loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

مراکز فرهنگی‌رسانه‌ای راه معرفی کتاب را پیدا نکردند

چهارشنبه 13 دی 1391

علی زارعی نجفدری گفت: بسیاری از مراکز فرهنگی و حتی آکادمیک ما سراغ کتاب می‌روند، نگاهشان با توجه به مخاطب‌شناسی و مخاطب‌یابی، نیست و این نتیجۀ معکوس می‌دهد.

به گزارش فارس، به نظر می‌رسد تولید و توزیع کتاب در کشور ما چرخه معیوبی را طی می‌کند و حلقه گمشده‌ای در این میان وجود دارد که نیازمند توجه بیشتری است. کارشناسان می‌گویند این حلقه گمشده تبلیغ کتاب است که انگار در کشور ما چندان جدی گرفته نمی‌شود. از سوی دیگر راه‌هایی که برای تبلیغ کتاب متصور است و ظرایف این کار نیازمند دقت و مطالعه عمیق و بحث‌های کارشناسی است.

برای روشن‌تر شدن این بحث به سراغ صاحب نظران در این حوزه می‌رویم و با آنها به گفت‌وگو می‌نشینیم. در مصاحبه پیش رو که چندی پیش با علی زارعی‌نجفدری مدیرعامل انتشارات علمی فرهنگی و مشاور رییس جمهور انجام شده است به کنکاش راه حل‌های تبلیغ و معرفی کتاب در رسانه‌ها و به خصوص صدا و سیما پرداخته‌ایم. همچنین وضعیت مطلوب تبلیغ کتاب در تلویزیون و فاصله‌اش با آنچه که هست از دیگر موضوعات مطرح شده در این گفت‌وگو بود.

 

**صِرفِ اینکه کتاب خوانده شود مهم نیست، چه کسی کتاب را بخواند مهم است

 

رابطه بین کتاب و مخاطب از نظر شما چگونه باید باشد و شما چرخه نوشتن کتاب تا رسیدن به مخاطب را چگونه می‌بینید؟

کتاب پدیده ای دو وجهی است. یک وجه آن پدید آوری کتاب است و وجه دیگرش اثرگذاری کتاب. باید این دو وجه را با هم در نظر گرفت. در وجه پدید آوری هم دو متغیر وجود دارد، متغیر اول مؤلفان و مترجمان و مصححان  هستند و متغیر دوم ناشران هستند. وجه دوم هم یعنی اثر گذاری کتاب دو متغیر دارد، متغیر اول سیستم توزیع است و بررسی اینکه کتاب چگونه به دست مخاطب می‌رسد زیرا اگر به دست مخاطب نرسد، انگار تولید نشده است.

متغیر دیگر هم مخاطبان در سطوح مختلف هستند. مخاطب‌شناسی و مخاطب‌یابی، اصلی‌ترین عامل برای ناشران است. صِرفِ اینکه کتاب خوانده شود مهم نیست، چه کسی کتاب را بخواند مهم است. باید با این نگاه به کتاب پرداخت تا به نتیجۀ مطلوب رسید.

 

**مراکز فرهنگی و رسانه‌ای راه معرفی کتاب را پیدا نکرده‌اند

 

با این وصف با توجه به اینکه تولید و نشر کتاب در جامعه ما به نسبت رشد مناسبی دارد، چرا وضعیت کتابخوانی به همان اندازه مناسب نیست؟

چون وقتی بسیاری از مراکز فرهنگی و حتی آکادمیک ما سراغ کتاب می‌روند، نگاهشان با توجه به مخاطب‌شناسی و مخاطب‌یابی، نیست و این نتیجۀ معکوس می‌دهد. الان در جامعه ما رشد کمّی کتاب بسیار زیاد است. بیش از 69 هزار عنوان کتاب در کشور منتشر می‌شود و این رشد نسبت به سال 1357 که در سال حدود 600-500 عنوان کتاب منتشر می‌شد، رشد فوق‌العاده‌ای است. به لحاظ کیفی هم رشد داشته‌ایم هر چند رشد کیفی به اندازه رشد کمّی، نیست. اما انصاف این است که در کیفیت کتاب‌ها هم رشد داشته‌ایم البته نواقصی وجود دارد. سئوال این است که با این رشد کمّی و کیفی کتاب، چرا کتابخوانی در جامعه ما رشد مناسبی نداشته است؟ چرا سطح کتابخوانی و کتاب‌خوانان جامعه ما متناسب با رشد کمّی و کیفی کتاب نیست؟

اینجا نباید مخاطبان را سرزنش کرد، اینجا نباید پدید آورندگان را ملامت کرد ( هرچند در جای خودشان آنها به همراه ناشران مقصر هستند )، اینجا باید مراکز علمی جامعه را ملامت کرد که چرا نتوانسته‌اند بین رشد کمّی و کیفی کتاب و مخاطبان ارتباط برقرار کنند و این مشکل اصلی است. با یک بررسی ساده به این نتیجه می‌رسیم که دستگاه‌های عریض و طویل رسانه‌ای و مراکز فرهنگی نتوانسته‌اند راه معرفی کتاب را پیدا کنند تا مردم به سوی کتابخوانی تشویق شوند. مهم‌ترین دستگاه رسانه‌ای و فرهنگی که باید در این زمینه کار می‌کرد و نکرد، صدا و سیما است، هرچند مراکز دیگر هم به نوبه خود مهم هستند.

 

**کتاب نیاز به تبلیغ ندارد، نیاز به معرفی دارد

 

به هر حال ناشران هم در ابتدای چرخه معرفی کتاب وظایفی دارند تا بعد از آن رسانه‌ها کتاب را تبلیغ کنند. شما به عنوان یک ناشر برای تبلیغ کتاب‌ها‌یتان به چه راه‌هایی فکر می‌کنید؟ و به تبع آن از چه راه‌هایی استفاده می‌کنید؟

کتاب نیاز به تبلیغ ندارد، چون در دل تبلیغ خواسته یا ناخواسته نوعی اغواگری نهفته است. حالا ممکن است تبلیغ درباره بعضی کالاها توجیه داشته باشد. کتاب به جای تبلیغ، نیاز به معرفی دارد. در معرفی، حقیقت‌‌نمایی مطمع نظر است. تبلیغ درباره کتاب به بیراهه رفتن است. زیرا کتاب کالا نیست. کتاب موجودی زنده است و با انسان حرف می‌زند. کتاب از جنس دیگری است. باید به اقتضای جنس و ماهیت کتاب به کتاب پرداخت.

ما در انتشارات علمی و فرهنگی اصلاً به تبلیغ کتاب فکر نمی‌کنیم. سال 85 که مسئولیت اینجا به ما سپرده شد، برخی از کتابهای این انتشارات در برخی روزنامه‌ها و فصلنامه‌ها و مجلات تبلیغ می‌شد. با همین نگاه، جلوی همه این تبلیغ‌ها را گرفتیم. معتقدیم باید راه چگونگی معرفی کتاب را پیدا کنیم که البته کار مشکلی است.

بعضی‌ها درباره معرفی کتاب از واژه اطلاع‌رسانی استفاده می‌کنند که به نظر من آن هم چندان درست نیست. زیرا کتاب باید معرفی شود. تبلیغ کتاب شبیه تبلیغ یک فرد نخبه است اگر او را تبلیغ کنیم مخاطب نظر معکوسی نسبت به این فرد نخبه پیدا می‌کند اما اگر به جای تبلیغ، از ویژگی‌هایش و از واقعیات وجودیش بگوییم، او معرفی می‌شود و مخاطب می‌پذیرد. درباره کتاب هم باید همین گونه رفتار کرد. ما در انتشارات علمی و فرهنگی در راه تبلیغ کتاب‌ها‌یمان حرکت نکردیم و نمی‌کنیم. یکی دیگر از دلایلی که جلوی تبلیغ کتاب را گرفتیم این بود که کتاب‌های انتشارات علمی و فرهنگی، کتاب‌های فاخری هستند و تبلیغ کتاب‌های فاخر در مجلات و روزنامه‌ها و ... از فاخریت کتاب می‌کاهد.

 

 

**مراکز فرهنگی و صدا و سیما کارشان را خوب انجام نداده‌اند

 

خُب با این وصف به جای تبلیغ، معرفی کتاب را در نظر می‌گیریم. حالا برای معرفی کتاب کدام رسانه‌ها را ترجیح می‌دهید و کدامیک را تأثیرگذارتر می‌دانید؟

در معرفی کتاب، همه مراکز فرهنگی تأثیرگذار هستند. چون کتاب اساس فرهنگ است یعنی هیچ نهاد و مرکز فرهنگی را با قطع نظر از کتاب نمی‌توان تعریف کرد. به نظرم دانشگاه‌ها، حوزه‌ها، مراکز فرهنگی دولتی و خصوصی و عمومی و مهم‌تر از همه صدا و سیما باید وارد میدان معرفی کتاب شوند که متأسفانه تاکنون کارشان را خوب انجام نداده‌اند.

 

**تالیف و ترجمه و انتشار کتاب با توجه به نیاز جامعه

 

بالاخره یک وجه این کار به ناشران بر می‌گردد که کتابشان را ارائه کنند و آنها در واکنش بگویند کتاب را معرفی می‌کنند و یا نه. شما به عنوان ناشر گام اوّل را برداشتید یا خیر؟

مؤلفان و مترجمان  و ناشران در این چرخه بی‌تقصیر نیستند. اما نسبت تقصیر فرق می‌کند. تقصیر اینها این است که نویسنده کنجی می‌نشیند و به موضوعی می‌پردازد و چیزی می‌نویسد که مورد نیاز جامعه نیست بلکه نیاز ذهنی خودش است. لذا نویسنده باید نیاز ذهنی خود را در کنار نیاز فکری جامعه در نظر بگیرد.

 

و الان نویسندگان ما ضعف دارند؟

بله، اتفاقاً یکی از دلایل موفقیت نویسندگانی مثل شهید مطهری این است که در گوشه‌ای ننشست که صرفاً به عالم ناسوت بپردازد و در آن رابطه کتاب بنویسد. او به میان جامعه آمد و بر اساس سطوح نیاز جامعه قلم زد و نتیجه کارش با اقبال مواجه شد. مترجمان هم به همین صورت مقصر هستند آثاری باید ترجمه شود که نیاز جامعه باشد. ناشران هم به همین صورت مقصر هستند. ناشر هم قبل از اینکه به ابعاد اقتصادی کتاب فکر کند باید به ابعاد فرهیختگی کتاب و نیاز فکری جامعه بپردازد و به تناسب نیاز فکری جامعه از نویسنده و یا مترجم کتاب بخواهد به موضوع بپردازد.

 

شما خودتان در انتشارات علمی و فرهنگی چنین نیازی را در نظر می‌گیرید؟

ما از سال 1386 در انتشارات برای چاپ کتاب به نظرسنجی و افکارسنجی پیرامون نیاز فکری و فرهنگی جامعه در موضوع کتاب پرداختیم و در این افکارسنجی، جامعه هدف را مراکز علمی و سطوح فرهنگی قرار دادیم. از نتیجه نظرسنجی دریافتیم اولویت اول موضوع مورد نیاز فکری و فرهنگی جامعه، موضوع علوم تربیتی و روانشناسی است و براساس این اولویت، نشرمان را جهت دادیم اگر چه به موضوعات دیگر هم می‌پردازیم.

 

** جریان‌های عمدتاً سیاسی در سیستم توزیع کتاب ورود و نفوذ دارند

 

وضعیت توزیع کتاب را هم در مساله ترویج کم کتاب‌خوانی مقصر می‌دانید؟

یکی از عمده‌ترین مشکلات ناشران، مشکل سیستم توزیع است. هرچند که من به مافیای توزیع کتاب، خیلی معتقد نیستم اما معتقدم جریان‌های عمدتاً سیاسی در سیستم توزیع کتاب ورود و نفوذ دارند و این واقعیت تلخ، سیستم توزیع کتاب را با مشکل مواجه می‌نماید. البته همه مشکل ناشران در سیستم توزیع این نیست، بلکه مشکل اصلی آنجاست که سیستم کارآمدی برای توزیع کتاب تعریف نشده و کتاب خوب توزیع نمی‌شود. باید برای حل این مشکل اتحادیه نویسندگان و ناشران وارد عمل شوند. مشکل سیستم موجود توزیع کتاب این است که کتاب به موقع و درست به دست مخاطب نمی‌رسد.

 

بخشی از این گفت‌وگو را بشنوید

 

 

**کتاب موجودی عجیب الخلقه در صدا و سیما است

 

به نظرم قبل از توزیع کتاب بحث معرفی کتاب مطرح است که رسانه‌ها آن را به مردم بشناسانند و به نظرم حلقه مفقوده در این جا، رسانه‌ها هستند می‌خواستم در بحث به این سمت برویم این حلقه مفقوده میان سیستم تولید تا توزیع چگونه قرار بگیرد و نقش صدا و سیما به عنوان مهم‌ترین و اثرگذارترین رسانه چه می‌تواند باشد؟

خیلی مایل نیستم به موضوع کتاب و کتابخوانی در صدا و سیما به عنوان رسانه ملّی بپردازم. از این جهت مایل نیستم که کتاب در برنامه‌های موجود صدا و سیما وجهی ندارد و ظاهراً موجودی به اسم کتاب را نمی‌شناسند و ظاهراً کتاب برایشان موجودی عجیب الخلقه است که نمی خواهند به آن نزدیک شوند. از آن طرف هم پرداختن به این مسأله آب در هاون کوبیدن است و خیلی به جایی نمی‌رسد.

 

چرا به جایی نمی‌رسد؟ در اینجا اشاره‌ای دارم به بیانات مقام معظم رهبری درباره تبلیغ و معرفی کتاب در صدا و سیما، چرا ما باید به جایی برسیم که شما به عنوان یک فرد مطلع در حوزه کتاب بفرمایید ورود به این بحث آب در هاون کوبیدن است؟

از مجموعه برنامه‌های صدا و سیما چنین بر می‌آید که در برنامه‌های خُرد و کلان چیزی به عنوان کتاب موضوعیت ندارد، چه رسد به کمیّت و کیفیت موضوع کتاب در صدا و سیما. به عنوان ناشری که از قضا دستی در تحقیق و پژوهش دارد و سعی دارد واقع‌بینانه به موضوعات بپردازد، این چنین دیده‌ام. رسیدن به این نگاه واقع‌بینانه چندان هم مشکل نیست. کافی است یک هفته، برنامه‌های صدا و سیما در 15 شبکه سیما را مورد بررسی قرار دهید؛ با یک حساب سر انگشتی، 15 شبکه 24 ساعته سیما در هفته، حدود 2 هزار و 520 ساعت پخش برنامه دارند، در این بین، برنامه‌هایی که درباره کتاب هست تقریباً بین 5/1 تا 2 ساعت در هفته است که نسبتی یک به هزار و دویست و شصتم ( 1260/1 ) است. تازه این خوشبینانه است. این مقدار برنامه درباره کتاب یعنی هیچ. به همین علت می‌گویم پرداختن به این موضوع وقت تلف کردن و آب در هاون کوبیدن است.

 

**اگر به کیفیت برنامه‌های کتاب محور صدا و سیما بپردازیم وضع خیلی بدتر است

 

البته ممکن است مسئولان صدا و سیما در دفاع از خوشان بگویند برنامه‌های رادیو فرهنگ درباره کتاب یا خبرهای رادیو پیام را در نظر نگرفته‌اید و منصفانه قضاوت نکرده‌اید یا اینکه بگویند اخیراً در لابه‌لای برنامه‌های تلویزیونی کتاب معرفی می‌شود و شما اینها را درنظر نگرفته‌اید؟

این قضاوت نیست، بلکه این واقعیت، بررسی من درباره بخش تلویزیونِ صدا و سیما، بعنوان مؤثرترین بخش رسانه ملّی می باشد . شما درباره بخش رادیوی رسانه ملّی می‌گوئید که آن هم خیلی اوضاع بهتری ندارد. تازه بررسی درباره کمیّت کار است؛ اگر به کیفیت بپردازیم اوضاع بدتر می‌شود. اگر به کیفیت بپردازیم باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا در همین دو ساعت برنامه در هفته هم واقعاً به کتاب بِما هُوَ کتاب پرداخته می‌شود یا نگاه به کتاب، نگاهِ کالایی است؟ در همین برنامه‌های ناچیز از نظر کمیّت، کیفیت برنامه‌ها با ماهیت کتاب تناسب ندارد. در رادیو هم قسمت اعظم برنامه‌ها مسابقه کتاب است. من نمی‌دانم این برنامه‌های کلیشه‌ای خسته‌کننده و مَلال‌آور مسابقه کتاب کی باید تمام شود؟

 

**مسابقه کتاب‌خوانی جامعه و مسئولان فرهنگی ما را فریب می‌دهد

 

یعنی شما کاملاً مخالف مسابقه‌های کتابخوانی هستید؟

بله، مسابقه کتاب در دوره‌ای خوب بود و جواب می‌داد و در مقطعی تا حدود زیادی منجر به مطالعه کتاب می‌شد اما در طول زمان این مسابقه حالت بُرد و باخت پیدا کرد و دیگر منجر به مطالعه کتاب نمی‌شود. کتاب را می‌گیرند، سوالات را می‌خوانند و جواب را پیدا می‌کنند و ده نفر دیگر هم از پاسخ‌ها استفاده می‌کنند. سرجمعِ تعداد شرکت‌کنندگان مسابقه کتاب‌خوانی به مراتب کمتر از کسانی است که کتاب را گرفته‌اند و فاجعه‌بارتر اینکه آن کسانی هم که کتاب را نگاه می‌کنند، آن را مطالعه نمی‌کنند بلکه ورق می‌زنند و فقط پاسخ سوالات را پیدا می‌کنند و جواب می‌دهند و این شگردی است که جامعه و مسئولان فرهنگی ما را فریب می‌دهد که کتاب خوانده می‌شود. در حالی که خوانده نمی‌شود و تبدیل به شگرد و سرگرمی و بعضاً دکانی برای بعضی‌ها شده است و مهم نیست چه کتابی باشد. خوب یا بد.

 

**بخش عمده برنامه‌های رادیو فرهنگ ضدکتاب است

این روشِ پرداختن به کتاب نیست این با فرهیختگی کتاب تناسبی ندارد و ضد آن است و کتاب را از سطح کالا هم تنزل می‌دهد. چون کسی که کالایی می‌خرد، آن را می‌بیند، مرغوبیتش را بررسی می‌کند ولی اینجا فقط تیک می‌زنند و جواب می‌دهند تا برنده شوند. بله در رادیو فرهنگ خبر داریم که به کتاب پرداخته می‌شود اما بخش عمده‌اش ضد کتاب است و ای کاش همین برنامه‌ها هم نباشد. من به عنوان یک ناشر می‌گویم ای کاش نباشد، چون ساحت مقدس کتاب را تنزل می‌دهد و این فاجعه‌ای فرهنگی است. از سوی دیگر قسمت دیگر فاجعه آنجا است که برنامه‌های درباره کتاب چه از نظر کمّی و چه از نظر کیفی، بسیار سطحی و دمِ دستی هستند.

 

اتفاقاً عده‌ای برعکس شما معتقدند که این برنامه‌ها نخبه‌گرا هستند؟

مسئله این است که نخبه‌گرایی را چگونه تعریف کنید؟ وانگهی، کتاب لزوماً دنبال نخبه و نخبه‌گرا نیست، ولی لزوماً به دنبال فرهیخته و فرهیخته‌گراست. کتاب مظهر نخبگی نیست، مظهر فرهیختگی است و بین نخبگی و فرهیختگی فرق زیادی است. متأسفانه خیلی از افرادی که به این مباحث می‌پردازند فرق این دو از هم را یا نمی‌دانند و یا به سادگی از آن می‌گذرند که در جای خودش بحث عمیقی را می‌طلبد.

 

**سازندگان برنامه‌های کتاب محور صدا و سیما کتاب را نمی‌شناسند

 

منظور این است که کتاب‌های خاصی را معرفی می‌کنند که مخاطبش افراد محدودی هستند و عموم  مردم را جذب نمی‌کنند. حتی ناشران و نویسندگان را هم جذب نمی‌کند؟

در هر برنامه باید ببینیم جامعه هدف کدام است؟ در بحث کتاب باید ببینیم جامعه هدف چه اقشاری هستند؟ آیا با این برنامه‌ها به جامعه هدف نزدیک شدیم یا خیر. در معرفی کتاب، جامعه هدف سه قشر هستند. یک قشر فرهیختگان، قشر دوم نخبگان و فرهنگیان و قشر سوم عموم جامعه هستند ؛باید دید برنامه کتاب و کتابخوانی چقدر با هر یک از این سه قشر جامعه هدف سازگار است یا خیر؟ از نظر من سازگاری ندارد. اینکه می‌گوییم برنامه‌ها بسیار سطحی است یکی از دلایلش این است که پردازندگان بحث کتاب و کسانی که به هر طریقی در این برنامه‌های کتاب نقشی دارند مؤلفه‌های لازم برای کتابشناسی و ورود به مسئله کتاب را ندارند. مجری برنامه کتاب حتماً باید یک کتاب شناس باشد. کسانی که در برنامه‌های مربوط به کتاب نقش دارند باید حداقلِ فرهیختگی لازم را داشته باشند.

 

** در برنامه‌ریزان صدا و سیما، ظاهراً درک لازم درباره کتاب وجود ندارد

 

علّت چیست؟

فکر می‌کنم اهمیت و بلکه موضعیت نیافتن کتاب در صدا وسیما از کم‌توجهی و بی‌توجهی نیست بلکه در برنامه‌ریزان صدا و سیما، ظاهراً درک لازم درباره کتاب وجود ندارد. وقتی نسبت به موضوعی درک لازم وجود نداشته باشد، طبیعتاً به آن پرداخته نمی‌شود. زیرا به تبع آن باید به خودشان زحمت دهند، درباره‌اش فکر کنند و کارهایی انجام دهند. وگرنه این قدر بی‌توجهی و بی‌تعهدی نسبت به کتاب در صدا و سیما، معنا ندارد! شما اشاره‌ای به بیانات مقام معظم رهبری داشتید واقع قضیه اینکه بیشترین عنایت مقام معظم رهبری در بین موضوعات فرهنگی به کتاب است. آن قدر که ایشان در موضوعات فرهنگی به کتاب متمرکز می‌شوند، به دیگر مقولات فرهنگی متمرکز نشدند. این تمرکز ایشان هم کمّی و هم کیفی است. اگر فرمایشات ایشان را درباره کتاب بررسی کنیم، خود، کتابی قطور و منشوری راهگشا در این زمینه می‌شود. این سخن را هم در پی تحقیق، مطالعه و بهره‌مندی از فرمایشات و رهنمودهای ایشان می‌گویم.

 

**بیانات رهبر انقلاب درباره کتاب یک منظومه فکری می‌دهد

 

ایشان در سطح یک کارشناس خبره اظهار نظر می‌کنند حتی ایشان درباره بحث ترویج و تبلیغ کتاب در تلویزیون هم اشاره داشته‌اند که از شما می‌خواهم از نظر خود آنها را تبیین بفرمائید و بگوئید این تناقض بین سخنان رهبر و رئیس صدا و سیما که زیر نظر ایشان منصوب می‌شود، چگونه به وجود می‌آید؟

اینجا تناقض نیست، بلکه فکر می کنم نوعی بدفهمی از رهنمودهای مقام معظم رهبری در مورد کتاب است. از طرفی هم این قیاس را نمی‌توان داشت. زیرا صدا و سیما مجموعه‌ای است که به لحاظ ساختاری و قانونی، مسئولش را مقام معظم رهبری منصوب می‌فرمایند و معنایش این نیست که ایشان به کارها و برنامه‌‌ریزی ها دخالت نموده و مستقیماً نظارت داشته باشند. مقام معظم رهبری به همه مباحث فرهنگی ورود حکیمانه‌ای داشته و دارند، اما درباره کتاب ورودشان استثنایی است. بیانات ایشان درباره کتاب یک منظومه فکری است. اگر فرمایشات و رهنمودهایشان درباره کتاب و کتابخوانی را فرا راه حرکت در مسیر کتاب و کتابخوانی قرار دهیم، نیازی به تحقیق و پژوهش در این زمینه نداریم. به تعبیر دیگر، مطالعه مجموعه فرمایشات ایشان درباره کتاب به گونه‌ای است که حقیقتاً در مقام مؤلفی فرهیخته، مترجمی چیره دست، ناشری گرانمایه و کتابشناسی برجسته بروز و ظهور دارند.

 

**فاصله برنامه‌های صدا و سیما با فرمایشات رهبر انقلاب صفر تا صد است

اگر برنامه‌های صدا و سیما پیرامون کتاب را به تناسب این فرمایشات و ارائه طریق حکیمانه در نظر بگیرید، نسبت این فاصله، نسبت صفر به صد است. اصلاً نباید مقایسه کنیم صدا و سیما در موضوع کتاب چقدر به فرمایشات و ژرف‌نگری‌های رهبری نزدیک است. واقعاً بنده سنخیتی در برنامه‌های موجود صدا و سیما و فرمایشات و رهنمودها و ژرف‌نگری حضرت آقا در مورد کتاب نمی‌بینم تا چه رسد در مورد نسبت کمّی و کیفی آن صحبت کنیم. به هر حال ما دردها و دغدغه‌ها را می‌گوئیم . باید برای برطرف شدنش فکر کنند. مسئولان صدا و سیما حقیقتاً باید چاره اندیشی نمایند چون ادامه روند فعلی صدا و سیما پیرامون کتاب به لحاظ کمّی و کیفی خیلی بد است.

 

اصلاً با ساختار فعلی صدا و سیما، با توجه به فرمایشات شما که برنامه‌ریزان صدا و سیما ظاهراً درکی درست از کتاب ندارند، می‌تواند چنین اتفاقی بیفتد؟

آن را من نمی‌دانم چون در درون ساختار سازمان نیستم. من با برخی از آنها آشنا هستم آدم‌های خوب و صالحی هستند اما هر آدم صالح و خوبی لزوماً کتاب شناس نیست. در عین حال فکر می کنم مشکل از ساختار سازمان نیست، بلکه از نوع نگاه مسئولان و برنامه ریزان صدا و سیما به موضوع کتاب است .

 

من می‌خواهم از این صحبت‌ها به راه حلی برسیم.

راه حل را در گفت‌و‌گو با خودشان باید پیدا کنید؛ البته برای برون رفت از این وضعیت، راه حل هایی وجود دارد. منتهی آنچه که مسلّم است اینکه برنامه‌های موجود صدا و سیما در حوزه کتاب، قابل توجیه نیست. برادرانه و دغدغه‌مندانه به مسئولان و برنامه‌ریزان محترم صدا وسیما می‌گوئیم که برای این مسئله واقعاً چاره‌ای بیاندیشند. همین امروز به این چاره اندیشی بپردازند که فردا خیلی دیر است.

 

**صدا و سیما کتاب را موجودی زنده ببیند/ لزوم نقد عالمانه کتاب در تلویزیون

 

تعریف شما از برنامه خوب کتاب در صدا و سیما چیست؟

مهم نیست که بنده از برنامه خوب صدا و سیما در مورد کتاب چه تعریفی داشته باشم. مهم آن است که برآیند برنامه‌های صدا و سیما پیرامون کتاب، با انتظار و طبع فرهیختگی جامعه و همچنین ماهیت و جنس کتاب سازگار باشد. علی ایّ حال، نظر و دغدغه‌های بنده به عنوان یک ناشر آن است که مسئولین و برنامه‌ریزان صدا و سیما برنامه‌های کتاب در رسانه ملّی را با نگاه فاخرانه، برنامه‌ریزی و اجرا نمایند. کتاب را موجودی زنده ببینند، تبلیغش نکنند که الحمدالله از تبلیغ کتاب هم خبری نیست، کتاب را معرفی کنند. البته راه‌هایی هم وجود دارد برای اصلاح. یکی از بهترین و مؤثرترین راه‌های معرفی کتاب، نقد کتاب است، نقد عالمانه و فاخرانه و کارشناسانه. یکی از دوستان می‌گفت در یک برنامه نقد کتاب در صدا و سیما، درباره کاغذ صحبت کردند. به خدا این ظلم به کتاب است که عنوان برنامه را نقد کتاب بگذارند ولی از چیز دیگری صحبت کنند! در نقد کتاب باید به موضوع و محتوا و تحلیل علمی نظریه ها و پیام اجتماعی و فرهنگی پیدا و پنهان کتاب پرداخت. تا کتاب برای مخاطبان حلّاجی و معرفی شود. در نقد کتاب، منتقد باید به موضوع کتاب و محتوا اشراف داشته باشد و می دانید که اشراف، فراتر از آشنایی است. اشراف به کتاب با چند بار خواندن کتاب هم حاصل نمی شود. اشراف، یعنی کتاب را فهمیده باشد. در جلسه نقد کتاب حتماً نویسنده و مترجم کتاب در کنار منتقد یا منتقدانی که صلاحیت و توانایی نقد آن کتاب را دارند، حضور داشته باشند. کسی که جلسه را اداره می‌کند هم لزوماً باید به آن کتاب اشراف داشته و کتاب‌شناس باشد. 

 

عموم مردم با چنین برنامه‌هایی فاصله نمی‌گیرند؟

کتاب تا نقد نشود معرفی نمی‌شود. شاید حرف شما درست باشد، برنامه نقد کتاب مخاطبان خاصی دارد، اقشار فرهیخته و نخبه مخاطب این برنامه‌ها هستند و عموم مردم مرحله بعد قرار می‌گیرند. کتاب را لزوماً باید اول برای مخاطبان خاص جا بیاندازیم. ما در جامعه افراد فرهیخته زیادی داریم که می‌توانیم از توان فکری آنها بهره بگیریم. باید راه را باز کرد تا نقدهای عالمانه و فاخرانه در مورد کتاب صورت بگیرد.

 

 

**پدیدآورندگان کتاب در سریال‌ها باید اشخاص ارزشمندی نشان داده شوند

 

شما اشاره کردید به رشد کمّی و کیفی کتاب پس از انقلاب و اینکه رشد کتابخوانی مردم با آن رشد قابل مقایسه نیستند و فرمودید صدا و سیما یکی از مقصرهای اصلی این مسأله است. صحبت‌های ما تاکنون ناظر به معرفی خاص کتاب یا نقد آن بود. ولی درباره کتابخوانی صحبت نکردیم. معضل کتاب نخوان بودن مردم را چطور می‌توان به وسیله تلویزیون حل کرد؟

در غالب رسانه‌ها این طور است. اینکه ما درباره صدا وسیما صحبت می‌کنیم به این دلیل است که صدا و سیما مظهر رسانه‌ای و رسانه ملّی ما است و ما اشاره حکیمانه‌ای از امام ( ره ) درباره صدا و سیما داریم که صدا و سیما باید دانشگاه جامعه باشد. منظور امام ( ره ) در این اشاره حکیمانه، طرح مباحث فرهنگی و علمی مورد نیاز سطوح مختلف جامعه بوده که مردم به وسیله آن رشد پیدا کنند. قطعاً یکی از راه‌ها، نقد کتاب است و دیگر معرفی کتاب، تا عموم مردم بیش از پیش به کتاب آشنا و کتاب‌خوان شوند. معرفی کتاب باید در دست کتابشناس باشد. کار دیگر، معرفی کتاب برای سطوح مختلف مخاطبان است. مثلاً در برنامه‌های آموزشی و دانشگاهی کتاب‌های مناسب معرفی کنند. راه دیگر اینکه پدید آورندگان کتاب را همراه با کتابشان به عنوان اقشار فرهیخته و ارزشمند جامعه معرفی نمایند.

مثالی می‌زنم. اخیراً در یکی از فیلم‌ها، مترجم کتاب را به گونه‌ای نشان دادند که آدم لاابالی و الکی در جامعه است. این همه مترجم فرهیخته و بزرگ داریم. درست است که کارگردان و نویسنده فیلمنامه می‌خواهد یک مترجم لاابالی در دوران گذشته را نشان دهد اما باید در کنارش این همه مترجم وارسته و ارزشمند را هم معرفی کنند باید نویسنده، ناشر و مترجم را به صورت افرادی ارزشمند نشان دهند.

 

**استفاده از کتاب در صحنه آرایی‌ها/ سراغ استخوان خرد کرده‌های کتاب‌خوانی بروند

 

راه دیگر، معرفی غیر مستقیم کتاب است که در هر برنامه‌ای در صحنه‌آرائی‌ها، کتاب را نشان دهند. مثلاً مدت زیادی است که سیگار و فرد در حال کشیدن سیگار را در تلویزیون نشان نمی‌دهند که کار بسیار خوبی است و بر رفتار عمومی مردم تأثیر می‌گذارد چون از برنامه‌ها الگو گرفته می‌شود. عکس چنین کاری می‌تواند درباره کتاب صورت بگیرد. در ساخت صحنه‌های مختلف فیلم و صحنه‌آرائی‌ها، کتاب و قفسه کتاب جلوه کند. چهره‌های مثبت و افراد تأثیرگذار فیلم‌ها را در حال خواندن کتاب نشان دهند. راه‌های دیگری هم وجود دارد که اگر وارد این حوزه شوند، راه‌ها را پیدا خواهند کرد. مهم پیدا شدن اراده در این مسیر است. مسئولان و برنامه‌ریزان صدا و سیما به سراغ کسانی که در راه کتاب استخوان خُرد کرده‌اند، دل می‌سوزانند و کتاب‌شناس هستند بروند، جلسه بگذارند، بحث و تبادل‌نظر کنند تا راه‌ها را پیدا کنند. اگر اراده بر این باشد که به کتاب پرداخته شود، راه پیدا می‌شود.

 

**مشکل چرتکه انداختن صدا و سیما

مثالی دیگر می‌زنم، دو سه سال قبل یکی از ناشران بزرگ به مناسبت فرا رسیدن مناسبتی دینی و مذهبی در جامعه، کتابی را منتشر کرد که مجموعه نظرات علما و مراجع و بزرگان و اندیشمندان و در رأس همه، سخنان و نظرات راهگشای مقام معظم رهبری، درباره آن موضوع بود. به مسئولان صدا و سیما گفتند و مکاتبه کردند چنین کتابی به تناسب نیاز ضروری جامعه تولید شده و می‌خواهیم آن را معرفی کنید. اتفاقاً کتاب موضوعیت و مناسبت روز هم داشت. این ناشر بزرگ به هر دری زد تا این کتاب از طریق صدا و سیما معرفی شود، موفق نشد. اگر این ناشر به جای کتاب، پفک نمکی جدیدی را معرفی می‌کرد حتماً می‌پذیرفتند. جالب اینکه این ناشر حاضر شد برای معرفی کتاب پول هم بدهد، طبیعی بود که پول ناشر در حد تولید کننده پفک نیست. یکی از مشکلات، چرتکه انداختن آنها است، چون پولی که ناشر می‌تواند برای معرفی کتابش بدهد، حداقل یک دهم پولی است که شرکت‌های دیگر برای تبلیغ کالاهای تجاریشان می‌توانند بدهند. البته طرح این مثال، سطح نازل قضیه است و مشکل اصلی، نبود اراده یا ضعف اراده در پرداختن به کتاب می‌باشد.

 

من از صحبتهای شما این چنین برداشت کردم که با تبلیغ بازرگانی کتاب موافق نیستید. درست است؟ یا اینکه تبلیغ و معرفی کتاب با ساختار متفاوتی را قبول دارید؟

بله کاملاً همینطور است. همانگونه که عرض کردم، کتاب اقتضائات خاص خودش را دارد که نباید آن را با کالا مقایسه کرد. اولاً باید کتاب را معرفی کرد نه تبلیغ، و ثانیاً در معرفی کتاب باید ساختار و شیوه‌هایی را طراحی و اِعمال کرد که با اقتضائات فرهیختگی کتاب سازگار باشد که مهمترین آن، نقد عالمانه و فاخرانه کتاب است.

 

**دلیل پوشش گسترده خبری نمایشگاه کتاب از سوی صدا و سیما

 

کدام برنامه‌های صدا و سیما در حوزۀ کتاب را مناسب می‌بینید؟

صدا و سیما در چند مورد به بحث کتاب می‌پردازد از جمله نمایشگاه بین المللی کتاب تهران. در مقطع برگزاری نمایشگاه، به لحاظ کمّی، نمایشگاه را خوب پوشش می‌دهند. اما باید نگاه عمیق‌تری به نمایشگاه بیندازیم که چه چیزی از نمایشگاه توسط صدا و سیما پوشش داده می‌شود. نمایشگاه بین المللی کتاب تهران فی‌نفسه بزرگترین رخداد فرهنگی کشور است. در آن 10 روز، میلیون‌ها نفر به نمایشگاه می‌آیند و همه امور فرهنگی کشور تحت الشعاع نمایشگاه قرار می‌گیرد. همه مردم می‌خواهند بدانند در نمایشگاه چه خبر است. غالب شخصیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به نمایشگاه می‌آیند.

ظاهراً صدا و سیما مجبور است به نمایشگاه بپردازد چون اجتناب‌ناپذیر است. در عین حال، برای شبکه‌های مختلف نوعی تأمین برنامه می‌کنند. در پوشش نمایشگاه هم، به نمایشگاه پرداخته می‌شود نه به کتاب و اینجا نیز در حق کتاب اجحاف می‌شود. آمد و رفت مردم به نمایشگاه نشان داده می‌شود اما از محتوا خبری نیست که چه کتاب‌ها و با چه محتوای جدیدی به نمایشگاه آورده شد؟ در طول برگزاری نمایشگاه از همه شبکه‌ها برنامه درباره این رویداد بزرگ پخش می‌شود اما از قِبَلِ این پوشش برنامه‌ها، مردم چقدر با کتاب آشنا می‌شوند؟ 

 

**مردم باید بدانند این چهره ماندگار به واسطه چه کتابی ماندگار شد

 

مورد دیگر برنامه معرفی چهره‌های ماندگار بعنوان اقدام خوبی از صدا و سیما در حوزه فرهنگ و فرهیختگی می باشد. به نظر من بهترین برنامه صدا وسیما در حوزه علم و ادب و فرهنگ است که به فرهیختگان می‌پردازد. فرهیختگان بزرگی به جامعه معرفی می‌شوند، حقیقتاً برنامه خوبی است و باید به مسئولان و برنامه‌ریزان در این رابطه دست مریزاد گفت، اما در این برنامه هم یک نوع قشری‌نگری و سطحی‌نگری به چشم می‌خورد. باید ببینید این چهره فرهیخته چرا ماندگار شد؟ قطعاً ماندگاری او به خاطر اثرش است. باید از اثر پی به مؤثر برد. وقتی اثر معرفی شود، خود به خود مؤثر هم معرفی می‌شود ولی با معرفی مؤثر، لزوماً اثر و یا آثار آن چهره ماندگار معرفی نمی‌شود. در این برنامه به مؤثر پرداخته می‌شود اما به اثر یا آثارش که کتاب باشد، پرداخته نمی‌شود. نهایتش این است که مجری در برنامه می‌گوید این چهره صاحب  کتاب یا کُتبی با این عناوین است. این هم برمی‌گردد به اینکه از کتاب درک لازمی وجود ندارد.

از مهمترین معضلات صدا و سیما در این رابطه این است که با قشر فرهیختگان و فرهیختگی فاصله پیدا کرده و به مباحث فرهنگی، سطحی و دمِ‌ دستی می‌پردازد، و این آسیبی جدّی بر صدا و سیما وارد کرده و می‌کند که حقیقتاً باید چاره‌اندیشی شود.

 

**فرهیختگان حاضر نیستند در صدا و سیما آفتابی شوند

 

فرهیخته به عنوان سیاست‌گذار یا مخاطب؟

هر دو، اینکه فرهیختگان خیلی حاضر نیستند در صدا و سیما آفتابی شوند، مخصوصاً در بخش کتاب؛ دلیل واقعیش مجال ندادن صدا و سیما و یا وقت نداشتن فرهیختگان نیست. اگر صدا و سیما با فرهیختگان و جامعه فرهیختگی فاصله دارد، علت اصلی این است که برنامه‌های فرهنگی در صدا و سیما تنزل پیدا کرده است. مسئولان و برنامه‌ریزان صدا و سیما باید فکری کنند تا این فاصله به گونه‌ای کاهش یافته و به تدریج رفع شود. جامعه‌ای که فرزانگی رهبرش زبان‌زدِ خاص و عام است، شایسته نیست که صدا و سیما با فرهیختگی و فرهیختگان فاصله داشته باشد. لذا اگر فرهیختگان از برنامه‌های فرهنگی صدا و سیما استقبال نمی‌کنند، صدا و سیما باید خودش را بالا بکشد نه اینکه انتظار داشته باشد فرهیختگان خودشان را پایین بیاورند.

 

حتی سطح سلیقه عمومی جامعه تنزل پیدا کرده است؟

اتفاقاً نکتۀ باریکتر ز مو اینجاست! سلیقه عمومی و برنامه‌های صدا و سیما با هم رابطه متقابل دارند، وقتی سطح برنامه‌های فرهنگی صدا و سیما تنزل پیدا کند، طبیعتاً باید انتظار داشت سلیقه مردم هم پایین بیاید. مثل خانواده‌ای که اگر سطح برخورد پدر و مادری در خانواده، بالا باشد، فرزندان هم با سطح خوبی تربیت می‌شوند اما اگر سطح برخورد پدر و مادر نازل باشد، فرزندان هم همین طوری بار می‌آیند. اما مردم جامعه ما، فرهنگ محور و صاحب فرهنگ هستند. از این رو، نمی‌توان گفت که تنزل برنامه‌های فرهنگی صدا و سیما در حوزۀ کتاب، لزوماً بر سلیقۀ عمومی تأثیرگذار است، ولی بعید نیست که با گذشت زمان، سلیقۀ عمومی مردم نیز تأثیرپذیر شود.

 

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط