loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

نگاهی به نهضت تقریظ نویسی رهبر انقلاب در ادبیات معاصر

چهارشنبه 16 اسفند 1391

«این یکی از زیباترین و قوی‌ترین یادداشتهای جنگ است. متن و ترجمه هر دو قوی است...» این جمله تقریظیه مقام معظم رهبری است بر یک کتاب، اما نه بر کتابی از خاطرات فرماندهان و رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس، که بر کتابی بنام «مدال و مرخصی» که شامل خاطراتی از یک سرباز عراقی است.

رجا نیوز: یکی از مهمترین عوامل رونق فروش کتاب در حوزة ادبیات هر کشوری مدیون منتقدینی است که جامعه کتابخوان آن کشور به قلم و نگاه آنان اعتماد دارند. اما جامعة ادبی کشور ما به دلیل فراز و فرودهایی که در چند دهه اخیر گذرانده است، نتوانسته در تولید نخبگانی از این دست موفق باشد. (که این قشر از نخبگان جامعه  در طول چهار دهه گذشته با جدای از توده های گسترده مردمی یا دل در گرو کانون نویسندگان و جریان چپ‌زده داشته‌اند یا دستی در زلف روشنفکری غرب‌زده و لیبرال).

 

تیراژ چند ده هزار تا چند صد هزاری کتابهای حوزه ادبیات پایداری  و مقاومت در یک دهه گذشته آن هم بدون حضور منتقدین روشنفکر (اعم از چپ زده یا غرب‌گرا) خبر از ایجاد مکانیسمی(ساز و کاری) جدید (بر خلاف آنچه در جهان مرسوم است) در کشور ما می‌دهد.

اما چه مرجعی توانسته است در کشور ما جای منتقدین ادبی تاثیر گذار را در این حوزه پر کند؟

در طول بیش از یک دهة گذشته کتابهایی چون "نورالدین پسر ایران" ، "جشن حنابندان"، "خاک های نرم کوشک"، "دا"، "پایی که جا ماند"، "قصه فرماندهان"، "زنده باد کمیل" ... و دهها اثر دیگر در حوزة دفاع مقدس توانسته‌اند جامعه نیمه مرده نشر کتاب را با شوک‌هایی تکان دهنده به ادامه مسیر امیدوار کند.

 

نکته جالب در این نهضت ادبی این است که مخاطبین این دسته از کتاب ها برخلاف دیگر حوزه ها، نه روشنفکرنماهای کافه نشین؛ بلکه توده‌های گسترده مردمی بوده اند که اکثر آنها از لحاظ اقتصادی از طبقه متوسط به پایین‌اند و این یکی دیگر از اعجاب هایی است که در پی این تغییر مکانیسم در نشر کتاب در سطح کشور شاهد آن بوده ایم.

برای جواب به این سوال که چه مرجعی توانسته است جای نخبگان ادبی و منتقدین صادق عرصة ادبیات را در خلاء به وجود آمده بگیرد تنها یک پاسخ می‌توان یافت و آن هم نوشته‌های کوتاهی است که رهبری فرزانه انقلاب پس از خواندن این کتاب ها بر حاشیه آنان نوشته‌اند. حاشیه هایی که حالا دیگر در سطح جامعه به تقریظیه معروفند، که به جرات می‌توان این رویداد بدیع را "نهضت تقریظیه" در ادبیات معاصر نامید.

نکته تامل برانگیز در این رویداد این است که به دلیل تفاوت ذاتی نویسندگان حوزه ادبیات پایداری و مقاومت  با نویسندگان دیگر حوزه ها (که یکی از این تفاوتها سابقه اندک این نویسندگان در این عرصه قبل از انتشار آثارشان می باشد) و البته، نوپا بودن بودن این حوزه از ادبیات، تاکنون هیچ تلاشی در جهت تبیین مبانی و تئوری‌های های تاثیر گذاری یک مرجع تقلید شیعه و یک رهبر سیاسی و مذهبی آنهم در عرصه ای که تا کنون حوزه های علمیه ورود چندانی به آن نداشته اند، نشده است.(حوزه هایی جدیدی چون داستان، رمان، شعر نو، سینما، موسیقی و ...).

گویی این هم از خصلتهای ذاتی انقلاب ماست که رهبری و توده‌های مردم با سرعت همه عرصه‌ها را در می‌نوردند و نخبگان و روشنفکران، خسته و کم‌رمق تلاش می‌کنند تا خود را به آنان برسانند و جای تأسف است که نخبگان جبهه فرهنگی و ادبی انقلاب اسلامی نیز از این قافله عقب مانده‌اند و طی بیش از یک دهه گذشته هیچ صدایی از آنان در تبیین مبانی این اتفاق میمون و مبارک (که مختص جامعه شیعی و ساختارهای پویای آن است) شنیده نشده است.

نکته قابل توجه در رویکرد رهبری انقلاب این است که بر خلاف منتقدین ادبی سایر جوامع، که یک رویکرد مشخص در ارایه نقدهای خود دارند با بر هم زدن معادلات مرسوم و پذیرفته شده در عرصه نقد ادبی در سراسر جهان با سبک و شیوه جدید به این مهم پرداخته‌اند. که به عنوان نمونه می توان موارد بسیاری را ذکر نمود. که ازآن جمله تقریظ ایشان بر کتاب فرمانده من است که ایشان در خصوص این تقریظ اینگونه فرموده اند: «من کتاب هایی را که می خوانم معمولا پشتش یادداشت یا تقریظی می نویسم؛ این کتاب «فرمانده من» را که خواندم بی اختیار پشتش بخشی از زیارت نامه را نوشتم: السلام علیکم یا اولیاء الله و احبائه...».

 

 در هیچ جای جهان نمی‌توان نمونه‌ای از این نقد ادبی را یافت که سرچشمه‌ در معارف الهی داشته باشد. جالب‌تر این که در هیچ جای جهان  نمی توان مردمی را یافت که بخشهایی از یک زیارت نامه بر حاشیه یک کتاب بتواند آنها را چنان ترغیب به خواندن آن کتاب  کند که فروش آن کتاب  در مدتی اندک رکورد فروش کتاب را بشکند. آنهم کتابی که نه به موضوعات مذهبی یا ادعیه می پردازد که مجموعه ای از چند خاطره است.

سازوکار ادبیات پایداری و رابطه امامت-امت با این حوزه، یکی از برکات انقلاب اسلامی است که می‌تواند به عنوان الگویی در دیگر حوزه‌ها مورد بررسی قرارگرفته و پیاده سازی شود. بی‌توجهی به این سازوکار به معنای از بین رفتن یکی از بهترین فرصتهای تشیع در عصر حاضر در عرصه سیستم سازی است و این مهم نه در توان جامعه غفلت‌زده دانشگاهی که برعهده فعالین فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی و حوزه های علمیه است.

برکات راهی که رهبری فرزانه انقلاب در دو دهه اخیر در حوزه ادبیات پایداری پیموده اند (که البته اهتمام ایشان در حوزه ادبیات به قدمت تمام سالهای زندگی ایشان از نوجوانی تا کنون است) تنها شامل بازار نشر کتاب نشده است، بلکه زین پس راهی پیش روی حوزه های علمیه تشیع گشوده شده تا نسبت به برنامه ریزی و تدوین راهبردهای لازم در جهت رشد و گسترش بررسی مقوله های تاثیر گذار اینچنینی(رمان، داستان، شعر ، سینما و ...) در حوزه ها بیش از پیش اقدام نمایند و یقینا ورود مرجعیت تشیع به این حوزه ها اتفاق مبارکی است که از این مکتب پویا انتظار می رود.

 

یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در رشد و گسترش کتاب خوانی در حوزه ادبیات، جشنواره ها و جوایز ادبی است، که در میان دهها جشنواره و جایزه رنگارنگ ادبی (که البته تاثیر چندانی هم در سطح جامعه ندارند) جشنواره ادبی شهید غنی پور توانسته است طی سالهای گذشته پا به پای سازوکار امامت-امت در حوزه ادبیات جلو بیاید.

 

جشنواره ادبی شهید غنی پور می تواند هم تراز با جشنواره عمار(که در حوزه سینمای انقلاب اسلامی فعال است) در حوزه کتاب نقش ایفا نماید که بررسی تاثیرگذاری آن در این حوزه نشان می دهد هنوز تا جایگاه واقعی خود و تکمیل پازل معرفی  کتاب های حوزه انقلاب اسلامی و گسترش کتاب خوانی در این حوزه فاصله دارد که البته دلیل  وجود این فاصله را نباید در خود جشنواره شهید غنی پور که در بی توجهی صدا و سیما در تبلیغ و شناساندن این جشنواره مهم ادبی و همچنین کاهلی فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در ایجاد فضا برای این جشنواره در سطح جامعه دانست.

انتخاب کتاب «پایی که جا ماند» در جشنواره ادبی شهید غنی‌پور به عنوان کتاب سال دفاع مقدس و انقلاب اسلامی نمونه ای از وقایع مهم این دوره از جشنواره بود. کتاب «پایی که جاماند» از جمله کتاب هایی است که در سازوکار امامت-امت در حوزه ادبیات پایداری توانست در کمتر از یکسال تا پایین‌ترین اقشار کتابخوان جامعه نفوذ کند.

«پایی که جا ماند» در نوع خود تجربه جدیدی در عرصه ادبیات پایداری کشور بود که مدت زمان تأثیرگذاری رابطه امامت-امت را در این حوزه به کمترین زمان در طول دو دهه گذشته رساند و نشان داد که این سازوکار به سن بلوغ خود رسیده است. از طرفی ورود مقام معظم رهبری در خصوص این کتاب نیز کم‌نظیر بود به گونه‌ای که در کمتر از سه ماه، چهار ورود به این کتاب داشته‌اند.

ایشان در تاریخ 2/6/91 در اولین ورود به کتاب «پایی که جا ماند» در تقریظیه‌ای بی‌نظیر در خصوص این کتاب اینگونه مرقوم فرموده اند: « تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیده‌ام که صحنه‌های اسارت مردان ما در چنگال نامردمان بعثی عراق را، آنچنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد. این یک روایت استثنایی از حوادث تکان دهنده ئی است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردان ما را، و از سویی دیگر پستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده می گذارد و او را مبهوت می کند. احساس خواننده از یک سو: شگفتی و تحسین و احساس عزت است، و از سوی دیگر: غم و خشم و نفرت. کارهای لازم : ترجمه سلیس به زبان های عربی و انگلیسی ».

همچنین در دیداری که نویسنده کتاب  درتاریخ 13/6/91 با ایشان داشتند در این خصوص اینگونه فرمودند:«... این کارهایی که از روی ایمان انجام می‌شود مثل خشت‌های اولیه محکمی است که بنا را نگه می‌دارد. ممکن است این سنگ‌های زیرین دیده هم نشود ولی اثر استحکامش هست...بسیار کتاب خوبی است این کتاب و حتما باید ترجمه شود تا بخوانند عرب ها و غیر عرب ها.... ».

یا در سخنانی  در دیدار با فرماندهان نظامی در هفته دفاع مقدس با اشاره به این کتاب فرمودند: «کتاب این پسر جوان را من می خواندم، (سیدناصر حسینی راوی پایی که جا ماند) چی کشیده‌اند، چی بوده، چی شده، از کجا به کجا رفتیم، حواسمان نیست!» و آخرین بار در تاریخ 20/7/91 در سفر به خراسان شمالی در توصیه ای به آزادگان فرموده اند: «بنویسید، مثل کتاب پایی که جا ماند که آن جوان یاسوجی نوشته».

جشنواره شهید حبیب غنی‌پور اگر چه سالهاست که به تنهایی و بدون هیچ وابستگی به سازمانها و دستگاههای دولتی توانسته است مهمترین نقش را در عرصه ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ایفا کند، اما این تازه آغاز راه است و کتاب هایی چون دا، پایی که جا ماند و نورالدین پسر ایران نوید بخش رویش جوانه‌هایی جدید در زمین حاصل خیز انقلاب اسلامی است. بی‌شک بررسی جوانب مختلف این نهضت جدید که طی سال های اخیر در حوزه ادبیات رخ داده است می‌تواند ما را از شرایطی که در آن گرفتار آمده‌ایم به ساحل مقصود برساند.

و چه زیبا فرموده اند رهبری فرزانه انقلاب که: «زبان انقلاب و جنگ فقط زبان هنر است».

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط