پژوهشگر اندیشکده هوور مینویسد: بلندپروازیهای واشنگتن در سیاست خاورمیانهای دشمنی دولتهای انقلابی منطقه را با آمریکا و اسرائیل به دنبال داشته است؛ چراکه این انقلابها از انقلاب اسلامی ایران الگوبرداری کردهاند.
به گزارش فارس، «بروس ثورنتن»، پژوهشگر اندیشکده هوور و استاد دانشگاه کالیفرنیا در مجله سیاسی «فرانت پیج» با اشاره به مثال بارز مصر و دشمنی محمد مرسی و دولتش با آمریکا و اسرائیل و دیدگاههای اسلامگرایانه وی، نوشت که واشینگتن هنوز هم متقاعد نشده که انقلابهای منطقه از انقلاب اسلامی ایران الگوبرداری کردهاند. بنابراین دولت اوباما با خطاهای محاسباتی فراوان در خاورمیانه، باعث شده دولتهای انقلابی با آمریکا و اسرائیل دشمن شوند. * با ظهور نشانههای اسلامگرایی در کشورهای انقلابی منطقه، حتی متفکرین غربی هم اعتراف میکنند الگوی این جنبشها انقلاب اسلامی ایران بوده است روز به روز این امید کمرنگتر میشود که پس از دخالت آمریکا در سرنگونی مبارک، دموکراسی در مصر به ثمر برسد. حتی بلندپروازترین تحلیلگران سیاست خارجی در آمریکا همدیگر اعتقادی ندارند که اخوانالمسلمین یک سازمان «سکولار» و «میانهرو» است و یا این که مسلمانانی که به گسترش اسلام و «شریعت» غیر لیبرال در تمام جهان معتقدند هم میتوانند نظریات لیبرال دموکرات داشته باشند و به سود منافع واشینگتن عمل کنند. بسیاری از حامیان گسترش دموکراسی در غرب اگرچه به واقعیت اسلامی در جنبشهای اخیر پی بردهاند، اما هنوز هم حاضر نیستند بپذیرند که انقلاب ایران (و نه انقلاب آمریکا) الگوی جنبشهای به اصطلاح «بهار عربی» بوده است. * از نظر برخی غربیها «آرزوی شهادت» با «خشونتطلبی» یکی است و این باعث میشود برداشت اشتباهی از اهداف اخوانالمسلمین داشته باشند اقدامات اخیر محمد مرسی در افزایش قدرت اخوانالمسلمین در مصر هیچکس را متعجب نمیکند؛ حتی افرادی را که به طور خیلی جزئی با اهداف و ایدئولوژی این سازمان آشنا هستند. اما حتی افرادی که ظاهراً از شرایط آگاه هستند هم روایت غربی ماجرا را میپذیرند که ریشه در فرضیههای سنتی غرب دارد. به عنوان مثال، «دیوید کرکپاتریک» رئیس دفتر نیویورکتایمز در قاهره اخیراً میگوید: «اعضای اخوانالمسلمین سیاستمدار هستند. ماهیتاً خشونتطلب نیستند و در چند دهه اخیر هم به یک نیروی سیاسی کهنهکار میانهرو تبدیل شدهاند؛ محافظهکار، اما مذهبی، اما میانهرو.» به خاطر همین سوءبرداشتهای عظیم است که کسی متوجه نشانههای غیر لیبرال و اسلامگرایانه در اقدامات اخیر مرسی نمیشود؛ اقداماتی که در ادامه 90 سال ایدئولوژی اخوانالمسلمین صورت میگیرد. از جمله این ایدئولوژیها این است که «قرآن قانون ماست» و «مرگ در راه الله والاترین آرمان ماست.» کدام «نیروی سیاسی کهنهکار میانهروی» دیگر در جهان چنین آرمانهای غیر لیبرالی را در سر میپروراند؟ کرکپاتریک هم مثل بسیاری از غربیهای دیگر مصلحتگرایی را با میانهروی اشتباه گرفته است. * اگر وابستگی مرسی به «محمد بدیع» رهبر اخوانالمسلمین صحت داشته باشد، دولت آینده مصر رسماً در مقابل اسرائیل خواهد ایستاد فریب این را هم نخورید که بخشی از حکم 22 نوامبر مرسی در برداشتن نظارت قوه قضاییه بر اعمال رئیسجمهور اکنون لغو شده است. حکم مرسی همین الآن هم کار خود را کرده است. مجمع تحت تسلط اسلامگرایان، نوشتن قانون اساسی جدید مبنی بر تقدس بخشیدن به قانون شریعت را به پایان رسانده و روز شنبه هم رفراندومی درباره آن برگزار خواهد شد. مرسی متأسفانه از ارتش نیز به عنوان عامل «امنیت» استفاده کرده و اجازه دستگیری مردم را به ارتش داده است. گزارشی در روزنامه والاستریت ژورنال مینویسد: «اگر رأیدهندگان روز شنبه این قانون اساسی را تأیید کنند، اسلامگراها دست خود را در بازنویسی دموکراسی نوپای مصر باز خواهند دید.» «اندرو مککارتی» هفته گذشته به نقل از «محمد خیرت الشاطر» مشاور مرسی اشاره کرد که هدف ساختار جدید قانون اساسی این خواهد بود که «مردم روی زمین را مطیع خداوند کند» و «زندگی ما و زندگی مردم را بر اساس اسلام مدیریت کند» که «مأموریت اصلی و نهایی ما به عنوان برادران دینی است.» «ریموند ابراهیم» عضو مرکز آزادی «شیلمن» اخیراً درباره خود مرسی هم که به اعتقاد کرکپاتریک سیاستمداری کهنهکار است، گزارش داد یکی از مقامات اخوانالمسلمین در تلویزیون رسمی مصر اعلام کرده که مرسی تحت تسلط «محمد بدیع» «رهبر بزرگ» اخوانالمسلمین است. اگر این صحت داشته باشد، یعنی دولت مصر با اسرائیل دشمن و حامی گروه حماس خواهد بود که مثل «بدیع» علناً از نژادزدایی حمایت میکند و به «جهاد اعظم» سرنگون کردن تمدن غرب از درون متعهد است. * غرب با آن مخالف است که مصر قانون اساسی جدید خود را بر اساس دستورات اسلام بنا نهاده است و مردم هم این قوانین را پذیرفتهاند اما تظاهراتکنندهگان در میدان التحریر چه میشوند؟ آیا این افراد نماینده یک جنبش بزرگ لیبرال نیستند که با ظهور دولتی شبیه دولت ایران در مصر مخالف است؟ این را بعد از شنبه خواهیم فهمید؛ زمانی که تعویق دوباره رفراندوم و یا رأی منفی به قانون اساسی جدید نشان میدهد که هزاران نفری که به روایت اخبار غرب در قاهره تظاهرات میکنند آیا نماینده 83 میلیون مصری غایب در تظاهرات هستند یا خیر. بنا به گزارش «اندرو بستوم»، نظرسنجی سازمان «ووت کامپس» نشان میدهد که 70 درصد از مردم مصر به قانون اساسیای که به حکومت تکدینی مشروعیت ببخشد و حقوق اساسی بشر را کنار بگذارد، رأی مثبت خواهند داد؛ این گزارش با سالها نظرسنجی در مصر مطابق است که همواره حمایت گسترده مردمی را از قانون شریعت نشان دادهاند. شاید دلیل تلاش لیبرالها برای تعویق انتخابات و بایکوت کردن آن هم همین باشد. این افراد میدانند درک دموکراسی صرفاً به عنوان «حکومتی دارای محبوبیت» منجر به نتیجهای غیر لیبرال و استبدادی خواهد شد. اگر شما هم اعتقاد این افراد را قبول ندارید، به صحبتهای «شیخ یاسر برهامی» از روحانیون تأثیرگذار در مصر گوش دهید که درباره قانون اساسی جدید میگوید: «این قانون اساسی کاملتر از هر قانون اساسی دیگری در گذشته مصر، برای حقوق افراد محدوده تعیین میکند. این دولت، دموکراسیای نخواهد بود که آنچه را خدا حرام کرده حلال و آنچه را خدا حلال کرده حرام کند.» * اکنون دیگر آمریکا هم به خشونتطلب بودن برخی گروههای شورشی از جمله «ارتش آزاد سوریه» معترف است در همین حال، قیام دیگری هم در سوریه و علیه حکومت این کشور در جریان است که باز هم رفتهرفته روشن میشود به سود لیبرال دموکراسی پیش نمیرود، بلکه به نفع اخوانالمسلمین و حتی گروههایی است که علناً با اهداف خشونتطلبانه علیه اسد مبارزه میکنند. به گزارش نیویورکتایمز، «جبهه نصرت» از شاخههای القاعده «به یکی از مؤثرترین نیروهای حاضر در درگیری تبدیل شده است» زیرا «سربازان آن که اقلیتی از شورشیان را تشکیل میدهند، جسارت و مهارت آن را دارند که به مواضع محافظت شده حمله کنند و سایر شورشیان را در تسخیر پایگاههای نظامی و میدانهای نفتی رهبری کنند. این افراد با افزایش آمار موفقیتهایشان هم سلاحها و سربازان جدید تصاحب میکنند.» ویدیویی هم از سایر گروههای اسلامگرای تندرو منتشر شده که در قالب آوازی از تروریسم، تخریب برجهای دوقلو در مرکز تجارت جهانی، و طالبان حمایت میکنند. حتی ویدیوی وحشتناکتری هم منتشر شده که (اگر موثق باشد) اعضای «ارتش آزاد سوریه» را در حال کشتن دو خرگوش با نوعی گاز سمی نشان میدهد. * واشینگتن اخیراً با مسلح کردن شورشیان وارد درگیریهای سوریه شده که ممکن است مثل حادثه بنغازی به کابوسی برای مردم آمریکا تبدیل شود اما غربیها نگران نباشند: «ائتلاف مخالفان» دیگری هم با حمایت فرانسه و آمریکا و به رهبری «معاز خطیب» تشکیل شده است. به گزارش «جی. ای. درایر»، خطیب «یکی از اعضای اخوانالمسلمین و دارای تاریخی از سخنان ضد یهودی و ضد غربی است که مسلمانان دیگر (نظیر علویها) را به خاطر «اصلاحطلب بودن» و تفاوت با وی در موضوعات حاشیهای مورد انتقاد قرار داده است. وی همچنین معتقد است که بمباران اسرائیل «شاهدی بر عدالت خداوند» است.» شواهد بیشماری در تأیید مقاله اخیر «دانیل گرینفیلد» عضو مجله سیاسی «فرانت پیج» وجود دارد که نشان میدهد «سوریه دارد به صحنه رقابت بین اتحاد ایران با دولت سوریه، اخوانالمسلمین، و القاعده تبدیل میشود». با این حال، گزارش روزنامه «ساندی تایمز» لندن افشا کرده که «آمریکا دارد طی عملیاتی مخفی، برای اولین بار سلاحهایی را در اختیار شورشیان قرار میدهد»؛ سلاحهایی از جمله «خمپارهانداز، آرپیجی، و موشکهای ضد تانک.» برخی از این سلاحها از «زرادخانههای معمر قذافی» تأمین میشوند و شامل «موشکهای اسای-7» هستند که میتوانند «جنگندههای هوایی را ساقط کنند.» رفتهرفته به نظر میرسد سوریه هم دارد به سرنوشت شوم لیبی دچار میشود که قدرت نظامی آمریکا در آن منجر به مسلح کردن و قدرت بخشیدن به گروهکهای جهادی شد؛ از جمله گروهکی که در بنغازی 4 آمریکایی را به قتل رساند. * سیاست خارجی بلندپروازانه واشینگتن در خاورمیانه موجب شده تا دولتهای جدید منطقه با آمریکا و اسرائیل دشمن شوند بنابراین نتیجه ده سال حمایت آمریکا از دموکراسی در خاورمیانه این است: دولتهای غیر لیبرال که رفتهرفته به ترکیبی بیثبات از تروریستهای جهادی و اسلامگراهای زرنگتری نظیر اخوانالمسلمین تبدیل میشوند که هر دو یک هدف مشترک دارند و آن این که از دولت جمهوری اسلامی الگوبرداری کنند. به عبارت دیگر، واشینگتن خود در به وجود آوردن دولتهایی دست داشته که دشمن منافع و امنیت آمریکا و نزدیکترین متحدش در منطقه یعنی اسرائیل، هستند. نتیجه سیاست خارجی بلندپروازانه همین است.