ماجرای زندگی استاندار شهید گیلان منتشر شد

کتاب «استاندار شهید»(سیری در زندگی و مبارزات استاندار گیلان، شهید علی اخوین انصاری) نوشته رشید جعفرپور و حسین قاسم‌نژاد منتشر شد.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی به تازگی کتاب استاندار شهید (سیری در زندگی و مبارزات استاندار گیلان، شهید علی اخوین انصاری) را منتشر کرده است.

شهید انصاری متولد سال 1323 در بخش حاجی آباد شهر رودسر بود. او تحصیلات خود را در ایران تا لیسانس رشته ریاضی ادامه داد. به دانشکده افسری رفت اما به علت فعالیت‌های سیاسی علیه رژیم شاه اخراج شد. او در دورانی که در تهران به سر می‌برد با مبارزانی چون آیت الله طالقانی و شهید مطهری آشنا شد و سپس برای ادامه تحصیلات به خارج از کشور رفت و در آمریکا همزمان با حضور در دانشگاه با همکاری بسیاری از دانشجویان مقیم آمریکا و کانادا، انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا را فعال نموده و مبارزات گسترده علیه رژیم را در خارج از کشور ساماندهی کرد. او در رشته صنایع سنگین ادامه تحصیل داد و توانست مدرک مهندسی خود را بگیرد. همزمان در رشته ریاضی هم ادامه تحصیل داد. او تا پیش از انقلاب به علت فعالیت‌های سیاسی‌اش به ایران ممنوع الورود بود اما پس انقلاب با مدرک دکترای ریاضیات به ایران بازگشت و به فعالیت‌های خود ادامه داد. او در دوره‌ای به سمت استانداری گیلان رسید و منشاء اثرات بسیار در استان گیلان بود.

او در روز دوشنبه 15/4/1360 (سومین روز ماه مبارک رمضان) هنگامی که با شهید نورانی داخل ماشین نشست تا به سمت استانداری حرکت کنند در یک کمین غافلگیرانه و ناجوانمردانه، توسط منافقین به رگبار گلوله‌های نفاق بسته شد و به شهادت رسید.

در قسمتی از این کتاب چنین می‌خوانیم:

7 صبح روز دوشنبه 15/4/1360 یا به عبارتی چهارم رمضان 1402 یادآور یکی از دیدنی‌ترین پروازهای اصحاب انقلابی اسلامی به ملاء اعلی بود. آن روز قرار بود آقای استاندار مثل روزهای دیگر از خانه راهی استانداری شود تا گره از کار خلق‌الله بگشاید و همچنان مایه‌ آبروی اسلام و انقلاب گردد اما... اما ظاهراً انصاری خبر نداشت که امتحان او در دنیا به سر آمده و قرار است در آن صبح دل‌انگیز ، مُزد آن ‌همه مجاهدت و خون دل خوردن را یکجا از حضرت ربّ الارباب بگیرد... تروریست منافقی که برای خوشامد مسعودخان و صدام و اربابانشان، سراغ انصاری و نورانی آمده بود در این توهم بود که با شلیک ممتد گلوله‌هایش به قلب دو خادم بی‌گناه ملت چه دردی بر پیکر آنها وارد خواهد ساخت، اما غافل که «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»! این را خودِ آن منافقِ مفلوک نیز به چشم خویش دید. چه اینکه وقتی برای آخرین بار به پیکر خون‌آلود علی و علیرضا خیره شده بود، لب‌های متبسم آن دو سرباز حضرت روح‌الله، تازه به او فهماند که وقتی امامِ این امت فریاد برآورده بود: «ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد»، مقصودش چه بوده است...

این کتاب در شمارگان 2500 نسخه و 149 صفحه و با قیمت 3700 تومان چاپ شده است.

منبع: خبرگزاری فارس