ویژه برنامه «دهه خط امام» سلسه همایشهایی بود که از سوی قرارگاه عمار و به مناسبت ایام رحلت حضرت امام خمینی (ره) در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی از سوم تا 13 خرداد ماه برگزار شد.
به گزارش رجانیوز در اولین روز از این دهه وحید جلیلی در خصوص موضوعی با عنوان «امام، موسس جمهوری اسلامی» به سخنرانی پرداخت در ادامه متن کامل این سخنرانی را که خبرگزاری دانشجو منتشر کرده است می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم. عنوان این سخنرانی «امام، موسس جمهوری اسلامی» است و عنوان کرد که ما اگر بخواهیم جمهوریت را از نگاه امام بشناسیم نیازمند این هستیم که ایشان را در کنار اسلام ببینیم، اما نکته مهم این است که حتی اگر بخواهیم اسلام را بشناسیم در کنار جمهوری است، یعنی هر نوع اسلامی با جمهوری جمع نمیشود.
امام صاحب روایتی از اسلام و پرچمدار آن نوع دینداری است که لاجرم بعضی از مفاهیم جمهوریت در او ضروری است؛ یعنی اگر ما به امام و اسلام معتقد نباشیم به جمهوریت دین نخواهیم رسید و این نکته مهمی است؛ آنهایی که جمهوریت را میخواهند ضعیف کنند به اسلام محض بیتوجهی میکنند.
یک عده فکر میکنند که اگر به جمهوری بیاعتنایی کنند نشان دهنده اسلامی بودن آنهاست و تأکید ما بر مفهوم جمهوریت از موضع جمهوری و معرفتی است.
اگر ما به جریانات توجه میکردیم، جمهوری از دو سو مورد بیاعتنایی قرار نمیگرفت، بنابراین برای تبیین جمهوریت باید مبانی اسلامی را وارد کرد.
برای اینکه بخش ایجابی در جمهوریت جا بیفتد، مجبورم بیشتر توقف کنم؛ زیرا ما تا درک درستی از جمهوریت نداشته باشیم، در مقابل این جریان انحرافی که جمهوریت را تهدید میکند، نمیتوانیم به مفهوم اسلامی برسیم و تا زمانی که حقشان را بهشان ندهیم، نمیتوانیم از جمهوریت حرفی بزنیم و هر میزان بحث جمهوریت را دامن بزنیم با معنای ولایی مشکل دارد.
چه از لحاظ تئوریک و تاریخی میبینم که با یکدیگر تناقض ندارد، بلکه تباین نیز دارد؛ شاید دلیلی که باعث میشود که بعضی از دوستان به این اشتباه دچار شوند، این است که فکر میکنند یا یک واحد قطبی داریم که ولایت فقیه باید حرف آخر را بزند و یا از طریق اکثریت آرا شکل میگیرد.
در اکثر نهادها ساز و کارهایی وجود دارد که در نهاد سیاسی تاثیر گذاشته تا امری محقق شود.
من به نظرم میرسد اگر امام (ره) معنای جمهوری را اعلام کرد آن را مقابل اشرافیت می دید و از این میترسید که نظام دینی ایران پس از مدتی به اشرافیت تبدیل شود؛ آن فراخوان عامی که امام میفرماید، براساس معرفت دینی بوده است و امام برای تمام مردم موضوعیت قائل میشد.
مسیر امام مسیر پیامبر است و پیامبر رحمتللعالمین است؛ یعنی در نگاه انبیایی یک نفر انسان هم موضوعیت دارد.
امام دقیقاً با این نگاه همه مردم را به دخالت در امور جامعه دعوت میکرد و پیامبران آمده اند تا یک خیزش همگانی و مردمی تشکیل شود.
دخالت در سیاست یک مرحله مقطعی و غیرقابل جایگزین برای رشد و جایگزینی است؛ اگر چنین راهی برای رسیدن به اولیا بود حتماً امام (ره) میفهمید و مستکبران عالم احساس خطر میکردند.
زمانی که سه راه پیش راهت است، یکی را انتخاب میکنی؛ جمهوریت انتخاب راهها نیست، بلکه تعریفی از سلایق و متغیرهاست و امام خمینی (ره) فرمودند همه باید از این حق برخوردار باشند و شاید دلیل دیگری که امام به این نتیجه رسید این باشد که او در مواقع حساس خیلی از ... .
به قول شهید آوینی تمام کلامات امام (ره) دینی است و هیچ کس از امام ترک اولایی ندیده است. بعضیها وارد صحنه عمل نمیشدند، ولی کارگران فصلی ورامینی با تمام وجود آمدند وارد صحنه شدند که اسم بسیاری از آنها را هم نمی دانیم.
شهدای 15 خرداد این گونه افرادی بودند بعضی از آنها نه اسم دارند و نه جنازه و بعضی دیگر هم اسم دارند و هم جنازه.
امام (ره) از جریان نخبگی و به بیان دیگر اشراف سوابق بدی داشت و آنها را تجربه کرده بود. ایشان میدید که اگر انقلاب را به دست مردم نسپارد امکان اینکه ولایت فقیه در دورههای بعدی از بین برود وجود دارد.
کسی که در نظام جمهوری قرار میگیرد اسلام مدافع و منافع گروههای خاصی نیست و به تعبیر نهجالبلاغه مدافع خواص است.
امام و ولایت فقیه هیچ گاه حاضر نیستند مردم را به قبایل سیاسی بفروشند و خیلی جالب است؛ به نظرم از طنزهای تاریخ است که در صد سال گذشته شما می بینید گروهی که هیچ وقت نتوانسته اقلیت را بدست آورد، مدافع حق و حقیقت و منافع مردم بشود.
روشنفکرها همیشه در جامعه «اقلیت مطلق» هستند آنها باید بیانیه دمکراسی را تعیین کنند و اگر ما از این وضعیت بیرون نیاییم و حکمت جمهوری اسلامی را نفهمیم همچنان از یک طرف با تهدیدهای جدی مواجه خواهیم بود و از طرف دیگر فرصتهای را در نظام، منطقه و جهان از دست خواهیم داد.
اگر بچهحزباللهی ها بیایند پای جمهوریت نظام، متوجه می شوند که امام از روی اضطرار تصمیم گیری را بدست مردم نداده است؛ امام یک سخنرانی در دور دوم مجلس شورای اسلامی دارد که در آن سوال شد آیا بهتر نیست مردم را از اینکه آینده کشور را تعیین کنند، معاف کنید و آن را بسپاریم دست مجتهدین که امام گفت: آن زمان شما گفتید مجتهد را چه به تصمیمگیری.
امام صریحاً در این زمینه به این نوع تفکر حمله کرد، باید ببینید امام (ره) و مقام معظم رهبری چقدر پای انتخاب مردم میایستند.
مردم به بنیصدر رای دادند؛ یعنی از جمعیت 14 میلیون نفر، 11 میلیون نفر به وی رای دادند. من یادم هست در مشهد و در جریان استقبال از بنیصدر جای سوزن انداختن نبود، دو دستی انقلاب را به آنها تقدیم کردیم، اولین انتخاب مردم، بنیصدر بود، ولی امام (ره) چون آن نگاه حکیمانه را داشت، میدانست که دارد چه کاری انجام میدهد.
امام فرمودند، همان کسانی که آمدند به بنیصدر رای دادند، مجلس را هم بدهند به شما؛ در کمتر از یک سال و نیم دولت بنیصدر سقوط کرد و مملکت یک تجربه بزرگ را از سر گذراند. در نظام جمهوریت این امکان وجود دارد که خطاها جبران شود.
هیچ زمانی شما نمی بینید که مردم به کسی رای داده باشند و ولایت فقیه رای مردم را رد کند؛ چون در نظام ولایت قرار نیست براساس ظرفیت مسئولان تصمیمات گرفته شود. اینها قابلیتهایی است که در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد و ما باید آنها را بشناسیم.
هر انتخاباتی یک فرصت است، شش ماه قبل از هر انتخاباتی به بچه حزب اللهی ها باید بگوییم که خوشحال باشند، چون انتخابات دیگری در راه است. اگر نیروها را معرفی و درباره آنها تحقیق و شناسایی کردید، آن موقع در انتخابات موفق هستید؛ البته گروهی دیگر دوپینگی انتخاب می کنند یعنی یک شبه و از روی لیست فست فودی دست به انتخاب می زنند، اما امام نگاهش دوپینگی نبود، بلکه می خواست پهلوانانه مدیریت کند.
به نیروها باید شاخص و تحلیل بدهیم؛ من جایی نوشتم: «این لیست فست فودها ذائقه حزب اللهی ها را نابود میکند.»
امام فرمودند: تحلیل کنید هر چند غلط باشد و فرمودند دانشجو باید تحلیل سیاسی داشته باشد.
مقام معظم رهبری در خصوص زندگی امام حسن (ع) بسیار مطالعه کردهاند و درباره ایشان میفرمایند: علت شکست امام حسن (ع) این بود که مردم تحلیلشان را از دست داده بودند و اگر شما تحلیل نکردید ما ریزش می کنیم، پس اگر جمهوریت را با دیدگاه حضرت امام درست بفهمیم، آن فرصتی است برای رشد جامعه.