پانجونی به عنوان یک ارمنی سوسیالیست و انقلابی به روستایی میرود که اتفاقا هیچ سرمایه داری ندارد، اما او که جدیتش حد و مرز ندارد، این مشکل را حل میکند تا مردم روستا را از جهل و نادانی عمیق دربیاورد!
کتاب «رفیق پانجونی» یکی از کتابهای خیلی خوب انتشارات افق است که به تازگی وارد بازار کتاب شده است. کتابی از یرواند اتیان نویسنده ارمنی که در حال و هوای فضای ارمنستان و کشورهای اطراف این کشور نوشته شده و درباره شخصیتی چون رفیق پانجونی است.
پانجونی کسی است که در یک خانواده تاجر به دنیا می آید. مادرش بلافاصله میمیرد و او نمیتواند از شیر مادرش تغذیه کند و به همین دلیل با شیر بز بزرگ میشود. او خیلی دیر زبان باز میکند اما وقتی زبانش باز میشود، دیگر بسته نمیشود و شدت حرافی او به حدی میرسد که پدرش از دست او ذله میشود و او را پیش دکتر میبرد اما تنها توصیه دکتر این است که بقیه در گوشهایشان پنبه فرو کنند چون با زبان و پرحرفی پانجونی نمیتوان کاری کرد.
پانجونی از همان کودکی رفتاری سازش ناپذیر و با اعتماد به نفس بینهایت و لجوج از خودش نشان میدهد. او وسایل خانه را میشکست و میگفت آنها را درست کردم! و هر چه که بقیه اصرار میکردند اسم این کار شکستن است، زیر بار نمیرفت و به قاعده ذهن خودش همه چیز را درست میکرد! در مدرسه نیز گوشش به حرف هیچ معلمی بدهکار نبود و کار خودش را میکرد. او یک بار همکلاسیاش را وادار میکند که بپذیرد پنج پنج تا میشود 50 تا و وقتی که قانع نمیشود با کوبیدن سنگ بر سرش قانعش میکند.
وقتی این فرد 17 ساله میشود پدرش میمیرد. پول خوبی به او میرسد اما او همه پولها را خرج میکند و بعد میبیند که برادرش با همین پولها سرمایهای به هم زده و کار درست و حسابی دارد، دشمن او و در حقیقت دشمن کاپیتالیسم و سرمایه داری میشود! با این وجود، برادرش از او حمایت میکند تا به دانشگاه برود اما در 4 سال دانشگاهش او فقط 4 بار به دانشگاه میرود و آن هم برای شرکت در تظاهرات یا کتک زدن یک استاد! اما این پایان قصه پانجونی نیست بلکه شروعی است که نویسنده کتاب آنها را از زبان خود این رفیق کمونیست که تبدیل به یک فعال انقلابی دو آتشه شده است، روایت میکند.
پانجونی سرانجام راه خود را مییابد و یک انقلابی میشود. انقلابی که تنها و تنها مبارزه برایش مهم است نه هدف! او مدتی در قسطنطنیه به ایراد سخنرانیهای آتشین میپردازد اما از آنجا که میبیند گوش مردم منطقه از این حرفها پر شده است به روستای زاپلو میرود تا روستا را به یک مرکز فعالیت انقلابی تبدیل کند و خودش هم رهبر این مبارزان شود. او به عنوان یک ارمنی سوسیالیست انقلابی به روستایی میرود که اتفاقا هیچ سرمایه داری ندارد اما او که جدیتش حد و مرز ندارد، این مشکل را حل میکند تا مردم روستا را از جهل و نادانی عمیق دربیاورد! او بالاخره کشیش روستا را شناسایی میکند و او را نماینده روحانیان قرون وسطی میداند که حتما باید مبارزه سختی علیه او آغاز شود همچنین بورژوازی این روستا شخصی است که سه مزرعه، دو راس گاو، یک خر و دو بز دارد و اتفاقا در روستا خوشنام است و همه به او احترام میگذارند. او برای تبلیغ در این روستا به سر میبرد اما سرکی به روستای کردنشین مجاور میزند و نتیجه فعالیتهایش را در قالب نامههایی به اعضای حزب میفرستد. و این کتاب مشروح نامههای رفیق پانچونی است تا زمانی که در این روستا بوده و بعد از آن فعالیتهای رفیق پانجونی در شهر واسپوراکان است که به همراه تعداد دیگری از دوستان هم حزبیاش به فعالیت میپردازد و البته آنجا را نیز به قول خودش حسابی درست میکند!
در بخشی از کتاب میخوانیم:
این بورژوای کثیف که نمیفهمد مبارزه شرط اول زندگی است و مبارزه طبقاتی شرط لازمه پیروزی سوسیالیسم است و بدون خونریزی امکان ندارد چیز خوبی از آب درآید، حرف خو را تکرار کرد که: ما همه ارمنی هستیم، برادر هستیم، چرا با عشق و دوست داشتن با هم زندگی نکنیم، چرا با هم بجنگیم؟»
شب به او توضیح دادم که خودش به عنوان نماینده بورژوازی مجبور است مخالف سرسخت ما باشد و باید به شیوههای کثیف متوسل شود، این وظیفه تاریخی او است که دست به دامن نیروهای نظامی شود و ما را به زور از مدرسه بیرون کند و غیره.
رس سرگو جواب داد او به عنوان کدخدای روستا هرگز اجازه نخواهد داد که ژاندارمی به روستا پا بگذارد و گفت حاضر است بمیرد ولی برای دعواهای داخلی دست به دامن دولت نمیشود.
میبینید؟ این موجود کثیف حتی نمیتواند روح خبیثی که موضع طبقاتی او طلب میکند را داشته باشد....»
انتشارات افق کتاب «رفیق پانچونی» را با ترجمه آندرانیک خچومیان در 168 صفحه با قیمت 8هزار تومان منتشر کرده است.
منبع: خبرگزاری فارس