به جای زل زدن به در و دیوار در ترنجستان مترو کتاب ببینید.به 18 دقیقه و 47 ثانیه رسیده است؛ سرانه مطالعه در کشور را میگویم؛ البته من هم نمیگویم، جناب منصور واعظی دبیر نهاد کتابخانههای عمومی کشور چند روز پیش این آمار را که مربوط به سال 89 است بیان کرده اند که اگر در این دو سال هم همینطور خوب رشد کرده باشیم حالا دیگر حتما بیست را رد کرده ایم!
به گزارش رجانیوز، حالا از آمارهای بالا و پایین دیگری که این و آن میدهند بگذریم و همین عدد را بپذیریم که ایشان گفتهاند: «اولین نظرسنجی و پژوهش علمی که درباره میزان سرانه مطالعه ایرانیها انجام شده مربوط به سال 78 است که سرانه مطالعه هر ایرانی 6 و نیم دقیقه در روز بوده است که این سرانه بر اساس نظرسنجی سال 89 به 18 دقیقه و 47 ثانیه رسیده است.»
خب برای اینکه سرانه مطالعه برود بالا باید کتاب خوانده شود و طبیعتاى مردم برای کتاب خواندن یا باید آن را بخرند و یا از جایی امانت بگیرند. راه حل دوم که خودش مثنوی هفتاد من است و بیشتر کتابخانهها رونق خود را مدیون شبهای امتحان و کنکور هستند. حالا این مسئله چقدرش به فرهنگ مردم برمیگردد که اصولا خیلی با امانت گرفتن کتاب حال نمیکنند و چقدرش به سر و وضع و تعداد کتابهای کتابخانهها، بماند برای بعد.
اما برای کتاب خریدن باید به یک فروشگاه کتاب پر و پیمان دسترسی داشت. اما در شهرستانها که هیچ، در همین تهران هم برای تهیه اکثر کتابها روز باید چند ساعت وقت را بگذاری و راسته کتابفروشیهای خیابان انقلاب را بالات و پایین کنی؛ چرا که در دیگر نقاط شهر معمولا چنان کتابفروشی نخواهی یافت و کتاب تاریخ و رمان و شعر و... پیدا نمیکنی مگر به اندازه دو سه ردیف از قفسه یک لوازم التحریر فروشی.
جدای از قیمت کتاب و فرهنگ سازی برای در اولویت قرار دادن مطالعه، مباحثی مثل سطح تماس روزانه مردم با کتاب و همچنین تبلیغ و در معرض دید قرار دادن کتابهای خوب از دیگر موضوعاتی است که توجه به آنها میتواند در رشد کتابخوانی موثر باشد.
علاوه بر سرانه مطالعه که رقمهای مختلفی درباره آن مطرح است، میزان سفرهای روزانهای که با مترو انجام میشود هم خودش داستانی دارد، اما دو میلیون سفر را در روز را میتوان با کمی بالا و پایین قبول کرد. و این یعنی روزانه نزدیک یک میلیون نفر از راهروهای مترو رد میشوند و در ایستگاههای آن به در و دیوار نگاه میکنند تا قطار برسد. حال آنکه اگر در این ایستگاهها ویترین کتاب ایجاد شود این افراد میتوانند با این یار مهربان دوست داشتنی سرگرم شوند. این تازه حال و روز افرادی است که خیلی با کتاب رابطه صمیمانهای ندارند وگرنه خورههای مطالعه که نه به قصد سرگرمشدن بلکه برای آشنا شدن با کتابهای روز و خرید چند جلد از آنها ممکن است حتی یکی دو قطار را هم بیخیال شوند.
البته این ظرفیت چیزی نبوده است که تا حالا از چشمها دور بماند اما استفاده از آن غالبا محدود میشده است به چند نمایشگاه مناسبتی کتاب که در آنها هم کتابهای بیمحتوا و دم دستی عرضه میشده است و فروشندگانش هم خیلی برایشان مهم نبوده که کتاب میفروشند یا مثلا پیاز و شمبلیله!
اما چند وقتی است که از این ظرفیت دارد به صورت هدفمند استفاده میشود. ویترینهای شکیل و شیک، کتابهای فاخر و روز بازار نشر همراه با فروشندههایی که خودشان اهل مطالعه هستند و آماده برای ارائه مشاوره کتاب، از جمله خصوصیتهای این دست اقدامات است که جدیدترین آن را میتوان در ایستگاه متروی «ارم سبز» دید.
دیروز در این ایستگاه «ارم سبز» اولین فروشگاه «ترنجستان مترو» افتتاح شد؛ فروشگاههایی که همین روزها تعدادشان به 10 خواهد رسید و تا پایان سال به 40 باب. طراحی این فروشگاهها که متناسب با ماهیت مترو و در رفت و آمد بودن مسافران است را میتوان یکی از امتیازات آن برشمرد.
«مجمع ناشران انقلاب اسلامی» که هفته گذشته فروشگاه «ترنجستان سروش» را در خیابان انقلاب راه اندازی کرده بود، با افتتاح «ترنجستان مترو» نشان داده است که خیز برداشته تا چشمان مسافران مترو را هم به جمال کتابهای سالم و مفید و البته وسائل کمک آموزشی روشن کند. همت و همکاری معاونت فرهنگی مترو هم برای راه اندازی این فروشگاهها قابل تقدیر است.
این روزها اگر گذرتان به ایستگاههای مترو افتاد چشم بچرخانید تا اگر این فروشگاهها را دیدید به جای زل زدن به در و دیوار، خودتان را با ورق زدن کتاب سرگرم کنید.