند و با انگشت، قله را نشانش بدهد.

اگرچه مطالعه این کتاب، به تنهایی و بدون مطالعۀ جلدهای قبلی، استفاده زیادی به مخاطب می دهد، اما به نظر می رسد خیر در این است که خوان های دیگر نیز مطالعه شوند تا چشم اندازی کلی و نسبتاً دقیق از سال های جنگ، مشکلات و مسائل و فتوحات و تقصیرها و قصورها، در برابر دیدگانمان روشن شود.

و ما چه می دانیم جنگیدن با دستان خالی یعنی چه، آن هم در برابر حریفی که غرب و شرق عالم، او را در پول و ثروت و اسلحه و مهمات غرق کرده اند!

ما از جاده سازی جنگی و اهمیت آن چه می دانیم، آن هم در برابر دشمنی که تمام حرکات جاده ای را در فاصله ای نزدیک، تحت کنترل دارد!

ما از عملیات چه می دانیم که ساعت ها و روزها در پشت درهای بسته مقر فرماندهی جنگ چه گذشته است!

ما از کربلای پنج چه می دانیم، آنگاه که در ساعت 1:35 دقیقه بامداد 19 دی ماه 1365، یکی از بزرگ ترین عملیات های تاریخ آغاز شد! سخت ترین جنگ خاورمیانه در زمین کوچک شلمچه آغاز شد و بسیجیان جان برکف و سربازان خمینی، تا 13 کیلومتری بصره پیش رفتند.

ما چه می دانیم از جنگ، از دفاع و از بدن هایی که هنوز در زیر خاک های مجنون و فکه و شلمچه، مدفون هستند و مادرانی که با چشم انتظاری از این دنیا دیده فرو می بندند.

ما از جنگ چه می دانیم؟!
 

نظرات

غلامحسین امیدپناه
وای به حالتان شهدا چون یه قاب عکس شده اند ولی چندانی دارند همه جا نقاب خود کردید ولی شهدای زنده را فراموش کردید

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved