loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

تحریری: علامه طباطبایی گنجینه آقای قاضی بودند

نویسندگان مرتبط : سید محمدحسین طباطبایی | محمدباقر تحریری

علامه طباطبایی را بیشتر با تفسیر کم نظیرش "المیزان" می شناسند، و این تنها یک بعد از شخصیت علمی ایشان است که تا به امروز همه را مجذوب خود ساخته است، پرداختن به همه ابعاد شخصتی ایشان موضوعی است که تا به امروز حقش ادا نشده است و این وظیفه همه علاقه مندان، به ویژه اهالی حوزه و دانشگاه و مدیران فرهنگی شهرمان را دو چندان می کند، در این روزهای غربت علامه ها در زادگاهشان، گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین تحریری از اساتید حوزه علمیه قم حول شخصیت علمی و عرفانی حضرت علامه طباطبایی، کمترین کاری است که می توانستیم انجام دهیم.

* لطفا در ابتدای سخن راجع به ابعاد علمی و معنوی شخصیت برجسته علامه طباطبایی صحبت بفرمایید

اساساً کسی باید در مورد شخصیت برجسته علامه طباطبایی سخن بگوید که به گونه ای قابلیت داشته باشد٬ در حالی که بنده چنین قابلیتی ندارم. ایشان شاگردان بزرگی را همچون استاد شهید مطهری٬ شهید بهشتی٬ آیت ا... حسن زاده آملی٬ آیت ا... مصباح یزدی٬ آیت ا... جوادی آملی و آیت ا... انصاری شیرازی که از استوانه های علم و معرفت حوزه های علمیه بشمار می روند٬ پرورانده اند.

بنده به عنوان اینکه بهره ای از ذکر اقیانوس فضایل علامه طباطبایی داشته باشم ونیز به خاطر اینکه روح ایشان دعاگوی ما باشد و چون ذکر صالحین نزول رحمت حق را سبب می شود٬ چند کلامی به اندازه ظرفیت ناقص خود عرض میکنم.

علامه طباطبایی از بعد علمی دارای جامعیت علمی خاصی بودند. ایشان فقیهی بودند که فقاهتشان در حد مراجع تقلید زمان خود مانند آیت ا... العظمی گلپایگانی٬ آیت ا... العظمی اراکی و آیت ا... خوئی ودیگر بزرگواران بود و علامه در مباحث فقهی هم دوره این مراجع بزرگوار بودند. ایشان به عنوان فیلسوف شرق بر فلسفه مشّاع٬ فلسفه اشراق وحکمت متعالیه تسلّط داشتند.

علامه طباطبایی با تدریس فلسفه طی سال های متمادی، صاحب نظر در مسائل فلسفی و صاحب مبانی مهمی بودند و شاگردان فلسفی متعددی از جمله علامه مطهری و شهید بهشتی را پرورانده اند. با اینکه در عرفان نظری تدریس زیادی نداشتند ولی در این زمینه نیز استاد بودند. همچنین ایشان در علم هیئت و علم نجوم صاحب نظر بودند. مرحوم علامه بنیانگذار تفسیر ارزشمند المیزان بودند که به روش تفسیر قرآن به قرآن و با الهام از معارف اهل بیت (ع) می باشد و یک تفسیر فوق تخصصی است. در این تفسیر مبانی و روش های خاص در معارف گوناگون دین گنجانده شده است.

علامه طباطبایی به طور خاص و نظام مند کتابهایی چون « بدایه الحکمه» ٬ «نهایه الحکمه» ٬«رساله قوه و فعل» و «رسائل هفتگانه» را در مباحث فلسفی تدوین فرمودند و علاوه بر این ها تعلیقه بسیار مهمی بر کتاب اسفار ملاصدرا دارند.

مرحوم علامه از بعد شخصیت معنوی از شاگردان برجسته مرحوم آقا سید علی قاضی بودند. عده ای از شاگردان مرحوم قاضی که هم دوره ای علامه بودند، ایشان را با جلالت قدر و عظمت روحی یاد می کردند. یکی از شاگردان مرحوم قاضی مرحوم آقا شیخ علی محمد بروجردی بود که قبل از علامه از دنیا رفت و در بروجرد صاحب رساله عملیه بود؛ ایشان به یکی از دوستان بنده فرموده بودند که علامه طباطبایی گنجینه آقای قاضی بودند. همچنین آیت ا... آقا شیخ محمد تقی آملی که در تهران از اساتید فلسفه و اخلاق آیت ا... حسن زاده آملی و جوادی آملی بودند بعضی از شاگردان خود از جمله آیت ا... حسن زاده آملی را خدمت علامه طباطبایی جهت تربیت اخلاقی فرستاده بودند. به هر حال ما توان درک عظمت روحی و معنوی ایشان را نداریم، مع ذلک این تعریف ها بیانگر عظمت روحی علامه می باشد که استفاده کامل از حضرت استاد شان آقای قاضی داشته اند.

* حضرت استاد علامه طباطبایی چه مسیری را در سلوک انتخاب کرده بودند؟

ایشان پیرو روش استاد خود مرحوم آقای قاضی بود که از مجتهد ها و فقهای مسلم دوران خود بودند. اساسا اساتید معنوی، عرفانی و تربیتی مرحوم علامه همه از فقها و مجتهدین که تسلط نسبی به قرآن و سنت داشتند بودند. این بزرگواران روشی را که از قرآن و سنت در مسئله تربیت به دست آوردند روش معرفت نفس می باشد که برگرفته از آیات و روایات می باشد که با یک نظام خاصی منتهی به معرفت خدای متعال می شود و آن نظام خاص هم جز طی کردن طریق عبودیت و اطاعت محض از دستورات دین در شئون گوناگون زندگی روش دیگری نیست منتهی با محوریت مسئله مراقبه و محاسبه.

این یک کلیتی برای بیان روش تربیتی ایشان می باشد که در این جهت گوی سبقت را از هم ردیفان خود ربوده اند. در این زمینه کتابی علمی بنام رساله الولایه که مبنای روش تربیت شان است تدوین کرده اند. فرمایشاتی هم بصورت قلمی دارند که بدست کسانی که با ایشان ارتباط داشتند تدوین و چاپ شده است بنام لب اللباب. البته این کتابها سنگین هستند و همه فهم نمی باشند.

* روش حضرت علامه در تربیت شاگردان خصوصا از بعد معنوی و عرفانی چگونه بود؟

همانطور که عرض کردم این افراد را به اندازه ظرفیت وجودی شان دستورات مناسب می دادند و از آنها نتیجه طلب می کردند؛ سپس دستوراتی را که به مسئله معرفت نفس منتهی می شود را تدریجا به افراد می دادند و افراد بطور خصوصی با علامه ارتباط برقرار می کردند و با گرفتن این روش از ایشان تغییراتی در حالات شان پیدا می شد.

* رفتار ایشان در خانه با خانواده و همسر بزرگوارشان چه طور بود؟

آن مقداری که ما از سیره ایشان به دست آورده ایم و گفتاری که فرزندانشان بیان نموده اند رفتار ایشان یک رفتار مناسبی بود؛ علاوه بر اینکه ایشان فعالیت پیگیر علمی داشتند اوقاتی را برای خانواده اختصاص می دادند و به اندازه ای که توان داشتند در خانه و در بعضی کارها به خانواده شان کمک می نمودند. البته همسر شان که قبل از ایشان مرحوم شدند بسیار به ایشان با وفا بودند و تعهد داشتند که عمده کارها به دوش ایشان باشد و علامه عمدتا کارهای علمی و تربیتی داشته باشند؛ اما در عین حال آن مقداری که از رفتار ایشان نقل می کنند، ایشان با یک سعه ی صدر، آنطور که در دستور شرع مقدس رسیده و در حد توان وظایف خانوادگی و رسیدگی به خانه و تربیت فرزندان را به عهده داشتند.

* چرا علامه در ساعات آخر عمر شریفشان تاکید زیادی بر مسئله مراقبه داشتند؟

ایشان در طول عمر خود به مسئله کلیدی مراقبه خیلی عنایت داشتند یعنی مراقبه را یک امر کلیدی در اصلاح اعمال و رفتار روزمره ی انسان بیان می فرمودند. از این جهت در امر تربیت اساس توجه ایشان و سفارش ایشان به مسئله مراقبه بود. مراقبه در حقیقت همان توجه و تسلط به نفس است که انسان در مرحله اول باید مواظبت داشته باشد چه هدفی را دنبال می کند و با چه روشی با دستورات شرع مقدس آن هدف را در شئون گوناگون زندگی پیاده می کند و از موانع معصیت، گناهان و مسائل خلاف اخلاقی در روابط گوناگون زندگی دوری کند. اگر این اشراف و مواظبت از نفس برای انسان نباشد کارهای گوناگون اگرچه خوب هم باشد انجام دهد آنچنان تاثیر خاصی در کمال نفسانی انسان ایجاد نمی کند. از این جهت مسئله مراقبه و محاسبه از نفس دو امر کلیدی در جنبه ی تربیت روح است که ایشان همواره به آن توجه داشتند و در آخر عمر هم آن حالات غیرقابل تصور برای شان عارض بود که کانه در این عالم نبود؛ آن حالات معنوی به حدی بر ایشان غلبه داشت که بعضی سطحی نگر ها خیال می کردند نعوذ با... ایشان اختلال حواس و فراموشی پیدا کرده اند در حالی که اینچنین نبود.

* حضرتعالی چه توصیه ای به جوانان در الگو گیری از ابعاد شخصیتی مرحوم علامه در شئون زندگی دارید؟

بنده کوچکتر از آن هستم که توصیه ای داشته باشم. اما ما باید از این بزرگان الگو گیری کنیم؛ آنان افتخارات مذهبی، دینی و ملی ما هستند. ما باید همواره در جهت بزرگداشت این شخصیت ها کوشش کنیم و بدانیم که بالاترین بزرگداشت برای این شخصیت ها این است که ما از آنها در زندگی خود الگو بگیریم.که این الگو گیری بدین صورت است که: اولا باید در مسیر تحصیل معارف دین کوشش کنیم و بدانیم که این بزرگوارن همواره در جهت فراگیری و رساندن معارف دین بودند به گونه ای که مرحوم علامه سرشان در اثر فشار کار تکان می خورد و اعصابشان در مسیر تعلیم و تعلم از بین رفته بود. دوم اینکه ما مسیر طاعت را رها نکنیم چون سفارش اکید ایشان بوده است. سوم اینکه گول نداهایی که از شرق و غرب برای ما می آید و به عنوان معنویت وراه عرفان و دیگر عناوین مطرح می شود را نخوریم.

باید بدانیم که راه معنویت جز در دین و دستورات شرع مقدس در جای دیگری پیدا نمی شود ولی اگر بخواهیم به کمال حقیقی برسیم سختی هایی دارد و باید این سختی ها را تحمل کنیم تا خدای متعال راه را برای ما باز کند. دستورات شرع خیلی سنگین نیست؛ ما باید توجه داشته باشیم که اول چه چیزهایی برای ما لازم است انها را دنبال کنیم. ابتدا بینش های صحیح داشته باشیم و بعد آن اموری را که در شرع مقدس از انجام واجبات و دوری از محرمات لازم است را اصل قرار دهیم در اینصورت قطعا خدای متعال راههای دیگر را به سوی ما باز می کند.

گفتگو از:مرضیه موسویان/بابک بلالی خسروشاهی
منبع: پایگاه اطلاع رسانی استاد تحریری
http://www.seratemostaghim.ir/

سه‌شنبه 27 دی 1390
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط